افغانستان شاهد چندین دهه جنگ و خونریزی بوده است و همچنان هزینه سنگین جنگ را در بُعدهای مادی و معنوی میپردازد. افغانستان برای قدرتهای بزرگ جهان و منطقه اهمیت استراتژیک دارد. ثبات افغانستان منافع ملی قدرتهای بزرگ را تامین میکند. روی کارآمدن طالبان در اواخر دهه نود و شکست آنان پس از حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، زمینه حضور قدرتهای بزرگ را در افغانستان فراهم ساخت. نه تنها ظهور طالبان، بلکه جنگ افغانستان نیز منشا و مبنای خارجی دارد.
گذشته از عوامل داخلی، عوامل خارجی نیز وجود دارد که بر جنگ و صلح افغانستان اثرگذار است. در وضعیت فعلی، صلح در افغانستان به یک گفتمان غالب تبدیل شده است. با گشایش دفتر سیاسی طالبان در قطر و مطرح شدن مذاکرات و توافقنامه سیاسی امریکا با طالبان، امیدواریهای زیادی برای پایان جنگ در افغانستان به وجود آمد.
نشست دوحه، برای اولین بار، دولت افغانستان و طالبان را بعد از نزدیک به دو دهه جنگ، روی میز گفتوگو قرار داد تا برای یافتن راهحل سیاسی با یکدیگر مذاکره کنند. در ادامه، مذاکرات با بنبست روبهرو شد و امید مردم نیز رنگ باخت. آغاز سفرهای منطقهای طالبان روشن ساخت که نقش قدرتهای منطقهای و جهانی در روند صلح افغانستان مهم است و بدون حمایت قاطع آنها این روند به نتیجه نخواهد رسید.
پاکستان یکی از بازیگران بسیار مهم در منازعه افغانستان به شمار میرود. این کشور، همواره از منازعه افغانستان در جهت منافع خود و برای جلوگیری از گسترش نفوذ رقیب دیرینهاش (هند) استفاده کرده است. پاکستان به دنبال آن است که روند صلح افغانستان براساس منافعش دنبال شود.
در دورههای مختلف، متمایل شدن کابل به یکی از کشورها در منطقه، باعث مداخله کشور رقیب در امور افغانستان شده است. افغانستان و پاکستان در کنار اینکه با یکدیگر اشتراکات زیادی دارند، اختلافات جدی نیز دارند. خط دیورند و ادعای ارضی افغانستان به سرزمینهای آنسوی این خط، بزرگترین مورد اختلافی کابل و اسلامآباد است.
این روزها نقش پاکستان در روند صلح افغانستان تعیینکننده خوانده میشود. گفته میشود که کنفرانس صلح استانبول در صورتی برگزار خواهد شد که پاکستان گروه طالبان را برای شرکت در این نشست قانع کند. بنابراین، نقش پاکستان بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. به موازات اینکه این کشور در جنگ افغانستان نقش دارد، در صلح نیز نقش برجسته و مهمی دارد. دیدار مقامات عالیرتبه دولتی و حزبی افغانستان از پاکستان و همچنان دیدار مقامات پاکستان از افغانستان، نشاندهنده این نقش است. همچنان این مسأله بیانگر این است که پاکستان میتواند منافع خود را در مسیر صلح افغانستان جهت بدهد و نقش فعال در روند صلح افغانستان داشته باشد. این امر نوید آن را میدهد که گفتوگوهای پیچیده صلح افغانستان با عاقبت خوبی مواجه خواهد شد. بدون شک حمایت و همکاری پاکستان در روند صلح، میتواند به جنگ جاری افغانستان پایان دهد.
طالبان به طور کامل پس از ۲۰۰۱، پایگاههای خود را در افغانستان از دست دادند؛ اما اکنون در ولایتهای مختلف بر مردم حکمرانی میکنند، پرچم برافراشتهاند و حتا در مواردی توانستند ولایات کشور را سقوط بدهند. بدون شک ظهور مجدد طالبان با حمایت مالی و تسلیحاتی یک و یا چند کشور اتفاق افتاد. پس میتوان نتیجه گرفت که منابع تغذیه طالبان نه یک کشور، بلکه چندین کشور در منطقه هستند. ایران و روسیه بارها به حمایت از طالبان متهم شدهاند. بنابراین، نقش این کشورها آنگونه که در جنگ برجسته بوده، در صلح نیز برجسته و تعیینکننده است.
اکنون توقع میرود که پاکستان نقش مثبت در روند صلح افغانستان بازی و منافع خود را در مسیر صلح افغانستان تعریف کند. همانند پاکستان تلاش کشورهای دیگر در راستای صلح افغانستان نیز گواه همین مسأله است. قرار معلوم کشورهای بزرگ منطقه و جهان به این نتیجه رسیدهاند که منافعشان در یک افغانستان آرام و صلحآمیز است.
قدرت دیگر منطقهای دخیل در افغانستان، هند است. استفاده از تجارب این کشور در زمینه استقرار دموکراسی و پیگیری صلح دموکراتیک میتواند موثر باشد. در کنار این مورد، هند از جمله کشورهای برجسته کمککننده افغانستان است و در سالهای گذشته شریک قابل اعتماد برای دولت افغانستان بوده است. این کشور مخالف بازگشت بنیادگرایی در افغانستان است و نمیخواهد با روی کار آمدن یک دولت بنیادگرا در کابل، زمینه رشد افراطگرایی در منطقه مهیا شود.
از این تلاشها میتوان نتیجه گرفت که قدرتهای منطقهای و کشورهای بزرگ جهان، هرچند در چندین دهه گذشته در افغانستان تضاد منافع داشتند، اکنون منافعشان را در یک افغانستان آرام و باثبات میبینند. همکاری هند، پاکستان و کشورهای دیگر منطقه و جهان در روند صلح افغانستان، شانس موفقیت این روند را بالا برده است. پس هم هند و هم پاکستان تلاش خواهند کرد تا روند صلح افغانستان که در ابتدا به سود منطقه است، به نتیحه مثبت برسد. همکاری هند و پاکستان و پس از آنها دیگر کشورها بر میزان اعتماد و توجه امریکا به آنها خواهد افزود؛ زیرا یک طرف جنگ افغانستان، امریکا است که میکوشد پس از حضور طولانی در افغانستان با استقرار صلح و دموکراسی در این کشور جایگاهاش را تثبیت کند. پس عرصه صلح افغانستان یک بازی چندجانبه است و ثبات این کشور به ثبات کشورهای دیگر منجر خواهد شد.
منبعها
۱- سجادی، عبدالقیوم (۱۳۹۷)، سیاست خارجی افغانستان، کابل: نشر دانشگاه خاتمالنبیین.
۲- هیل، کریستوفر (۱۳۸۷)، ماهیت متحول سیاست خارجی، ترجمه وحید بزرگی و علیرضا طیب.
Hadi sent امروز ساعت 9:15. / ۱۰ جوزا ۱۴۰۰