تحولات افغانستان از روستا به شهر؛ نقش ژئوپولتیکی قصبات بر انتقال قدرت در کابل : نوشته – نجیب الله ابراهیمی

تحولات افغانستان از روستا به شهر؛ نقش ژئوپولتیکی قصبات بر انتقال قدرت در کابل

انسان های که تاریخ را مطالعه نکرده باشند، محکوم به تکرار تاریخ و گرفتار شدن به سرنوشت گذشتگان است. اگر به تاریخ تحولات سیاسی و امنیتی گذشته افغانستان نظر افگنیم، اکثراً تحولات در افغانستان از روستا به شهر صورت گرفته است.

موضوع اصلی این مقاله ریشه یابی تحولات در افغانستان است. فرضیه ریشه تحولات سیاسی و امنیتی در افغانستان از روستا به شهر درست است یا خیر؟

به خاطر درک بهتر، معلومات مزید و نتیجه‌گیری از فرضیه مفروض در این تحقیق به روش کتابخانه‌ای با تحلیل تبیینی و پیش بینی آینده به دنبال پاسخ به سوال اصلی تحقیق هستیم. سوال اصلی این است که آیا رژیم حاکم امارت اسلامی (طالبان) در افغانستان از طریق اقدامات روستائیان در داخل شهرها زمین گیر و سر نگون خواهند شد؟ 

 از دوره احمدشاه به بعد که شخص احمد شاه درانی نیز توسط جرگه قبایل به قدرت رسید، تحولات در شهرها توسط روستاییان رقم خورده است. تیمورشاه در زمان وفات احمدشاه والی هرات بود و برادر خوردش شاهزاده سلیمان در قندهار با حمایت و پشتیبانی شاه‌ولی‌خان به کرسی سلطنت تکیه کرد. تیمور، برادرش و شاه‌ولی‌خان را کشت و به کرسی سلطنت رسید. در جریان حکمرانی فقط گرفتاری چالش‌های داخلی شد و در زدوبند با سران قبال مصروف ماند. در سال ۱۷۷۴ عبدالخالق سدوزائی دست به دامان غلجایی‌ها و درانی هایی که از قتل شاه‌ولی‌خان آزرده خاطر بودند، به کمک ایشان بر ضد تیمور شورش کردند. هرچند این شورش به فرجام نرسید، اما در سال ۱۷۷۹ بزرگان پشاور و خیبر از جمله فیض الله خان و ارسلان‌خان در بالاحصار تیمور را محاصره نمودند و شورش های داخلی از سوی سران قبایل در روستا به شهر از همان موقع شروع شده بود و همه جنگ های تیمور شاه تدافعی بودند.

 درانی‌ها، غلجایی‌ها و بارکزایی‌ها همیشه گرفتار منازعات داخلی بودند. در صورت سیاست شاه خلاف منافع سران قبایل به خصوص سران درانی، غلجایی‌ و بارکز‌ایی‌ها واقع می‌شد از قرا و قصبات ولایت به سوی کابل شورش صورت می‌گرفت. و برادرکشی به شیوه اقدامات روستا به شهر ادامه داشت.

در هر دوره اعتماد به کلی رخت بربسته بود، دستگاه حاکمه به انتظار تغیر و تبدیل و از بین رفتن قدرت بودند‌. مردم که صبح و شام به انتظار جنگ‌ اغتشاش جدید بودند در صدد استحکام قلاع متین برآمدند. 

قرا و قصبات برای رقیب‌های داوطلب سلطنت جاه و جلال، عسکر تهیه می‌کردند. 

شاه امان الله، یک شاه تجدد طلب و تمدن خواه اما میراث دار حکومت شاهی از پدرش حبیب الله و حکومت مطلقه از پدر کلانش عبدالرحمن بود. شاه امان الله که با همتای ترکی اش مصطفی کمال آتاترک و همتای ایرانی اش شاه رضا پهلوی سفرهای اروپایی را در پیش گرفته بود، در جریان این سفرها از تمدن جدید اروپائیان الهام گرفته و به قصد اصلاحات جدی بازگشت نمود. اما این تمدن خواهی و تجدد طلبی شاه توسط ملا‌های روستایی خلاف شرع و دین تفسیر شد و حکم تکفیر صادر گردید. از قندهار و جلال‌آباد تا بدخشان و تخار از پکتیکا و پکتیا تا مناطق مرکزی بامیان همه از روستا به شهر بر علیه شاه تجدد طلب و تمدن خواه اقدام مسلحانه نمودند و به حکومت شاه امان الله خاتمه دادند.

ظاهر شاه به شیوه اغفال مردم از تمدن طلبی و تجددخواهی حکومت کرد. در دوران وی هیچ نوع اغتشاش وجود نداشت اما با قیام پسر کاکایش سردار محمد داود خان، حکومت ظاهر شاهی پایان یافت و سردار داود خان به کرسی قدرت رسید. سردار داود خان نیز اهداف بلند بالای بازسازی روستایی را در پیش گرفته بود. او تلاش داشت در افغانستان تغییرات بنیادی اکتشافی بیاورد. اما در برنامه‌هایش موفق نگردید. داود خان توسط جوانان کمونیستی که اکثرا روستایی بودند، از بین برده شد. کمونیست‌ها بار دیگر مردمان ضد دین و انقلاب کمونیستی خلاف ارزش های دینی تفسیر گردید. افغان ها گروه گروه از روستاها تحت نام مجاهدین بر علیه نظام کمونیستی انقلاب نمودند و بر حکومت کمونیستی نقطه پایان گذاشتند.

 مجاهدین در جریان های مختلف حزب اسلامی، جمعیت اسلامی، وحدت ملی، جنبش ملی و… که از قرا و قصبات بر علیه نظام کمونیستی شورش نموده بودند بخاطر تقسیم قدرت بین همدیگر درگیر شدند. هر کسی به اندازه توان بر مردم عام ظلم و ستم روا داشتند. نارضایتی روستائیان از گروه‌های مجاهدین به اوج خود رسید و در این بحبوحه ها بود که گروه دیگر تحت نام طالبان از روستای اسپین‌بولدک قندهار با شعار دینی حکومت اسلامی اعلام حضور نمودند. اعضای این گروه اکثرا طلاب مدارس دینی  روستایی بودند که بر علیه مجاهدین که در شهرها قدرت را به دست داشتند اعلام جنگ و شورش نمودند. این گروه ابتدا هوای حکومت کردن در سر نداشت اما در آخر قدرت را در کابل به دست گرفت و اعلام حکومت (امارات اسلامی افغانستان) نمود. بعد از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، این گروه توسط آمریکایی‌ها و سازمان ناتو در مساعی با گروه های داخلی از اطراف و اکناف افغانستان به خصوص اعضای ارشد گروه های مجاهدین که در قرا و قصبات زندگی پر از دلهره داشت از صحنه قدرت کنار زده شد. اما نه از بین برده شد و نه در قدرت آینده مدغم شد. مجلس بُن دایر گردید و ریس جمهور کرزی سرپرست اداره انتقالی انتخاب گردید.

دوره دموکراسی و بعد از انتخابات باز هم روستائیان بر شهرها غلبه نمودند و رای روستائیان بودند که کرزی دو دوره ریس جمهور انتخاب گردید. در دوره ریس جمهور غنی هم رای روستائیان بودند که تغییرات قدرت در شهر کابل را رقم زدند. اما حکومت دموکراسی تحت زعامت کرزی و غنی بخاطر فساد اداری گسترده، دامن زدن به تعصبات قومی و فساد اخلاقی در دستگاه حاکم، نارضایتی مردم را در اطراف قرا و قصبات به همراه داشت. گروه طالبان که در ۲۰۰۱ به حاشیه رانده شده بود بعد از ۲۰ سال با حمایت سازمان استخبارات نظامی پاکستان isi روز به روز در روستاها با تربیه نیروی نظامی در گروه های مختلف قدرتمندتر شدند. با اقدام از روستا به شهرها در ماه اگست ۲۰۲۱ حکومت دموکراسی ۲۰ ساله را سر نگون نموده و قدرت را در کابل بدست گرفت.

اکنون که از عمر گروه حاکم امارت اسلامی حدود پنج ماه می گذرد نه قانون وجود دارد، نه مسئول و پاسخگوی در برابر ملت. گروهی از افراد مسلح، ادارات دولتی را تصاحب نموده، چوکی ها را در گوشه دفتر چیده و دوشک و بالیشت در دفاتر پهن کرده اند. آنچه دیده شده است اینکه هر سرباز بدون هراس از مسئولیت آینده اقدام خود سرانه می‌تواند. طالبان قوانین حکومت قبلی را قبول ندارد و فقط بر قوانین الهی بر گرفته از قرآن و سنت تاکید دارد و هیچ متن مدون و تفسیر شده قبلی از قوانین الهی که قابل اقناع عامه مردم باشد وجود ندارد. هرکسی به میل خود از قوانین الهی تفسیر و تشریح می‌کند و عملکردهای خویش را قانونی می‌پندارد.

همچنان طالبان سیاست قدرت مطلقه و قوم گرایانه را در پیش گرفته در حالیکه افغانستان خانه مشترک ۳۰ الی ۳۵ قوم ساکن در این کشور است همه ادارات توسط یک قوم خاص( پشتون‌ها) اداره می‌شود.

فرماندهان این گروه از دیگر اقوام که بخاطر به قدرت رسیدن این گروه همکاری و همیاری داشته بود در این اواخر دست گیر و از قدرت کنار زده شده است. چنانکه دیده شد،  مخدوم عالم ازبیک تبار از ولایت فاریاب کنار زده شد و فعلا در کابل تحت توقیف قرار دارد. مولوی مهدی مجاهد هزاره تبار عضور ارشد گروه طالبان که ریس عمومی استخبارات طالبان در ولایت هزاره نشین بامیان بود از آن کرسی کنار زده شد و معاون یکی از ادارات در کابل تعین شده و رهبری طالبان باچنین اقدامات می‌تواند از عملکردهای وی نظارت داشته باشد.

بعد از روی کار آمدن نظام امارت اسلامی در افغانستان فقر اقتصادی بی پیشینه دامنگیر مردم عام و روستایی شده است و ارز افغانی در مقابل دالر سقوط چشمگیر داشته است. گروه های مختلف تحت نام جبهه مقاومت بر علیه این گروه در ولایات مختلف در حال شکل گیری است.

با توجه به این پیشینه تاریخی، تغییرات و مبادله قدرت در افغانستان همیشه از روستا به شهر صورت گرفته است و نقش ارزنده اقدامات روستائیان همیشه محرز بوده و خواهند بود. روستاها بستر مناسب برای شکل گیری جبهه مخالف طالبان خواهند شد و در بهار آینده یعنی سال ۱۴۰۱ مصادف با ۲۰۲۲ طالبان توسط روستائیان همین گروه جبهه مقاوت ملی زمین‌گیر و از قدرت در شمال و نقاط مرکزی افغانستان به خصوص ولایات بلخ، تخار، بدخشان، سمنگان، سرپل، قندوز، بغلان بامیان، دایکندی، پنجشیر، پروان و … کنار زده خواهند شد.

N/E

N, p, af

۲فبروری ۲۰۲۲

کابل افغانستان