به اشارهی کرزی و آمریکا کابل بانک تاجیک و هزاره تبار ها را به نفع عزیزی بانک
راجا گوپتا هدایت انتقال بیست میلیون دالر از حساب کابل بانک به غنضفر بانک را داد که تازه می خواست جواز بگیرد
بخش نخست:
همه ساختار های ورشکست شده ی غیر قبیله سالاری کشور به شمول کابل بانک با
برنامه های عمدی ویران گر سلف و خلف بوده تا عزیزی بانک و بانک های دیگر تبار محور رشد کنند و شادروان شیرخان فرنود هم قربانی دسیسه ی محمود کرزی.
من شاهد زندهی انتقال بیست میلیون دالر از کابل بانک برای ایجاد غضنفر بانک هستم، شما در بخش دیگر می خوانید که چی گونه هند و سازمان استخبارات آن کابل بانک را به زانو در آورد. آقای راجاگوپتا دزد داخل آستین کابل بانک هدایت انتقال آن را داد.
سازمان های جاسوسی هند و پاکستان در رقابت سرسخت انتقامگیری از یک دیگر قرار دارند بهترین مکان زور آزمایی و زبردستی شان اففانستان را گزیده اند.
راجا گوپتا جوان به شدت محیل سازمان جاسوسی هند که نقش ویرانگری اش در کابلبانک برجسته است، یکی از اهرم های اساسی ورشکستی کابل بانک به اثر اغفال خلیل فروزی و انتقال بی درد سر میلیون ها دالر سرمایه های مردم از یک دست به دست دیگر بود و است.
دوران تصدی عمومی شادروان شیرخان فرنود و گردانندهگی احمقانه و غیر مسلکی و غیر علمی و غیر متعارف خلیل فروزی که بیشتر با قلدری های منحصر به فرد او همراه بود که کمر ملت را شکستاند، دلیلی که پول مردم را دولت آقای کرزی پرداخت آن بود تا محمود برادر او یکی از شاهدزدان بی پرسان کابل بانک از زیر فشار برهد و چنان شد، حالا هم وزیر است.
عاقلانه ترین تحلیل مسلکی جرم شناسی سنگین آن است که آقای راجا گوپتا به موافقت کرزی با دولت هند و اغفال رهبری کابل بانک و تبعید مدام و فرمانی شیرخان فرنود توسط خلیل فروزی برای یکه تازی او در میدان بازی با ارز خارجی و اسعاری کابل بانک بود.
حیف و میل بی پروای پول های باد آورده شده، فروزی را به اژده های تعیش تنعم و زن بارهگی مبدل کرده بود که همه از طریق تلویزیون ها دیدیم، دعوت بانو های سریال های هندی که مانند کسی که در نقش پرینا بازی می کرد و قرار شنیدهگی ها علاوه بر مخارج گزاف رفت و برگشت و بود و باش و امنیت او و شاید هم حاصل کام دل آقای فرنود از سه صد هزار دلار در سه شب گذشته بود و تنها با حضور در ستیژ قرعه کشی یک صد هزار دلار گرفته بود، در حالی رسانه های هند همان زمان مجموعه دریافت حق الزحمهی ایشان را کمتر از سه صدهزار کلدار هندی برشمرده بود، کما این گه عواید دیگری هم داشته است.
آن همه شور و غوغای چپاولگران هندی را آقای راجا گوپتا نمایندهی سرویس جاسوسی هند برای هندی ها زیر نام دوستی برپا کرده بود. آقای راجا گوپتا مفتش عمومی بانک و صلاحیت دار کل بانک بود، دفتر او و صاحبان صلاحیت زیر مجموعه های دفتر او و شاید هم همهی کابل بانک را هندی هایی مدیریت می کردند که به یقین در کشور شان به طویله داری هم استخدام نه
می شدند. معاش های نجومی آنان به شمول معاش آقای گوپتا که می گویند تا یکصد هزار دالر و زیادتر در ماه بود، پوششی برای دزدی های میلیونی هندی ها بود. در مقابل افغانستانی های مقرر شده و دانا و فهیم اقتصاد و بانک داری در کابل بانک رفتگران دفاتر هندو باور های هند و حتا زیر مدیریت و هدایت آنان بودند. آقای فروتن یکی از آن جوانان آگاه و دانای اقتصاد بودند که باید همه صلاحیت ها به ایشان تفویض میشد، شنیده بودم که آقای محمد ذوقی خسر آقای فروزی در سمت معاون کابلبانک گماشته شده بودند و تنها صلاحیت شان حضور در دفتر و نوشیدن چای و امضای حاضری بود و بس.
آمریکا که حکم روایی دارد، می گوید به پیروی از شعار هر کس نان داد فرمان داد حتا رئیس جمهور ما را هم توهین می کندچون بردهی اوست و ما در بگرام دیدیم. اما این را تازه شنیده و دیده بودم که خودت هزینه بپرداز و بالای خود نوکری به منزلهی بادار برگزین. فروزی چنان کرد تا که دانست، توهم او ملت را ویران کرده اما خودش به هزاران نسل بعد تر از خود هم اندوخته دارد.
من چرا از اسرار کابل بانک و آقای راجا گوپتا خبر شدم ؟
افغانستان پسا استقرار نظام متمرکز غیر پاسخگو به ملت با حمایت آمریکا و اروپای دارای نظام های غیر متمرکز پاسخگو به ملت های خود و به هدف نصب مهره های جاسوسی شان در در رأس قدرت آن چی را بر ملت ما تحمیل کردند که ملل خود شان هرگز به آن گونه نظام ها آری نه گفته و پوز سیاسیون خود را در بی راهه روی به خاک می مالند غیر از کشور های اماج گرفته مانند عراق و سوریه و افغانستان.
کدام منطق می پذیرید که نظام جمهوری اسلامی، با ادعای دموکراسی، اقتصاد بازار، گفتار آزادی بیان، انتخابات شفاف و ده ها امر لازمهی دیگر دموکراسی استقرار یابد، اما ویژهگی های امتیازی سیستم ریاستی و استبدادی شخصی و خانهوادهگی و تباری خاص سکان رهبری و قدرت در یک کشور را به عهده داشته باشد؟
به همان مبنا کشور های قدرتمند به نام دوستان افغانستان و با نفوذ به زیر پوست افغانستان ایادی خود را گماشته در چهرهی دوست خنجر های خلندهیی زهرآگین را به ملت ما وارد می کنند. اینان اگر هزار ها میلیارد هم در کشور ما مصرف کنند، نه برای دوستی که برای مقاصد خود ها هزینه
می پردازند.
خواهی نه خواهی افغانستان تختهی خیز و آوردگاه جنگ نیابتی هندوستان با پاکستان است و هر کدام سعی بر رخنهی ویرانگر در کشور ما دارد.
چند ویژهگی است که دست بلند پاکستان نسبت به هندوستان در افغانستان را نمایان میکند به خصوص پس از سقوط نظام سهمگین حزب دموکراتیک خلق افغانستان :
اول_ تقاطع و تلاقی نقاط مشترک مرزی تا دو هزار و هشت صد کیلومتری در جانب افغانستان سخت آسیبپذیر و در جانب پاکستان غیرقابل نفود و حفاظت شده.
دو_ بلدیت کارمندان استخبارت پاکستان ISI در اراضی افغانستان و هم زبانی و هم فرهنگی مناطق هم مرز با قبایل دو سوی مرز .
سه_ تربیت جواسیس بی شمار در این سوی سرحد با استفاده از عقاید مردم و نارسایی اقتصادی مردم.
چهار_ نه بود ممانعت عبور و مرور یک جانبه از سوی پاکستان به داخل افغانستان به منظور کشف های استخباراتی و سفر بدون ممانعت اعضای استخبارت به سراسر کشور پسا سال ۱۳۷۱.
پنج_ عقده گشایی و در برخی موارد آقایی رجال پاکستان بر مزدور های استخدام شده و تربیت یافتهی شان مثل خانه وادهی گلبالدین حکمتیار، خانهوادهی گیلانی، خانهوادهی کرزی، برخی خانهواده های احمدزی ها و حقانی ها و سیاف ها، قدیر ها و دین محمد ها و مجددی ها و حاجی زمان ها به ملحوظات زبانی و تباری و امتیازی و عموم رهبران جهادی به ملحوظات نیازی و تکتیکی که همه زیر نظر انگلیس صورت می گرفت.
شش_ موجودیت پایگاه های آموزشی تروریستی و شست و شوی مغزی اطفال تا رسیدن به سن بلاغت زیر نام مدارس دینی که بیشترین تعداد آنان از مناطق پشتون نشین افغانستان بودند و هستند.
آمار های گونهگونی از تعداد این مدارس در بایگانی های نشرات رسانه ها است، که تا بیست هزار مدرسه هم گفته شده است، حالا اگر این مدارس در روز یک تروریست تربیه کنند در روز 20000 تروریست و در ماه 600000 تروریستی بار می آیند که برای فرستادن آنان در جبهات مستقیم و غیر مستقیم تروریستی علیه افغانستان هیچ مانعی فراراه پاکستان نیست و مزید بر آن این مدارس مانند ماشین های تولید جوجه های تروریستی هیچ گاه از پا در نه می آیند، حتا اگر این تعداد را 50 قسمت تقسیم کنیم روزانه 400 نفر و در ماه 12000 میشود یا حتا اگر در هر روز به 50 نفر تقلیل بدهیم، باز هم در ماه 1500 تروریست برای نابودی وطن ما و جنگ نیابتی برضد هندوستان میفرستد.
۷_ یک سانی برخورد حکومت های عمدتاً پشتون تبار حتا حکومت شادروان دکتر نجیب الله
که با وجود داشتن افکار دموکراتیک خصوصیت حفاظت قبیلهوی در خون شان عجین شده بود و همه سرمایهی ملت را به جیب قبایل یا خان های مفت خوار دو سره مثل خان عبدالغفار خان، خان عبدالولی خان، خان احمق پدر خان، خان کثیف مادر خان ریختند و این تراژدی ناکام ادامه دارد و قبایل با آن همه ثروت آدم نه شدند….
ادامه دارد…