دو چهره؛ یکی نماد شهامت و ایستاده گی و دیگری نماد بزدلی و خیانت: نوشتهء مهرالدین مشید


جنگ اوکراین؛ بازی های مافیا های اسلحه و نفت و تهدید نظم نوین جهانی

رسانه ها در هفتهء گذشته پس از تهاجم وحشیانه و ضد بشری روسیه به اوکراین و بمباران های وحشتناک و ضد کرامت انسانی این کشور بر اوکراین دو تصویر، یکی زلنسکی رئیس‌جمهور اوکراین را در لباس رزم و آماده برای دفاع از تمامیت ارضی اوکراین و دیگری غنی رئیس جمهور پیشین افغانستان را با بندل های کلان دالر در آغوش وی در حال فرار در کنارهم به نمایش گذاشتند. جنگ اوکراین به این حقیقت آشکار انگشت درشت گذاشت که حوادث مکتب است و فرزندان خود را می پرورد. آنانی که ظرفیت و استعداد و صداقت و شجاعت دارند؛ بدون تردید در این مکتب بحیث مردان مرد و انسان های شریف و با احساس و وطن دوست پرورده می شوند؛ در سیما های مردان جاودانی چون ماندیلاها و چگوارا ها و گاندی ها و تیتو ها و سن یادسن ها و مسعود ها چهره می نمایانند و زنده گی و کارنامه های خوب آنان به الگو های ماندگار برای جهانیان بدل می شود.

و شخصیت های آنان قبلهء مراد و کعبهء آرزو های یک ملت می شود و چون زلنسکی ها جاودانه می شوند؛ اما آنانی ظرفیت ندارند و ناخلف و وطن فروش و مزدور و خودخواه و مستبد و انحصار طلب و تمامیت خواه اند؛ مانند اشرف غنی به مثابهء مردان نامرد و وطن فروش و دزد با پشتاره ظاهر می شوند. آری در دبستان حوادث مردان مرد، مردتر و نامردان نامرد،نامردتر چهره می نمایند. 

آری این دو چهره در دو نماد، یکی در سیمای قهرمان و مدافع راستین و انسانی با شهامت و با غرور؛ دیگری بزدل و ترسو و معامله گر و مزدور و لافوک و دروغگو و وطن فروش و خیانت کار و خودخواه و انحصارگر و مستبد و عوام فریب و دزد و جنایتکار و فراری بدنام از تبار شاه شجاع ها و کارمل ها و سایر مزدوران خودفروخته و وطن فروشان تاریخ؛ هم سفر، هم طراز و همسنگ غداران، انسانی باچشم و خم چشم و زبون که بار شرمناک ترین خیانت ملی را باشانه های پلید و کمر شکستهء خود حمل می کند.؛ اما برعکس غنی دلقک و فراری؛ زلنسکی مرد استوار و شکست ناپذیر به کشور و مردم اش افتخار بخشید. مردم اش از او بحیث یک رئیس جمهور وفادار به مردم و کشور اش تقدیر کردند و محبوبیت او جهانی شد و فراتر از مرز ها رفت. مردم جهان از او بحیث رئیس جمهور وطن دوست و وفادار به سرزمین اوکراین یادآوری و ستایش کردند؛ وفاداری تو را به مردمش ستوده و رادمردی، ایستاده گی و مقاومت او را مورد تحسین قرار دادند.

آری مرد نخستین زلنسکی رئیس‌جمهور اوکراین است که در برابر تهاجم روسیه به کشور اش مانند غنی معامله و فرار نکرد، استوار و بی هراس از مرگ در کنار مردم و نظامیان خود باقی ماند. او با این ماندن جهانیان را حیرت زده گردانید و مردم جهان از او بحیث یک مرد وطن دوست قدردانی کردند؛ بودن او را در کنار مردم به هدف ترغیب نظامیان و رزم آوران کشور اش در شرایط خیلی حساس و خطرناک مورد توصیف و تحسین قرار دادند.

زمانی بر محبوبیت زلنسکی افزوده شد و در قلب های اوکراینیان بیشتر جای پیدا کرد و به قلهء وفاداری به مردم و کشور خود صعود نمود که به درخواست بایدن مبنی بر خروج از اوکراین و تشکیل دولت در تبعید به گونهء جدی مخالفت کرد و برایش گفت” جنگ اینجا است” وی پس از آن لباس نظامی به تن کرد و برسم اعتراض در برابر وعده خلافی ها و تنها رها کردن اوکراینیان با ” انفالو” کردن ( قطع رابطه با رهبران حهان ) سر را در راهء دفاع از اوکراین و جنگ با مهاجم به ودیعه گذاشت. از این درخواست بایدن فهمیده می شود که او استواری و مقاومت زلنسکی و وفاداری نظامیان اوکراین به کشور و مردم شان را دست کم گرفته بود و سیطره روسیه بر اوکراین را قطعی پنداشته بود. این در حالی بود که نظامیان و جنگجویان داوطلب زمین را زیر پای ارتش مهاجم به آتش بدل کردند. چهار روز مقاومت مدافعین اوکراینی در برابر هجوم بیرحمانهء پوتین طلسم نظامی پوتین را شکست و خیال باطل او را برای تسخیر اوکراین به یاس بدل کرد. مقاومت خلاف انتظار اوکراینی ها در برابر ارتش مهاجم روسیه نه تنها امریکا؛ بلکه تمامی جهان را شگفت زده کرد و ثابت کرد که ارادهء ملت ها برای آزادی را نمی توان سرکوب کرد. زلنسکی ثابت کرد که او غنی فراری نیست و هم ثابت کرد که آمریکا او را با غنی به اشتباه گرفته است. زلنسکی هم چنان ثابت کرد که او مانند غنی  زمامدار بی اراده و ترسو نیست؛ بلکه او زمامداری جدی و آگاه است و هرگز وعده های فریبنده کاخ نشینان سفید و سرخ و سیا او را به فریب نمی کشد و قربانی اهداف شوم آنان نمی شود.  زلنسکی ثابت کرد که او رهبری مصمم و تسلیم ناپذیر و وفادار به کشور و مردم خود است. شاید واکنش او در برابر خواست بایدن و رد پیشنهاد او مصداق این سخن لقمان حکیم است که او ادب سیاست را از بی ادبی سیاسی غنی آموخته است. ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهوری اوکراین، نزد بسیاری از مردم افغانستان در مقایسه با محمد اشرف غنی، رئیس جمهوری این کشور که هنگام حمله طالبان و محاصره کابل، از کشور فرار کرده است، به یک قهرمان تبدیل شده است.

شهروندان افغانستان در رسانه‌های اجتماعی عکس‌ها و ویدئوهایی از رئیس جمهوری اوکراین را به اشتراک گذاشته، زلنسکی را با محمد اشرف غنی رئیس‌جمهوری سابق خود مقایسه کردند و او را به خاطر دفاع از مردم اوکراین تمجید کردند. روزنامه «نیویورک تایمز» سه‌شنبه یکم مارچ در گزارش خود با تایید شجاعت زلنسکی نوشت، او در حالی در اوکراین ماند که نیروهای روسی به سمت کیف، پایتخت این کشور حرکت کردند و چندین ویدئو با پیام‌های سرکشی منتشر کرد، از جمله ویدیوئی که او و مشاوران ارشدش را در خارج از ساختمان ریاست جمهوری نشان می‌داد.

هدف از اين نوشته تایید یا رد شخص خاص نیست؛ بلکه حمایت از حق و انسان و انسانیت است که بوسیلهء تهاجم شوروی بخطر جدی واقع شده است. ایستاده گی زلنسکی بحیث رئیس جمهوری  اوکراین قابل تحسین است و اینکه او لا چه انعطاف های سیاسی می تواند؛ اوکراین را نجات بدهد و این برمی گردد، به بازی های بعدی او که با قهرمان سازی ها بدست آمده نمی تواند. در این میان تهاجم هر بهانه و رنگ و عبا و قبایی که به تن کند، تخطی از اصول و موازین جهانی و تجاوز به حریم مقدس یک کشور است؛ زیرا تهاجم به یک کشور هرگز موجه نیست و هر تهاجمی زشت و محکوم به شکست است. به گواهی تاریخ سرنوشت مهاجمان همیشه با سرافگنده گی و ذلت گره خورده و راه بی پایان متجاوزین بالاخره پایان یافتنی است. هرچند مهاجمان در هر برهه ای از تاریخ تلاش کرده اند تا تجاوز به کشور های دیگر را مقدس جلوه بدهند و هدف از تجاوز را دفاع از حقوق بشر و دموکراسی و یا مبارزه با تروریزم عنوان کنند. مهاجمان در طول تاریخ خواسته اند تا به بهانه های گوناگون تن زشت تهاجم را با لباس های زیبای حقوق و آزادی های بشری و حتا فراتر از آن لباس تقدیس بپوشانند؛ اما هیچ گاهی این نیرنگ ها کارگر نیفتاده و سیمای اصلی تهاجم و چهرهء واقعی مهاجم افشا شده است.  مردم افغانستان که در تاریخ معاصر دو تهاجم بزرگ شوروی و امریکا را پشت سر نهاده اند، بیش از هر کشوری در برابر تهاجم نفرت دارند و امروز مردم ما در سوگ آرزو های برباد رفتهء خود گریه می کنند و وحشت و دهشت و تباهی و بربادی هر دو تهاجم را هرگز فراموش نمی کنند. شوروی به بهانهء دفاع از کار و کارگر و حق کار و خانه و کالا و رسیدن به جامعهء ایده آل کمونیستی به افغانستان لشکرکشی کرد و اما بجای آن پولیگون ها را از زنده به گور ها پر کرد و نان و خانه و کالا را هم از مردم گرفت. آمریکا زیر چتر مبارزه با تروریزم به افغانستان لشکر کشید و بالاخره مبارزه با تروریزم به پیروزی قطعی تروریستان در این کشورانجامید. در این مدت مداخلهء همسایه ها بویژه مداخله پاکستان و ایران در افغانستان بیشتر شد و قدرت جنگ نیابتی هر دو کشور در افغانستان افزایش قابل توجه پیدا کرد‌.

بیرابطه نخواهد بود، اندکی به پیشینه تاریخی روابط روسیه و اوکراین اشاره شود. هر دو کشور روسیه و اوکراین ریشه خود را از دولتی به نام «روس کی یف» (شامل فدراسیونی از ملل اسلاو در شرق و شمال شرق اروپا و در حوزه بالتیک) می‌دانند که در قرن نهم میلادی تشکیل شد و سپس با حمله مغول‌ها از بین رفت. پس از حمله مغول مردم اوکراین تحت سلطه دوک نشین بزرگ لیتوانی و به دنبال آن کشورهای مشترک المنافع لهستان-لیتوانی قرار گرفتند اما به دنبال شورش‌ها اوکراین از اواسط قرن هفدهم به امپراتوری روسیه پیوست که در اواخر قرن هجدهم با تجزیه لهستان تکمیل شد.

اختلاف میان واشنگتن و مسکو به انقلاب ۲۰۱۴ در اوکراین بازمی گردد. امپراتوری روسیه اوکراینی‌ها و بلاروس‌ها را از نظر قومیتی روس تلقی و از آنها به عنوان «روس‌های کوچک» یاد می‌کرد؛ اما ملی‌گرایان اوکراینی مخالف این دیدگاه بودند. این اختلاف زمانی افزایش یافت که روسیه برخی اقدام ها را در جهت ارایه فرهنگ روسی از جمله ممنوعیت استفاده از زبان اوکراینی در مدارس، کتاب‌ها، سخنرانی‌ها و غیره اعمال کرد. با پایان جنگ جهانی اول و پس از تهاجم نظامی روسیه در سال ۱۹۱۸، اوکراین استقلال کامل خود را از مسکو اعلام کرد. با امضای دو معاهده برست- لیتوفسک بین اوکراین و روسیه، نزاع میان دو کشور پایان یافت. اوکراین و روسیه در سال ۱۹۲۲ از اعضای مؤسس اتحادیه جمهوری‌های سوسیالیستی شوروی بودند و بنیان اتحادی را گذاشتند که تا فروپاشی روسیه در دسامبر ۱۹۹۱ ادامه داشت.

پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال کشورهای اقمار آن، رقابت میان روسیه و آمریکا برسر اوکراین به مثابهء مهره کلیدی افزایش یافت. در این مدت مسکو و واشنگتن با نصب افراد وابسته به خود در صدد تحکیم نفوذ شان در اوکراین بودند‌ که انقلاب مخملی سال ۲۰۰۴ (موسوم به انقلاب نارنجی) در اوکراین نتیجهء آن بود. طوری که در بالا اشاره شد، اختلاف میان مسکو و واشنگتن به انقلاب سال ۲۰۱۴ باز می گردد که «ویکتور یاناکوویچ» روسی تبار و از منطقه دونباس در شرق این کشور از قدرت پایین کشیده شد و دولتی غربگرا بر سر کار آمد.

تنش بین اوکراین و روسیه، در اواخر سال ۲۰۱۳ به دلیل توافق سیاسی و تجاری تاریخی کی یف با اتحادیه اروپا رو به وخامت گذاشت. یانوکوویچ، رئیس جمهور وقت، مذاکرات را به حالت تعلیق درآورد، اعتراضات در کی یف به خشونت کشیده شد. سپس، در مارچ ۲۰۱۴ روسیه شبه جزیره خودمختار کریمه در جنوب اوکراین را، به خاک خود ضمیمه کرد. در عرض چند روز، روسیه الحاق کریمه به خاک خود را طی یک همه پرسی که توسط اوکراین و برخی کشورهای جهان غیرقانونی خوانده شد، تکمیل کرد. این اقدام سبب شد تا اسلاوهای دونباس،  از اوکراین جدا و به روسیه ملحق شوند. منطقه دونباس در شرق اوکراین شامل دو استان «دونتسک» و «اوهانسک» است که در سال ۱۹۲۲ به اوکراین ملحق شد و اهالی آن اکثراً روس زبان هستند. در اپریل ۲۰۱۴، باشنده گان دونباس دست به شورش زدند و خواهان برگزاری رفراندوم شبیه به کریمه، شدند. جدایی طلبان دونباس از روسیه خواستند تا مانند کریمه به خاک مسکو ملحق شوند اما «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه این مسئله را قبول نکرده و اعلام کرد الحاق دونباس به روسیه بر اساس مدل شبه جزیره کریمه برای مسکو ممکن نیست و جدایی طلبان را به حفظ آرامش منطقه و همکاری با دولت مرکزی اوکراین دعوت کرد. توافق «مینسک ۲» که در سال ۲۰۱۷  میان جدایی طلبان، دولت اوکراین و روسیه به امضا رسید نیز نتوانست به مشکلات این منطقه پایان بدهد. گفتنی است که‌ در منازعهء اوکراین در کنار اختلاف های قومی بازیگران خارجی از جمله راستگرایان افراطی و چپ گرایان سوسیالیست از کشورهای اروپایی در افزایش تنش‌ها در این منطقه نیز نقش کلیدی دارند.

از آنچه گفته آمد، اختلاف ها میان روسیه و اوکراین نژادی، قومیتی، فکری و مذهبی در داخل بلوک اروپا است؛ ولی موضوع اصلی اختلاف عضویت اوکراین در ناتو تهدیدی برضد امنیت مسکو تلقی می‌شود. هر دو کشور آمریکا و روسیه می‌کوشند تا حداقل به نوعی توازن قوا در دونباس برسند و حاکمیت این منطقه راهبردی را به یکدیگر واگذار نکنند. غرب روسیه را متهم به اشغالگری می کند؛ اما روسیه با رد ادعاهای غرب می‌گوید که قصد حمله به هیچ کشوری را ندارد و خواستار حل و فصل اختلاف ها بین خود، ناتو و آمریکا از طرق دیپلماتیک است. پوتین مدعی است که هرچند کشور های اروپای شرقی داوطلبانه به سوی غرب رو آوردند که دلیل مهم آن برتری اقتصادی غرب بر روسیه بود؛ اما درسالهای ۱۹۹۱ و ۱۹۹۵ قرارداد های بین ناتو و روسیه به امضا رسیده که ناتو بربنیاد آن قراردادها ساحه فعالیت خود را در شرق اروپا توسعه نمیدهند؛ اما خلاف این تعهدها کشور های اروپای شرقی شامل ناتو شدند. وی توسعهء ناتو به سوی روسیه را خلاف معاهدات یادشده می داند. گفتنی است زمانی که شخصیت های غربی از گورباچف خواستند تا احازهء اتحاد دو آلمان را بدهد. جیمزبیکر که در مجلس حضور داشت؛ برای گورباچف گفتند که در صورت اتحاد دو آلمان یک آنچ غرب بطرف اروپای شرقی پیشروی نخواهد کرد. بعدها رهبران آمریکا و غرب از این موضوع انکار کردند. از سویی هم در دسمبر ۲۰۱۷ آرشیو دفاع ملی دانشگاه جورج واشنگتن گفت‌و گو های جیمزبیکر و گورباچف را سانسور کرد. سران غرب معتقد اند که تعهدات با شوروی پیشین بود و نه با روسیه.

با بالا گرفتن تنش ها در اوکراین، آمریکا و ناتو، مسکو را متهم به تجمع نظامیانش در نزدیکی مرز اوکراین کرد. به دنبال آن ایالات متحده، انگلیس، کانادا و کشورهای حوزه بالتیک چندین محموله تسلیحاتی شامل اسلحه، مهمات و سلاح‌های ضد تانک به اوکراین ارسال کرده اند. مسکو گفت، هر طور که صلاح می‌داند، نیروهایش را در خاک خود جا به جا کرده می تواند. روسیه همچنین گفته که طرح ناتو برای گسترش بیشتر به سمت شرق و مسئله عضویت اوکراین در این ائتلاف از خطوط قرمز او محسوب می‌شود و این اقدام را تهدید به امنیت خود عنوان کرده است.

در حالی که گفت و گو ها میان دو طرف آغاز شده و اما پوتین شرط پایان تهاجم به اوکراین را بار دیگر “نظامی‌زدایی” اوکراین و به رسمیت شناختن الحاق شبه‌جزیره کریمه به کشورش اعلام کرد. از سویی هم پوتین می داند که اوکراین برای روسیه اهمیت زیاد  دارد. نخست اینکه در فاصله ۶۰۰ کیلومتری مسکو قرار دارد و مسکو در تیررس آن است و دوم اینکه نیمی از نفوس اوکراین روسی هستند. به گفتهء او از سال ۲۰۱۴ به این طرف زیر فشار اوکراینی ها قرار دارند. تنها چند دقیق پس از پایان مذاکرات بی‌نتیجه میان هیئت‌های روسی و اوکراینی در مرز بلاروس، انفجار بزرگی کییف، پایتخت اوکراین را لرزاند. وزارت اطلاع‌رسانی اوکراین نیز تایید کرد که شهر کییف هم‌اکنون هدف حمله های موشکی بالستیک روسیه قرار گرفت. پس از این که پوتین،  دستور داد نیروهای بازدارنده هسته‌ای کشورش در حالت آماده باش قرار گیرند، کاخ سفید اعلام کرد که دولت بایدن می‌خواهد لفاظی‌ها و تنش‌ها را کاهش دهد. آماده‌باش هسته‌ای نشانه خشم پوتین و نادرست درآمدن محاسبه های او تلقی شد. به دنبال این تصميم پوتین وزیر امورخارجه روسیه گفت، جنگ جهانی سوم، یک جنگ هسته ای ویرانگر خواهد بود و هیچ جایگزینی برای تحریم ها جز جنگ جهانی وجود ندارد. 

روسیه دوستان زیادی دارد و نمی توان آن را منزوی کرد. وی افزود، غرب از رسیدگی به خواسته های ما برای تدوین معماری جدید برای امنیت اروپا خودداری کرد. شاید پوتین فکر نمی‌کرد که اوکراین اینقدر بایستد و جهان در کنار مردم آن قرار بگیرد.

خبرگزاری ها از جنب و جوش اوکراینی ها برای نبرد با روسیه خبر دادند‌. چنانکه آسوشیتدپرس گزارش داد که شماری از زنان و مردان اوکراینی که در روزهای اول جنگ فرار کرده بودند، از سراسر اروپا به اوکراین برمی‌گردند تا برای دفاع از سرزمین‌شان بجنگند. نیرو های داوطلب از کشور های مختلف آمادهء سفر به اوکراین شدند. چنانکه ۷۰ نیروی نظامی پیشین جاپان آماده گی برای جنگ با روسیه نشان داده اند. پوتین با این تصميم خود در واقع یک ‌بار دیگر به سمت نادرست تاریخ ایستاد. نظامیان اوکراین هم ضرب شصت شان را به ارتش روسیه نشان دادند و اولکسی رزنیکف، وزیر دفاع اوکراین در پیامی سربازان روس حاضر در صحنه جنگ اوکراین را به مثابهء سربازان اجیر مورد خطاب قرار داد و گفت، در صورتی که آن‌ها داوطلبانه سلاح زمین بگذارند، مورد بخشودگی قرار می‌گیرند و پول دریافت می‌کنند. وی پس از آن این سخن را گفت که روسیه اعلان کرد، برای سربازانش که در اوکراین کشته می شوند، ۲۰ هزار دالر غرامت می دهد.

روسیه در یک اقدام تلافی جویانه حریم هوایی خود را بر روی پروازهای خطوط هوایی ۳۶ کشور از جمله بریتانیا، آلمان، اسپانیا، ایتالیا و کانادا بست. این اقدام را در واکنش به تصمیم اتحادیه اروپا انجام داد که حریم هوایی خود را به روی هواپیماهای روسی بستند. آمریکا در یک اقدام دیگر دستور خروج ۱۲ دیپلومات روسی را صادر کرد و وزارت امور خارجهء امریکا از شهروندان این کشور خواهان خروج فوری از روسیه شد. رئیس جمهور روسیه هم ، فرمان اعمال تدابیر ویژه اقتصادی در رابطه با اقدامات غیردوستانه ایالات متحده و کشورهای عضو آن را امضا کرد. این فرمان در رابطه با اقدامات غیردوستانه و مغایر با قوانین بین المللی ایالات متحده آمریکا و کشورهای خارجی و سازمان های بین المللی که به آنها پیوسته اند، در رابطه با اعمال اقدامات محدودکننده علیه شهروندان فدراسیون روسیه و اشخاص حقوقی روسیه امضا شده است.

در پی بمباران دومین شهر بزرگ اوکراین توسط روسیه، ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهوری اوکراین روز دوشنبه خواستار «بستن کامل آسمان» به روی موشک‌ها، هواپیماها و هلیکوپترهای روسیه شد و گفت که روسیه به دلیل ارتکاب «جنایت علیه غیرنظامیان» نباید عضو شورای امنیت سازمان ملل باشد. او همچنین گفت که در حال بررسی نتایج مذاکرات با روسیه است. معاون نماینده ایالات متحده در سازمان ملل در پاسخ زلنسکی گفت در این صورت تأثیر جنگ اوکراین بسیار فراتر از اروپا خواهد رفت و عرضه مواد غذایی خاورمیانه تحت تأثیر جنگ قرار خواهد گرفت و افزود که اعلام منطقه پرواز ممنوع بر فراز اوکراین معنی وارد شدن ما به جنگ با روسیه نیست. کاخ سفید در برابر خواست زلنسکی واکنش نشان داد و گفت، اعلام منطقه پرواز ممنوع بر فراز اوکراین به معنی وارد شدن امریکا به جنگ با روسیه است. بایدن گفت، هنوز تصمیمی مبنی بر ممنوعیت پروازهای روسی بر فرار آمریکا اتخاذ نکرده است. وی از همه کشورها خواست، باید از اظهارنظرهایی که تهدید به سلاح هسته‌ای می‌کند خودداری کنند.

در ادامه‌ی تنش‌های نظامی در اوکراین، زلنسکی، رییس جمهور اوکراین، خواهان پیوستن فوری این کشور به اتحادیه اروپا شده است. رییس جمهور اوکراین گفته که این کشور نیازمند عضویت سریع در اتحادیه اروپا است تا بتواند در برابر تهاجم نیروهای روسی از خود دفاع کند. «روبرتا متسولا» یک مسوءول اتحادیهء اروپا در جلسه اضطراری پارلمان اروپا گفت که آنان آماده دریافت درخواست الحاق اوکراین از اتحادیه اروپا هستند و برای تحقق این امر تلاش خواهند کرد. وی با اشاره به تحریم های گسترده برضد روسیه و قرار دادن تسلیحات در اختیار اوکراین افزود که او به‌دنبال اعمال ممنوعیت برای عوامل کرملین و جنگ سالاران روسیه در سراسر اروپا است.

در همین حال در بسیاری کشور ها برضد روسیه و حمایت از اوکراین تظاهرات صورت گرفت.

چنانکه دبیر کل سازمان گفت که در شهرهای سراسر جهان، مردم (در اعتراض به جنگ) به خیابان‌ها می‌آیند. این در حالی است که مردم در اوکراین خواهان و نیازمند صلح هستند. این اظهارت دبیر کل سازمان ملل متحد در حالی صورت گرفت که مذاکرات میان هیئت اوکراین و روسیه در مرز بلاروس پایان یافته و هیئت‌های مذاکره کننده برای رایزنی به پایتخت‌های خود بازگشتند.

رئیس جمهور اوکراین ادامهء مذاکرات را مشروط به برقراری آتش بس دانست. وی گفته، برای اینکه مذاکره صورت بگیرد، نخست باید آتش بس اعلام شود. روز دوشنبه ۲۹ فبروری نخستین دور مذاکرات هیئت های روسی و اوکراینی برای حل بحران پیرامون اوکراین در شهر گومل بلاروس انجام شد.

مشاور رئییس جمهور اوکراین می‌گوید که هدف اصلی هیئت‌های مذاکره کننده بحث در مورد آتش‌بس و پایان اقدامات رزمی در خاک اوکراین بوده است. رئیس‌جمهور اوکراین در یک سخنرانی تلویزیونی درباره مذاکرات کیف و مسکو در بلاروس گفت: روسیه مواضع خود را اعلام کرده است و او در مورد نکاتی از طرف خود برای پایان‌دادن به جنگ اشاره کرد و از دریافت چند سیگنال از سوی روسیه خبر داد. به دنبال آن از آتش بس در کیف از سوی روسیه سخن زده شد تا غیرنظامیان این شهر را ترک کنند. این نشان دهندهء عزم جدی پوتین برای تخریب شهر کیف تا سرنگونی زلنسکیاست. هنوز نتیجهء مذاکرات معلوم نیست و اما از دوری مواضع دو طرف بویژه امتیاز طلبی های پوتین که بخاطر آن برضد اوکراین لشکرکشی ‌کرده است، فهمیده می شود که این مذاکرات به زودی نتیجه نخواهد داد. در همین حال رئیس جمهوری اوکراین در صدد ایجاد فشار بر روسیه از بیرون از این کشور است. چنانکه وی از ترکیه خواست تا مانع استفاده کشتی‌های جنگی روسیه از تنگه‌ های تحت کنترل ترکیه شود. اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه گفت که ترکیه نمی تواند روابط خود با روسیه یا اوکراین را کنار بگذارد. اما ترکیه عبور کشتی‌های جنگی از دو آبراه بسفور و داردانل را ممنوع اعلام کرد. داود چاووش‌اوغلو، وزیر خارجه ترکیه در این رابطه به قرارداد مونرو مصوب ۱۹۳۶ استناد کرد. بر اساس این قرارداد، در زمان‌های جنگ عبور از این دو تنگه محدود خواهد شد. این محدودیت بر ماشین جنگی روسیه می تواند، اثر گذار باشد.

در همین حال خبرگزاری ها از حملهء بزرگ روسیه خبر دادند. ️شرکت خصوصی ماهواره‌ای آمریکایی مکسار که پیشتر خبرداده بود ستونی رزمی از نظامیان و تسلیحات روسی به طول ۲۷ کیلومتر در مسیر کی‌یف در حرکت است، با انتشار تصاویر جدیدی خبر داد که کاروان نظامی روسیه در شمال کی‌یف پایتخت حدود ۶۴ کیلومتر طول دارد. به دنبال این خبر رسانه‌های محلی بامداد سه‌شنبه از به‌صدا درآمدن آژیرهای هشدار در پایتخت اوکراین خبر دادند. همزمان برخی منابع مدعی شدند روسیه مواضع شبه‌نظامیان ناتو در کی‌یف را به‌شدت بمباران کرده است. وزارت دفاع روسیه روز سه‌شنبه گذشته به ساکنان کی‌یف هشدار که خانه‌هایشان را ترک کنند و از «حملات با دقت بالا» با سلاح های هدایت شونده بر ضد «سرویس امنیتی اوکراین» (SBU) و «مرکز 72 اطلاعات و عملیات روانی» (PSO) در کی‌یف خبر داد.

وزارت خارجه اوکراین سه‌شنبه، 10 حوت با نشر تصاویر از انفجار یک ساختمان دولتی و غیرنظامی گفت، روسیه خلاف قوانین بین‌المللی بشردوستانه به جنگ ادامه می دهد. این وزارت در اعلامیه آی گفت: “روسیه بر خلاف قوانین بین‌المللی بشردوستانه در حال جنگ است. غیرنظامیان را می‌کشد و زیرساخت‌های غیرنظامی را ویران می‌کند. هدف اصلی روسیه شهرهای بزرگ است که اکنون با موشک‌هایش به آنها شلیک می‌کند”. سایر رسانه‌ها هم تصاویری از آسیبی که به میدان آزادی شهر خارکیف اوکراین و بنای تاریخی آن منتشر کردند. رئیس جمهوری اوکراین بمباران خارکیف را که منجر به کشته شدن ده‌ها غیرنظامی شد، جنایت جنگی توصیف کرد. گروه‌های حقوق بشر هم گفتند ممکن است جنایات جنگی در جریان تهاجم روسیه رخ داده باشد. دادگاه کیفری بین‌المللی به دنبال آغاز تحقیقات خود در مورد این اتهامات است. در همین حال بریتانیا قانونی را تصویب کرد که طبق آن تمامی کشتی های مرتبط با روسیه حق ورود به بندرهای بریتانیا را ندارند. در جلسه پارلمان اروپا هنگامی که زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین از طریق ارتباط ویدیویی صحبت کرد، نمایندگان پارلمان اروپا ایستادند و برای او کف زدند. ‌وی در نشست پارلمان اروپا از طریق ویدو کنفرانس گفت: ثابت کنید که شما با ما هستید، پشت ما را خالی نخواهید کرد و اروپایی واقعی هستید‌. وی افرود، زندگی بر مرگ و نور بر سیاهی پیروزی خواهد شد. در حالی که در نشست خلع سلاح در ژنو، بسیاری از نمایندگان کشورها جلسه را هنگام سخنرانی ویدیویی سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، به نشانه اعتراض ترک کردند آنها سپس در سالن خارج از جلسه پرچم اوکراین را به دست گرفتند و کف زدند.

نیرو های روسی در روز ششم جنگ وارد شهر خارکیف شدند و جنگ به داخل شهر کشانده شد. در همین حال شهرداری کیف گفت، نیرو های روسیه وارد شهر کیف شدند. وی از مردم خواست که از خانه ها بیرون نشوند و آماده دفاع از شهر باشند. در گرماگرمی از درگیری ها میان اوکراین و روسیه در حالی که مردم افغانستان از اوکراین حمایت کرده و زلنسکی را رئيس جمهور شجاع و قهرمان خواندند. خبرنگار CBS از کیف گزارش داد که آدمهای اینجا مثل مردم عراق یا افغانستان نیستند که دهه‌ها درگیر جنگ باشند، شهروندان اینجا «متمدن» و «اروپایی» هستند! هرچند او این سخن خود را توضیح نداد و اما این بیچاره تا حال نمی داند که عامل اصلی جنگ های افغانستان و عراق «اروپایی‌های متمدن» هستند؟

با توجه به عمق و گسترده گی اختلاف میان روسیه و اوکراین و برتری طلبی های انحصار گرایانهء پوتین بعید به نظر می رسد که این جنگ به زودی پایان یابد. پوتین گفته که حمله بر اوکراین تا رسیدن به هدف ادامه دارد. هدف پوتین سقوط حکومت کنونی و تشکیل حکومت دست نشانده در اوکراین است، اما مقاومت غیرقابل انتظار اوکراینی ها این رویای پوتین را با خاک یکسان کرد. این به معنای آن است که پوتین و مشاوران او اشتباه کرده اند. جنگ هنوز جنگ به شدت ادامه‌ دار و ارتش روسیه از خارکیف عقب زده شده و کیف در محاصرهء ارتش‌ روسیه قرار دارد. از همین اکنون دورنمای یک جنگ فرسایشی در اوکراین زبانه می کشد. روسیه تا کنون بسیاری مراکز نظامی اوکراین را از بین برده و نیروگاه هسته‌ای زاپروژیا و یک مرکز رادیویی را به تصرف خود درآورده‌است. در همین حال تحریم ها برضد روسیهء متجاوز تشدید می یابند. پس با این حال پوتین دچار اشتباه استراتیژیک شده و مقاومت مردم را دست کم و گرفت و فکر می کرد که اوکریان مانند گرجستان و کریمه بدون مقاومت تسلیم می شود. از سویی هم اتحاد باور نکردنی میان ناتو و آمریکا و کانادا و جاپان و سرازیر شدن کمک ها به اوکراین کمر پوتین را شکسته است. اوکراینی‌ها امیدوارند که علاوه بر افزایش حمایت جهانی و گسترش احتمالی تحریم‌های غرب، عواملی پیش‌بینی نشده مانند اعتراض‌های روسیه نیز به کمکشان بیاید.


حملهء روسیه به اوکراین معادلهء سیاسی و ثبات در منطقه را برای یک مدت طولانی بهم خواهد زد. از همین سبب بود که کیسنجر سال ها قبل برای رهبران غرب توصیه کرده بود که در رابطه به اوکراین سیاست محتاطانه داشته باشند. کسینجر در مقاله ای زیر عنوان “ازپوتین “شیطان” نسازید اوکراین نباید به ناتو وصل شود” چنین نوشته، غرب باید درک کند که برای روسیه، اوکراین هرگز نمی تواند یک کشور خارجی باشد. تاریخ روسیه در جایی آغاز شد که کیوان-روس نامیده می شد. اوکراین برای قرن ها بخشی از روسیه بوده است. برخی از مهمترین نبردها برای آزادی روسیه، که با نبرد پولتاوا در سال 1709 شروع شد، در خاک اوکراین انجام شد. حتی مخالفان مشهوری مانند الکساندر سولژنیتسین و جوزف برادسکی (دوران اتحاد شوروی) اصرار داشتند که اوکراین بخشی جدایی ناپذیر از تاریخ روسیه است. هر گونه تلاشی از سوی یکی از جناح های اوکراین برای تسلط بر جناح دیگر – طبق الگوی قبلی – در نهایت منجر به جنگ داخلی یا فروپاشی می شود. در نظر گرفتن اوکراین به عنوان بخشی از رویارویی شرق و غرب، برای چندین دهه هرگونه چشم اندازی قبول یک سیستم بین المللی همکاری میان روسیه و غرب – به ویژه روسیه و اروپا – را از بین می برد.

حملهء روسیه به اوکراین یک باره آغاز نشده و این منازعه ریشهء تاریخی دارد. پوتین از گذشته تصمیم حمله بر اوکراین را داشت و اما دنبال فرصت بود. پوتین برای این حمله محاسبهء دقیق کرده و خطر  و عواقب آن را قبول کرده و تهدید های غرب را هم پیش بینی کرده است. انتخاب زمان شاید مهم ترین نقطهء این جنگ است که پس از آن شکست و خروج افتضاح بار آمریکا صورت گرفته است. پوتین می دانست که آمریکا انرژی جنگی خود را در افغانستان و عراق و سوریه بصورت کافی از دست داده و یارای رویارویی مستقیم با آمریکا را ندارد. از سویی هم بایدن رئیس جمهوری آمریکا بخاطر اشتباهات اش در افغانستان و ناکامی او در روند تخلیهء همکاران افغانستانی آمریکایی ها تحت فشار کنگرس این کشور است.

اما این پرسش که چگونه پوتین شکست حملهء  شوروی و امریکا را  به افغانستان دست کم گرفته است و عوامل آنرا ناسنجیده گرفته است.  پرسش هایی است که شاید پوتین در یک استقرای ذهنی و شاید هم در مشورت با مشاورین خود به آن پرداخته باشد.

در میان این هم اما و اگر ها در عقب این جنگ دست مافیا های کلان اسلحه و نفت را نیز نمی توان دست کم گرفت که در تبانی با کمپنی های بزرگ اسلحه سازی و تولید و فروش نفت رابطهء تنگاتنگ دارند و دنبال منافع شان هستند. باتاسف که این مافیا ها در رده های بلند دولت های غربی نفوذ دارند و با حلقه های قدرت حاکم داد و ستد دارند. افسار بازی های بزرگ در واقع بدست مافیا های بزرگ سیاسی و ا سلحه و نفت است. اينان در جنگ بقای کمپنی ها و ثروت خود را می بینند. بنابراین عوامل مافیایی نقش تعیین کننده در آغاز و پایان جنگ ها دارد. آنچه مسلم است، اینکه تاریخ ثابت کرده که پایان هر حمله و تجاوز شکست است و بمباران های وحشیانه و ضد انسانی روسیه و مهاجرت های میلیونی ارادهء مردم اوکراین را نمی شکند و بالاخره روسیه بازندهء این بازی خواهد بود؛ زیرا سرباز متجاوز روحیه برای جنگ ندارد و در این معرکه شرمسار در جهان خواهد شد؛ اما از جنگ کنونی فهمیده می شود که اوکراینی ها از مورال برتر جنگی برخوردار اند. از سویی هم ورود جنگجویان داوطلب از کشور های اروپایی و آمریکایی به اوکراین نه تنها نظامیان؛ بلکه هزاران داوطلب این کشور را برای نبرد در برابر نیروی مهاجم روسیه روحیه و مورال می‌دهد. اما در این میان نباید پوتین را دست کم گرفت؛ زیرا

پوتین می داند که اوکراین برای آمریکا و ناتو از نظر استراتیژیک مهم است. وی تلاش می کند که خود را دوباره وارد بازی قدرت های بزرگ کند. به باور او امریکا به دنبال حفظ توازن قدرت در اروپا و حفاظت از اوکراین به عنوان حایلی در برابر تجاوزات روسیه در خود اروپا است. بنابراین جنگیدن با پوتین این چهرهء مرموز و حتا خطرناک امری ساده نیست. وی با ایجاد شبکهء وحشتناک تا کنون ده ها نویسنده و سیاستگر و خبرنگار و مدافع حقوق بشر و حتا دوستان کودکی خود را از پیش پای خود برداشته است تا او ناشناخته بماند و سیمای مرموز او افشا نشود. چنانکه او پس از حمله بر اوکراین مخالفین جنگ را بازداشت کرد و حتا یک گروه را بخاطر ترور زلنسکی به اوکراین توظیف کرده است.

هرچند ویرانگری های حشتناک روسیه خاطره های سیطره جویی استعمار قرن ۱۹ را در خاطره ها تداعی می کند؛ اما آشکار است که روسیه در این جنگ قصد اشغال اوکراین را ندارد. هرچند اوکراین تنها د سال های ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۲ مستقل بود و پیش از آن یا مربوط لهستان و یا پولیند بود؛ اما روسیه ناگزیر است که استقلال اوکراین را بر اساس تعهد های نیکولای دوم و رئیس جمهوری آمریکا در سال ۱۹۰۳ و توافق لنین و استالین در سال ۱۹۳۲ بحیث جمهوری بنیان گذار شوروی به رسمیت بشناسد که بر اساس تعهدات یادشده حق استقلال دارد. از سویی هم روسیه و آمریکا بر بنیاد توافق بوداپست مکلف به شناخت استقلال اوکراین هستند. هدف اصلی روسیه در این جنگ تحمیل کردن خواست هایی چون عدم پیوستن اوکراین به ناتو و  قبول شرایطی دیگر از جانب روسیه بر این کشور است و در آخرین تحلیل روسیه می خواهد جلو پیشروی های ناتو را به سوی شرق بگیرد. روسیه هر نوع پیشروی ناتو به شرق را غیرموجه و سیطره جویی غرب می داند که نظم نوین جهانی را نیز مختل می کند.

هرچه باشد، حمله به اوکراین حمله به نظم نوین جهانی است که بسیاری معادله های سیاسی و نظامی در جهان را عوض خواهد کرد. این حمله نظمی را که پس از سال های فروپاشی شوروی و یک قطبی شدن جهان در ابتدا زیر چتر مبارزه با تروریزم بوجود آمده بود، بهم زد. هرچند افزون خواهی های آمریکا زیر چتر مبارزه با تروریزم هماهنگی و همسویی بوجود آمده بعد از سال های ۲۰۰۱ را متاثر گردانیده بود و روسیه پس از ظهور داعش آمریکا را متهم به پیش گیری از برتری خواهی های تسلیحاتی مسکو و برتری جویی های اقتصادی چین می کرد که نشان دهندهء درز در ایجاد نظم نوین جهانی بود. اما حمله به اوکراین بر بار اعتمادی دو طرف افزود و گفته می توان که این حمله جهان را وارد فصل جدیدی کرد که معادله های سیاسی و نظامی کنونی و صف آرایی ها را تغییر خواهد داد و نظم نوین جهانی هم که در اثر استفادهء ابزاری غرب از دموکراسی و حقوق بشر و حمله به افغانستان  و عراق و سوریه نیمه جان شده بود، اکنون به کلی جان باخت. یاهو