علاقه‌مندی به تحصیل و اهمیت دادن جامعه به فرهنگ و دانش: بهزاد برمک

اگر نیک نگریسته شود افزایش علاقه‌مندی به تحصیل و اهمیت دادن جامعه به فرهنگ و دانش می‌تواند آغاز یک تحول بزرگ و تغییرات بنیادی برای پیشرفت جامعه‌ی ما باشد.

از این نظر، لازم است دولت به عنوان نهاد رهبری کننده‌ی جامعه، به این پدیده‌ا‌ی نیکو، ارج بیش‌تر بگذارد و توجه جدی را به ظرفیت ‌پروری نهادهای دانشگاهی و فرهنگی نماید تا جامعه از نگاه فرهنگی، رشد کند‌ و ظرفیت‌های بیش‌تری برای تغییرات اساسی به ‌وجود آید و نیازمندی کشور به نیروی متخصص که یکی از نیاز‌های مبرم برای پیشرفت، مدیریت و رهبری می‌باشد، به حد‌اقل برسد و چرخه‌ی پیشرفت جامعه خوب‌تر از گذشته با دستان پُر توان نیروی انسانی ـ تحصیل‌کرده، آگاه، کاردان و کارفهم بچرخد.
این در حالیست که سالانه هزاران جوان دختر و پسر به امید آ‌نکه حاصل ۱۲ سال تلاش تکاپو و تحصیل و تقلای‌شان را به‌ بهترین وجه ممکن، دریاف کنند، در آزمون سراسری کانکور شرکت می‌کنند. شرکت در کانکور، علی رغم همه دشواری‌های فزاینده‌ای که دارد، رنگین‌ترین رؤیای یک نسل را شکل می‌دهد؛ رؤیایی که همیشه‌ خوش‌آتیه و نیک‌فرجام نیست و به‌همان نتیجه‌ای که مدنظر است، نمی‌انجامد.


به هدف وضاحت بیش‌تر؛ خاطره‌ی از سال‌های قبل را می‌خواهم مرتبط به موضوع، مطرح کنم:
سال‌ها پیش در یک صبح بارانی با یک‌تن از رفقای منطقۀ ما رفتیم مکتب؛ مکتبی که سال پار از آن فارغ شده بودم. دوستم انوش نصر می‌خواست برای ورود به دانشگاه، فورم آزمون کانکور را دریافت نماید. به همین مقصد بایستی روانۀ سرمعلمیت صنوف ثانونی آن لیسه می‌شدیم. نزد سرمعلمی که خانم بود، خویش را رسانیده و بعد از احوال‌پُرسی و سلام علیکی ـ انوش خواست تا بداند آیا فورم به مکتب مواصلت کرده است یا خیر؟

بالافاصله در مقابل، سرمعلم صاحب مکتب با گلایه از اقدامات عجولانه حکومت وحدت ملی خطاب به ما چنین ابراز نظر کرد: “قیمت فورم تغییر کرده سابق ۲۲۰ افغانی بود حالا ۴۲۰ افغانی شده و نیز عامل همه بدبختی موجود افغانستان را دو داکتر (غنی و عبدالله) عنوان کرد و بس.
سپس یک مکثی کرد و کنایه‌آمیز به من به صراحت لهجه گفت: برمک جان می‌بینی کــُـل کارها از خاطر رییس جمهور شماست. نام‌برده از جمله آموزگارانی بود که در جریان انتخابات ریاست‌ جمهوری علاقه مفرط به محمداشرف‌غنی داشت و او را مغز متفکر دوم جهان به مفهوم بومی کلمه می‌پنداشت. من که به موضع‌گیری سر معلم مکتب پی‌بُردم دفعتاً در ذهنم یک زاویه ۱۸۰ درجه‌ای ترسیم شد و فهمیدم که در گفته‌هایی ایشان طی بیش از یک سال چقدر تغییر فاحش آمده، به قول معروف ما را به خوبان کاری نیست.
ناچار شده، مهر سکوت بر لب کوبیده و آه از جگر بیرون نکردم. در همین لحظه بود که آموزگار مضمون کیمیا وارد اتاق شد و با نارضایتی عام و تام از برنامه‌های تازه حکومت وحدت ملی، اذعان داشت که این اقدامات اخیر رییس‌جمهور خلاف منافع ملی کشور می‌باشد و ظاهراً با لبان پُر از خنده نگرانی‌اش را در پیوند به فقدان اشتغال‌زایی و فقر زدایی وضع موجود، صحبت‌های خود را با جوکی به پایان رساند. ” بترسید از روزی که دولت آغای محمداشرف‌غنی از راه رفتن شما ثانیه / ثانیه و دقیقه / دقیقه مالیه نگیرد.
به هرحال، بگذریم اما تا جایی که من طی این سال‌ها فهمیدم این است که هر کشور جهت موفقیت به رهبران تحصیل کرده، آگاه و مسوول نیاز دارد و برای آگاهی بهترین رهبران، جوانان گزینه خوب هستند. باید اشتباهات و کاستی‌های رهبران قبلی را اصلاح و چشم انداز جامعه خود را کاملاً تغییر دهیم.
از آنجایی‌که جوانان بخش مهمی از آینده جامعه ما تشکیل می‌دهند، باید تحصیلات، هدایت، تشویق، مشاوره، آموزش و رهنمایی برای اطمینان و دستیابی به آرزوها و چشم اندازهای‌شان نشان دهند. این در حالی است که جوانان ثبات سیاسی، امنیت، توجه به سیاست‌‌های توسعه‌محور و عدالت‌جویانه را شرط اساسی گذار جامعه از وضعیت موجود به سوی روشنگری، مدنیت و شکوفایی می‌دانند.

امیدوارم کرونا برود و ما صمیمانه زندگی کنیم.