از تیتر دفاع مقدس : محمد عثمان

گزارش‌نامه‌ی افغانستان نوشت و منتشر کرد.

۱۴۰۱ اردیبهشت ۱, پنجشنبه

آیا به راستی یک افغان ازبک تبار، سه روحانی شیعه را کشت؟

 قلم چی های رژیم ایران می نویسند:

حتما بلافاصله خواهند گفت این فرد افغانستانی وهابی است و با‌ فضای جدید به وجود آمده در افغانستان شرایط را فراهم دیده و وارد ایران شده است.

نظر یک کارشناس مسائل جنائی  

بنده نظر خود را از آن کلیپ کوتاه کشته شدن ۳ آخوند در صحن حرم مشهد بدست یک افغانی و کلیپ دستگیری وی  با  توجه به تجارب حاصل از اتفاقات تکراری در جامعه و با درنظر گرفتن مسائل حقوقی، پلیس علمی ، روانشناسی کیفری و … در اختیار شما قرار میدهم . و اطمینان دارم به واقعیت نزدیکتر باشد.

۱_ بعد از بمب گذاری همین مکان در دهه ۷۰ حرم مجهز به پیشرفته تری و دقیق ترین و عمیق ترین لایه های امنیتی اعم از دوربین های نقطه به نقطه ،حرارتی و … شده است و بازرسی های بدنی در سطح بالا هم انجام میشود که به واقع بسیار شدیدتر از فرودگاه بین المللی انجام میشود بعلاوه دوربین های مداربسته..

حال چگونه یک افغانی با چاقو وارد حرم شده؟

۲_چرا فیلم صحنه و لحظه  قتل توسط دوربینهای فوق التوصیف پخش نمیشود ؟

۳- چرا دست و لباس قاتل خونی دیده نمیشود؟

۴_ چطور یک جوان نحیف با قیافه مظلوم توانسته در یک لحظه به ۳ نفر با جثه های بلند و درشت حمله و هر ۳ نفر را با چاقو در فاصله های زیاد از هم  زمین می اندازد.؟

۵- چرا فقط یک فیلم از این حادثه به بیرون امد؟ با توجه به اینکه اینهمه موبایل و دوربین و…آنجا بود و  یک فیلم هم از لحظه دستگیری و دیگر هیچ فیلمی منتشر نشد….

تازه در همان کلیپ یک نفر هم داد میزد فرار کن میان میگیرنت..!!

۶_ با توجه به اینکه این ۳ نفر  بعد از خوردن چاقو در فواصل خیلی زیادی افتاده بودن سوال پیش میاد چگونه میشود یک نفر آدم معمولی در یک آن هر سه را زده باشد ؟!!و  نفر دوم و سوم با دیدن صحنه قتل اول جان خود را نجات نداده اند؟ و از مردم کمک نخواستن ؟و منتظر شدن که قاتل در میان آن همه جمعیت خود را به آن ۲ نفر یرساند؟!

حتی اگر فرض کنیم ۲ نفر دیگر بعد از مضروب شدن نفر اول فرار کرده اند و قاتل مثل یک کماندو در میان جمعیت آنها را دنبال کرده میبایست از پشت به ۲ نفر بعدی چاقو می زده در حالیکه در تصاویر مشخصه از جلو ضربه خوردن.و حالت افتادن جسدشان  به دونده مشابهتی نداشتند.

۷ – در فیلم مشخصه افغانی میخواسته شاید به کمک مضروب شده اولی برود که وقتی با تهمت افراد معینی روبرو میشود عقب عقب میرود و وقتی وی را به باد کتک میگیرند تعدادی از مردم داد میزنند نزنید نزنید !چرا که افراد نزدیک به صحنه دیده بودن که حادثه به افغانی ربطی نداشته…

۸_ باز تاکید میکنم اگر افغانی ۳ نفر را با چاقو زده باشد باید باید باز باید دستش و صورتش و شلوار روشنی که به تن دارد کاملا خونین باشد چون خون می پاشد مخصوصا که خون نه یک نفر بلکه خون ۳ نفر آدم درشت هیکل بوده و در فیلم خون پاشیده شده در اطراف جنازه ها کاملا مشخصه و در فیلم مشخص است قطره ایی  خون در سر و صورت و دست لباس افغانی دیده نمیشود .

۹_ مطلب بعد اینکه فردی که قاتل میشود چرا در حالت فرار دستگیر نشده؟

و افغانی کاملا شوکه شده که چرا میبرندش؟ 

و برای تکمیل این پازل بنظر میرسد نفر سوم هم خواهد مرد تا واقعیت اتفاق افتاده کاملا مخفی بماند …

گفته شده که ضارب، فردی ۲۱ ساله، به‌نام «عبداللطیف مرادی»، ازبک‌تبار است که یک سال پیش به‌صورت غیرقانونی از مرز پاکستان وارد ایران شده و سپس در مشهد اقامت گزیده است.

فرد ضارب، به یکی از این سه طلبه «۲۰ ضربه چاقو زده است که احتمالاً همان طلبه‌ای است» که کشته شده است.

عکس ها نشان می دهد که اکثرضربات چاقو در ناحیه آلت تناسلی طلبه زده شده است. 

درفیلم منتشره، مهاجم هیچ تلاشی برای گریز ندارد. خونسرد به قربانیان خود نگاه می کند. به دیگران نیز حمله نمی کند. فقط یک هدف را زده و به حاصل کار خود نگاه می کند. گویا اصل نفر را که قرار بوده از وی انتقام بگیرد، کشته و دو تن از همراهانش را هم برای جلوگیری از کمک به او، چاقو کاری کرده است.

این حمله تروریستی نیست. حتی مواردی مطرح است که شخص قاتل پیش ازین خود به نحو دیگری قربانی یک حادثه شخصی بوده است.

درکجای حوادث تروریستی درعراق، افغانستان، سوریه و نایجریا دیده شده که یک فرد تروریست، یکی را بزند و بالای سرش بی دغدغه ایستاده شود تا بیایند خودش را بگیرند؟

این آدم به نه مواد انفجاری داشت نه اسلحه.

این همه هنگامه سازی پیش از روشن شدن اصل ماجرا از برای چیست؟

موج سواری و استفاده سیاسی از یک حادثه و تلاش برای پنهان کردن انگیزه اصلی قاتل برای انجام عمل. 

تازه یک مقام ایرانی: این حمله نباید باعث شود «سینه سپر کردن» جنگجویان افغان در جنگ سوریه به نفع بشار اسد، نادیده گرفته شود.

غرب با خروج ناگهانی از افغانستان فکر می کردند کشور به سرعت به سمت یک جنگ داخلی حرکت خواهد کرد. دود آتش افغانستان به چشم همسایگان از جمله ایران، چین و روسیه خواهد رفت. 

طرح جدید برای ایجاد جنگ میان ایران و افغانستان تحت حاکمیت طالبان.

کامل غیرواقعی و غلط!

غیر از خود ایرانی های حکومتی کس دیگری ادعا نکرده که این تلاش ها به خاطرجنگانیدن طالبان با ایران است. پیوند طالب و سپاه پاسداران مثل پیوند دو بچه عمو است که مغز شان دربرخورد با مردمان شان یکی اما سرهای شان متفاوت است. 

قلم چی های رژیم ایران می نویسند:

حتما بلافاصله خواهند گفت این فرد افغانستانی وهابی است و با‌ فضای جدید به وجود آمده در افغانستان شرایط را فراهم دیده و وارد ایران شده است.

دیده شود یافته های خود ایران چی است و به مردم چه می گوید؟

ما هم می گوییم که بحث وهابی و طالب والقاعده در میان نیست. یک مورد شخصی است که طلبه کشته شده عامل آن کشمکش شخصی بوده است. 

حالا ببینیم که دکترعبدالله در کابل درین باره چه خواب دیده که اعلامیه صادر کرده و نا فهمیده به ایران رسم تعظیم کرده که معنایش این است: مرا فراموش نه کنید!

گفته که موضع گیری معقول ایران به این شیطنت خاتمه داد. 

هنوز گپ معلوم نیست، چه شیطنتی؟

کدام شیطنیت تباه کننده تر از بربادی مدنیت افغانستان بود که خود در آن سهم داشت؟

عبدالله در بین خطر مرگ و زنده گی، یتیم رها شده است. 

از ایران توقع دارد که از زیرتیغ همیشه آماده طالب نجاتش دهد. ورنه، بعد از تحویل دهی قدرت به طالبان که خودش نقش کمتر از غنی نداشت، جنایات لرزاننده زیادی صورت گرفت که به هیچ یک آن اعلامیه صادر نه کرد.

آیا اگرفرد مهاجم به طلبه شیعه، خود شیعه می بود، عبدالله اعلامیه می داد؟

دغدغه اش چیست از کی نماینده گی می کند؟

از هیچ کس: از ترس خود که در چنگ طالب افتاده.

 فقط پیامی است به سپاه پاسداران که درحصر خانه گی عصر طالبی هوای مرا داشته باشید که  به این گروه اعتبار نیست که نشود یک روز من و کرزی را غرغره کنند. 

انگیزه اعلامیه نویسی عبدالله همین است. مگر ایران نمی داند که عبدالله سکرترسیار خلیلزاد است؟ 

ذبیح الله مجاهد نوشت: «امارت اسلامی حمله بر عبادتگاه و روحانیون در کشور ایران را محکوم می‌کند. این کار ربطی به افغان‌ها و افغانستان ندارد.

این موضع گیری کوتاه، هم سیاست مشخص است؛ هم برائت از حمله کننده.

این که مثلا صلاح الدین ربانی  هم ماتم گرفته جای سوال است.

بردختران بلخ تجاوز گروهی شد، دختران مبارزکابل قلع وقمع شدند؛ صد ها تروریست خارجی در بدخشان مستقر شده؛ جمیعتی های گنده گنده به صف طالبان پیوسته و گیرریوریس زده اند؛ این ها نمی بیند و از نظرش مهم نیست. همین یک نفرمجهول الهویت با عمل انفرادی درمشهد دو نفر را کشته،

باعث شده که صلاح الدین از آدرس یک نا کجا آباد گلیم غم هموار کند و بگوید که بسیار جگرخون شده ام.  

این گونه حوادث اندوهناک ریشه در اندیشه های انحرافی جریان های تکفیری دارد.

تو از کجا فهمیده ای که آن افغانستانی بیچاره، یک عامل تکفیری و افراطیت بوده؟

قضاوت قبل از موقع 

نتیجه گیری صلاح الدین به یک حکم قاطع تبدیل شده که  ضارب، یک سنی است و دوشیعه را کشته. حتی آن جوان مهاجم را درصنف خوارج نشانده!

 افغان ها را زنده زنده در موترهای مشتعل درایران سوختاندند، نه عبدالله اعلامیه داد به صلاح الدین. 

حالا نگاه کنید که این گدی پران های آزاد شده سیاست افغانستان به چه چیزهایی چنگ می اندازند که توجه ایران را به خود جلب کنند. 

درین مارش مارش و خاک باد، کسی از آدرس بنیاد مسعود نیز همچو کاسه داغ تر ازآش وارد معرکه شده و اعلامیه داده و همچو کور خانه نشین ازبغداد سخن ها گفته است. 

از نظر این ها یک ابن ملجم دیگر درقرن 21 ظهور کرده است.  

جوانی کارگر و حاشیه نشین، سه طلبه ی «مشخص» و «همکار» و «آشنا با هم» را که عکس سه نفره هم با هم دارند، کارد زده است.

این جوان اگر قصدش آخوندکشی بود، در حرم امام رضا انواع و اقسام آخوند موجود هست.

دوم این که چرا با دردسر بخواهد کارد را وارد حرم کند و در صحن حرم این کار را انجام دهد؟

دلیل این انتخاب مشخص مکان چه بوده است؟

وقتی شما کسی را بخواهید با کارد بزنید ضربه را به بالا تنه ی او وارد می کنید. در این مورد، چرا جوان کارد را بر آلت جنسی آخوند فرود آورده است؟

اگر این عمل «تروریستی» باشد -که این ادعا بسیار مسخره و خنده دار است-، چرا تروریست مزبور بعد از ضرب و جرح آخوندها در جای خود می ایستد تا اتفاقا نه ماموران نظام، که یک زائر از پشت او را بگیرد؟

کاظم کاظمی: این حادثه مایه شرم و ذلت برای ما مهاجران است!

آقایان جمهوری اسلامی عادت کرده اند که برای هر داستانی، پای استکبار جهانی و صاحبان مذاهب دیگر و ضد انقلاب را پیش بکشند. 

#################

۱۴۰۱ اردیبهشت ۱, پنجشنبه

مخدوم عالم به کمک مارشال دوستم و MI6 رها شد

منبع اطلاعاتی: ملاهیبت الله زنده است

صدای پای داعش در صفحات شمال به گوش می رسد

250 میلیون دالر کمک انگلیس به دوستم و رهایی مخدوم عالم

 این دو اتفاق به هم چه ربطی دارند؟

می‌خواهند مخدوم عالم را به جان دوستم ‌بیندازند، یا دوستم را به سر مخدوم عالم می‌فرستند؟

 250 میلیون دالر یدر کجا و برای کدام پروژه است. بازداشت هاشم رئیس، نفر کلیدی دوستم، از سوی استخبارات ایران به این همه چه ربط دارد؟

 خبر 250 میلیون دالر را نشریة The Independent – بریتانیایی از قول انتان کاردزمن (Anthony Cordesman) ، کارشناس معروف امریکایی نشر کرد. 

 10 اپریل سار آدام مکّلیور تامسن یک دیپلمات سابق بریتانیایی، مدیر شبکة رهبری اروپا، یک اندیشکدة اروپایی مستقر در لندن در بلاگ شخصی‌اش از قول دکتر جلین لویس، رئیس کمیتة امنیت و اطلاعات پارلمان بریتانیا از این «تصمیم استراتژیک دولت بریتانیا برای حمایت از ازبیکها در افغانستان» خبر داد. 

 جلین لویس گفته است:

 « انگلیس می خواهد اقوام مختلف باید در دولت افغانستان شرکت کنند.

 ازبیک‌ها در شمال افغانستان به رهبری ژنرال دوستم یکی از اقوام اصیل و تاریخی در افغانستان هستند و به رسمیت شناختن آن ها یک امر ضروری است.

به همین دلیل پارلمان بریتانیا به MI6 (سازمان استخباراتی بریتانیا) دستور داده است، تا طبق قطع‌نامة 1453 شورای امنیت سازمان ملل در دستور کار به ازبیک‌ها در شمال افغانستان کمک کند.» 

 جلین لویس:این توافق 3 مارچ سال روان در « مرکزدیپلماتیک انتالیای» ترکیه به دست آمده، 250 میلیون دالر دولت بریتانیا از طریق MI6 به جنبش ملی داده می‌شود.

جلین لویس گفته است: «ژنرال دوستم یکی از بانفوذترین شخصیت‌های نظامی و سیاسی در افغانستان و یک ازبیک است  که می‌تواند از کنترل کامل طالبان بر کشور جلوگیری کند».

تحلیل دیگر:
انتونی کاردزمن در صحبت با The Independent : با توجه به نفوذ مارشال دوستم در شمال افغانستان، ناامنی در کشور یک عامل کلیدی خواهد بود.

او گفته است:  مقامات استخباراتی بریتانیا و دوستم در شش ماه گذشته بارها ملاقات کرده اند. در نتیجه، سقوط دولت طالبان بعید است، اما انگلیس‌ها انتظار دارند، از این طریق بر طالبان نفوذ کنند و تا حدودی مسیر آنها را تغییر دهند»

 انگلستان معمار طالبان است.

 این را بی‌نظیر بوتو، نخست وزیر پاکستان، کشور اصلی پشتیبان طالبان، رسماً اعتراف کرده بود. حالا طالبان با روسیه و چین نزدیک اند و معمارشان به این نتیجه رسیده که آنها را مجازات کند.

 اما چرا انتخاب انگلیس‌محض سر ازبیک‌ها؟

ازنظر انگلیس، تاجیکان همزبان و هم‌فرهنگ ایرانی‌ها هستند و طی 40 سال اخیر بیشتر با روسیه قرابت‌های استراتیژیک داشتند، هیچ‌گاه و هیچ وقت از سوی انگلیس و امریکا، همکار ارزیابی نمی‌شدند و نخواهند شد.

حرف‌های عمران‌خان، نخست وزیر قبلی پاکستان شاید مورد ذکر است که گفت، اگر انگلیس نمی‌بود، زبان فارسی زبان معاشرت این منطقه می‌بود.

 پس جایگاه پشتون و تاجیک فعلا چنین است.

هزاره‌ها هم، «نکاح استراتژیک» بر پایة مذهب با ایران دارند، نمی‌توانند همکار باشند.

می‌ماند ازبیک‌ها در رأس مارشال دوستم که از سوی ترکیه، یکی از کشورهای دوست انگلیس، پشتیبانی می‌شود. انگلیس که دو صد سال پشتون ها را به جان ازبیک ها انداخت این دفعه در فکر آنها افتاده است. 

کودتای دوستم-عالم

مخدوم عالم، معروف به «جلاد شمال»، پس از سه روز انتشار خبر 250 میلیون دالر آزاد شد.

ظاهرا طالبان او را به‌خاطر مقابله با دوستم رها کردند.

یک نشانة این تقابل تیرباران شدن  فرمانده گارد ویژة مارشال دوستم به‌نام گل حسن در نزدیکی منزلش در سمنگان است.

سوال انگیز است که ترور گل حسن یک روز بعد از رهایی مخدوم عالم اتفاق افتاد.

 ملا مخدوم محمد عالم ربانی یا مخدوم عالم،

علت بازداشت او را طالبان آدم‌ربایی و قانون‌شکنی و مخالفان سیاسی آنها، همچنین مردم عام قومیت، نژاد، زبان و اهلیت او گفتند. در این میان، عاملی که هیچ‌کس ذکرش را نکرد، ارتباط مخدوم عالم با مارشال دوستم بود.

اطلاع اپراتیفی ثقه:

 اگر طالبان جلو مخدوم عالم را نمی‌گرفتند، او برنامه داشت که در همکاری دوستم با یک کودتا سه ولایت شمال، مشمول فاریاب، جوزجان و سرپل را از تصرف طالبان بیرون کند و به مخالفان سیاسی طالبان بسپارد.

راز اصلی پس پرده چیست؟

داعش‌سازی

خبر پروژة 250 میلیون دالری انگلیس در شمال افغانستان موثق است.

منابع اطلاعاتی: در آیندة نه چندان دور داعش‌سازی شمال شروع می‌شود و مخدوم عالم به همکاری سازمان‌های استخبارات انگلیس (MI6) +پاکستان (ISI) +حقانی‌ها+دوستم از بند رها شده است تا جنگ شمال را مدیریت کند و این پروژه را پیش ببرد.

 سنگر: به نقل قول از منابع طالبان گزارش داده بود که مخدوم عالم برای داعش‌سازی و ایجاد مخالفت‌ها میان داعش و طالبان در شمال با کمک حکومت‌های کرزی و غنی و امریکا، بازداشت شده بود. 

جاسوس دو طرفه و خطرناک: راز مخدوم عالم چیست؟

حالا منابع می‌گویند، طرح رهایی او از سوی مارشال دوستم (در یکی از همان ملاقات‌های پنهان) به MI6 داده شده، این سازمان از isi آزادی او را خواسته است.

گروه حقانی که رابطة نزدیک با isi دارد، رهبری طالبان را مجبور به رهایی مخدوم عالم کرده است.

 طالبان مخدوم عالم را نه در زندان، بلکه یکی از مهمانخانه‌های ریاست امنیت طالبان در شهر کابل نگه می‌داشتند و ماه گذشته یک هیأت 40-نفرة ازبیک‌های معتبر فاریاب با درخواست ملا نورآغا، خسربرة مخدوم عالم فرمانده قوای دو هزارنفری، به قندهار، به نزد «امیرالمومنین» دادخواهی رفتند.

 راوی : ما در یک کاروان پُردبدبه در حدود 10 تانک و ماشین زرهی و تحفه‌های گران‌قیمت به نزد ملا هیبت‌الله رفتیم و او و اطرافیانش خیلی از ما استقبال گرم کردند.

او گفت: «ما «امیرالمومنین» را دیدیم. زنده است. دروغ می‌گویند که مُرده. چند روز مهمانش بودیم. او گفت که مخدوم عالم طبق قوانین شریعت محکمه می‌شود، اگر جرمش ثابت شد. او مخالف رهایی مخدوم بود.

 او گفت: محدوم محاکمه شده و جزایش را می‌گیرد، اگر نه، آنهایی مجازات می‌شوند که او را بازداشت کردند.

 اما در این میان دو نفر از سارنوالی به نزد او آمده گفتند که جرم مخدوم عالم صد درصد ثابت شده، او را اصلاً نمی‌شود آزاد کرد.»

 امّا بر خلاف رأی «امیرالمومنین» که هیچ مرجعی حتا حق شک بر سر تصمیم او را ندارد، مخدوم عالم آزاد شد.

یعنی مسألة بزرگ و جدی‌تری در میان است.

چی است؟

 پادرمیانی انگلیس و پاکستان و راه‌اندازی پروژة دیگری‌ست که به جز از داعش‌سازی چیز دیگری نمی‌تواند باشد.

نام مخدوم عالم و مارشال دوستم درصدر لست است. هدف: داخل سازی افراطیون به آسیای میانه 

دلیل بازداشت هاشم نیز ریشه در این گفت و گزارش ها دارد.

 او 19 مارچ سال روان پس از سه روز ورودش از ترکیه بازداشت شد.

گفته می‌شد که ماموریت او اعزام رزمنده‌گان جنبش ملّی دوستم به جنگ اکراین بود، اما مارشال در یک نوار ثبثی، که در اختیار سنگر قرار دارد، به یک مقام ایرانی می‌گوید که این همه حرف‌ها درست نیستند و رئیس در این کارها دخیل نیست.

منابع می‌گویند، بازداشت به همین 250 میلیون دالر و طرح «داعش‌سازی» ربط داشت.

دست‌مان بسته است

 با گذشت یک هفته هیچ صدا از «مارشال افغانستان» شنیده نشد.

اما افراد جنبش چه می گویند؟

 این موضوع (250 میلیون دالر) هنوز یک گپ واضح و رسمی نیست، یک چیزی نیست که ما آن را تأیید کنیم.

او گفت: «ولی در این هم هیچ شکی نیست، که دستگاه‌های استخباراتی تلاش می‌کنند تا منافع کشورهای‌شان تأمین باشد.

روسیه و چین از طالب، یک گروه جاهل و ضدتمدن که فردا برای خودشان مشکل‌ساز خواهد شد، حمایت می‌کنند، سفارت می‌دهند.

 ازبیکستان که یک گروه بزرگ تروریستانش در افغانستان است، با طالبان قراردادهای اقتصادی می‌کند، اما یک مرمی به مخالفین آنها نمی‌دهد.

همسایه‌‌ها از ما حمایت نمی‌کنند. تنها مارشال دوستم را اکمال کنند، در ظرف 15 روز وضع شمال کاملاً تغییر می‌کند. دست‌مان بسته است و از این فرصت انگلیس‌ها استفاده می‌کنند.»

 اینک، انگلیس دوستم را به جان طالبان انداختنی‌ست و طالبان مخدوم عالم را به جان دوستم.

برنامة درگیر کردن روسیه در مرزهای جنوبی قلمرو نفوذش همیشه روی دست رقیبانش است.

 برنامة حفظ جنگ در افغانستان، کاری که انگلیس خیلی خوب انجام می‌دهد، زیرا دوستم و ازبیک‌ها قدرت به چالش کشیدن طالبان را دارند، اما به طور کلی نمی‌تواند محاسبه‌ها را تغییر و جنگ را پایان دهند.

محاسبه انگلیس: محاسبه را تاجیکان وهزاره‌ها تغییر می دهند. طالبان کاملاً از افغانستان روفته خواهند شد. این به نفع انگلیس نیست.

 اما چگونه مارشال دوستم، همانی که در خاطرات طالبان فاجعۀ دشت لیلی را با خون حک کرده است و دشمن قسم‌خوردة آنها به شمار می‌آید، وارد چنین یک قمار خطرناکی شود که نه فقط خود، بلکه افغانستان و منطقه را برباد دهد؟

 افغانستان یک سرزمین دسیسه‌ها است. هر اتفاقی می‌تواند در آن بيفتد.

#######################

۱۴۰۱ اردیبهشت ۱, پنجشنبه

آیا قرغیزستان آمادۀ جنگ با تاجیکستان است؟

 گزارش ها از مرز تاجیکستان و قرغیزستان بیان می دارد که قرغیزستان برای یک جنگ تمام عیار با تاجیکستان آماده گی گرفته و از هر گاهی، دام توطئه پهن می کند. 

هر کشور حق دارد تدابیری را برای امنیت مرز و بومش روی دست گیرد؛ امّا سؤال این جاست که قرغیزستان با چی خطری، از سوی کدام کشور و یا گروه تروریستی مواجه است؟

کانون های آشوب داخلی و لانه‌های تروریستی را باید در درون لایه های پیچیدۀ جامعۀ قرغیز باید رد گیری کرد.

درحال حاضر، چندین سازمان افراطی و تروریستی دراشکال متفاوت درین کشور فعالیت دارند که سبک و ماهیت هریکی ازین دسته جات افراطی، رونوشت کاملی از داعش، طالبان، سلفی ها، جریانات تبلیغی و تکفیری، حزب تحریر و دیگر رگه های شیطنت مذهبی است.

 قرغیزستان در گذشتة نه چندان دور، یک بار سال 1999 شاهد ورود تروریستان حرکت اسلامی ازبکستان بود و طی قریب چار دهة اخیر فقط با همسایگانش، بخصوص، تاجیکستان و ازبکستان، بیشتر از همه با تاجیکستان، در مسائل مرزی در تنش بوده است.   

 این کشور از سال 1989 به این سو تلاش دارد بر منابع آب و زمین های کشاورزی و گسترۀ حاصل خیز ولایت سغد تاجیکستان غلبه حاصل کند. حتّی واروخ، یک جمیعت بومی با جمعیّت بیش از 40 – هزارنفره در شهر اسفره را غصب کند. 

رهبران قرغیز، اکنون پروای کمیسیون های حل منازعات را ندارد و اقدامات نظامی را در دستور کار قرار داده اند. 

رزمایش های نوبتی در مرز با تاجکستان، ازیک جریان تصمیم گیر رادیکال در بشکیک خبر می دهد.

از 1 تا 3 اپریل سال گذشته نیروهای مسلّح قرغیز، حتی با کشانیدن نهاد های اداری ولایت بادکند هم مرز با تاجکستان، اقدام به آرایش نظامی نمایشی کرد. 

نیروهای رزمایشی، از گوشه وکنار به خصوص ازبشکیک آورده شده بودند که هدف شان، فراگیری قابلیت عملیاتی در غصب مناطق مرزی تاجکستان بود.

نیروهای مسلّح تاجیکستان، پویایی های همسایه را زیر نظر دارد و اواخر ماه اپریل سال گذشته، با انجام عملیات ضد عملیات درگسترۀ مرز، تجمع نیروهای طرف مقابل را ازشکل و نظم انداختند. 

مقامات قرغیز مجبور به سازش شده و یک «سند حسن تفاهم» پس از یک جنگ مغلوبه امضاء کردند. 

اکنون تکرار همان تحرکات سال پیش در نقاط مرزی به مشاهده می رسد. 

اما این بار، وضعیت دگرگونه است و قرغیزستان ظرفیّت های نظامی را افزایش داده و حتی در جمع تدارکات تسلیحاتی خویش از کشور ترکیه پهپادهای تهاجمی“بیرق‌دار”- را خریداری کرده است.

 قرغیزستان به چه امید بسته است؟ 

روسیه که اکنون درگیر در جنگ اکراین است، دراستقامت مرزهای آذربائیجان و ارمنستان نیزآشوب های یک سویه اتفاق افتاد. نیروهای آذربایجان با پشتیبانی ترکیه یک روستای ارمنی ها را در جمهوری خود خوانده قراباغ کوهی غصب کردند.

 روسیه به این عملکرد آذربایجان واکنشی نشان نداد. ظاهراً الهام بخش قرغیزستان برای جنگ با تاجیکستان نیز ترکیه است، که حالا در منطقه، از جمله درافغانستان تحت سیطرۀ طالبان جای پایی برای خود باز کرده و برای گسترش برنامه‌های پان‌ترکیستی خویش درتکاپو است.

ترکیه برای دستیابی به این اهداف، برای مشارکت درمدیریت فرودگاه های افغانستان، با قطر، طالبان و امریکا، به جور آمد هایی رسیده اند که از طریق آنها اعضای سازمان های تروریستی را می‌توان به قرغیزستان منتقل ساخت. 

 تاجیکستان و قرغیزستان عضو سازمان پیمان امنیت جمعی (آدکب) می‌باشند، که در محوریت آن روسیه قرار دارد. از این قرار می‌توان حدس زد، که ایجاد یک نقطة داغ تشنج و خطر زا در قلمرو این سازمان، درواقع تلاشی درجهت جبران شکست در قزاقستان می تواند تعبیرشود. پس این اقدامات فقط کار رقیبان استراتیژیک روسیه در رأس امریکا است.  

 کشاکش سامانمند حاضر دردو سوی مرز قرغیزستان با تاجیکستان در واقع بخشی از یک طرح بزرگ و پرماجرا درسطح جهانی است که معلوم نیست، خود قرغیزها از آن خبر دارند یا خیر. قرغیزستان نه فقط برای روسیه، بلکه قدرت دیگر- چین و تمام آسیای مرکزی اسباب نگرانی شده است.

پویایی ها علیه تاجکستان، اهدافی کوچک وغیرطبیعی است اما در سطح تبلیغاتی، در ذهن جامعه نا آگاه آن کشور تصویری از «منافع ملی» ترسیم می شود.

آیا قرغیزستان قدرتی دارد، که خود را به این دریای پرتلاطم فرو کند و فاتح و غالب بیرون آید؟

 ایجاد چالش بزرگ برای قدرت های بزرگ مانند روسیه و چین و آسیای مرکزی، بشکیک را درمرکزشک و گمان های سختی قرار می دهد که گویا قصد دارد در آسیای مرکزی یک اکرائین دیگر خلق کند. 

 قشرآگاه قرغیزستان نباید خاموش بماند. لابد آنان دقیق می دانند که بازی رهبران سیاسی آن ها، در حکم فشردن دکمه شلیک یک دستگاه جنگ ابزار سنگین است که گلوله ها را نمی تواند درهوا ایستاند یا دو باره به محفظه دستگاه رجعت داد. 

ماجراجویی قرغیزستان، حاکمیت سیاسی کم توان در بشکیک را لرزان تر خواهد کرد. قدرت های بازیگر، توان حفظ موازنه سیاسی و امنیتی قرغیزستان را نخواهند داشت. 

 باید این را درک کنند، که وضع جهانی حسّاس است و این نوبت درگیری با تاجیکستان به معنی قمار زدن ( از قبل باخت) است که پی آیند آن برای قرغیزستان، ایجاد شورش های داخلی و قدرت گیری رادیکال های وحشتناک اسلامی خواهد بود. 

 ##################

۱۴۰۱ اردیبهشت ۱, پنجشنبه

احتمال مسدود شدن شبکه اجتماعی 

نخستین شکست سیاسی و روانی شبکه تروریستی طالبان درحال اتفاق افتادن است.

تا این دم فکر می شد که فقدان مشروعیت سیاسی نخستین شکست لاعلاج طالبان است.

شکست دیگر، بازگشت قوی تر به افراطیت، تعصب، ضدیت بازن و برچیدن بساط مدنیت شهری، 

اما اینک شکست اصلی اتفاق می افتد.

قرار است اداره امر به معروف و نهی از منکر عنقریب یک گل دیگری را به آب بدهد.

طبق اطلاع بدست آمده از منابع موثق رهبری طالبان  برای وزارت مخابرات هدایت داده تا  دسترسی مردم به سایت های فیسبوک ،  یوتیوپ،  پاپجی و تیک تاک را مسدود کنند.

احتمالا سر از هفته آینده وزارت مخابرات روی بند نمودن این سایت ها اقدام نمایند

  این سایت ها  چند مورد  می‌باشد  یکی  این که صفوف طالبان با شنیدن آهنگ ها  دیدن فلم  ها  کاملا روحیه جنگی شان را از دست داده اند.

  دوم  جنگ روانی در صفحات فیسبوک طالبان را آشفته و بیچاره ساخته

 هر روز  جنایات شان برملا می‌شود 

 جنگ ها  و شکست های شان همگانی می‌شود 

 و این روحیه عساکر شان  را  خیلی تعضیف کرده است .

 پاپجی و  تیک تاک هم  از جنایت و خباثت شان رونمایی میکنند.

 از این رو چهار سایت هدایت داده شده تا بند شود.

  و مسولیت نظارت از برنامه در  مخابرات را بدوش وزارت  امر بل معروف  داده اند  . 

ازین پس بازار فلتر شکن ها گرم می شود.

نبرد بین زنده گی و مرگ پسندی شدت می گیرد. 

مسدود کردن فیس بوک، یوتیوپ، پابجی و تیک تاک اوج اشتباه و حمایت شبکه تروریستی طالبان را نشان می دهد.

 درین میان تویتر آیینه هر لحظه یی به جنایات طالبان است و در صورت بستن دریچه چهار عامل ارتباط همگانی پیش گفته، تویتر نیز بسته شود. به این ترتیب طالبان و رژیم قالبی اندیش کوریای شمالی در یک طراز قرار می گیرند. 

اما آیا چنین اقدامی از سوی طالبان عملی هست؟

هرچند این اقدام ضربه سختی بر شبکه های همه گانی وارد می کند اما موقت است. دریای زنده گی و ارتباطات را یک شبکه تروریستی معتقد به عصر صحرا نشینی نمی تواند بند آورد.

اگر  فیلتر شکن استفاده شود احتمال دارد  منبعد مردم دسترسی  با سایت ها را بدون فیلتر شکن  نداشته باشند.

###########################

۱۴۰۱ اردیبهشت ۱, پنجشنبه

یک رقم انتحاری واری بود!

 روایت یک شاگرد ازانفجار!

یک روز پیش از انفجار در مکتب ما چند نفر از طالبان همراه با مدیر و سرمعلم مکتب به صنف‌های ما هیٔت آمده بودند، آن‌ها بخاطر بررسی مکتب ما از آدرس وزارت معارف طالبان آمده بودند و به نوبت از شاگردان می‌پرسیدند چند صنف، صنف دوازدهم، چند صنف، صنف یازدهم و به همین مینوال تعداد صنف‌ها را از ما می‌پرسیدند.

یکی از آن‌ها وقتی نزدیک من آمد فکر کردم انتحاری است، وقتی به چشمانش نگاه کردم انگار جانم را می‌گیرد، با خود گفتم خدایا چیقدر وحشی به نظر می‌رسد، چی گونه با او جواب بدهم؟

از من پرسید مکتب تان چند دروازه داره؟

گفتم سه دروازه.

گفت کجا و کدام طرف؟

گفتم این طرف، آن طرف و آن طرف.

به یگدیگر خود گفت؛ آخر بیا به گورو.

یکی دیگر از این هیٔت سه نفره از صنفی ام محمد پرسید از درس راضی هستی؟

محمد گفت؛ خوب اس دیگه مثل سابق‌ نیس.

هیٔت به شانه‌ای محمد زد و به کنایه گفت آفرین درس بخوانید آینده‌ی افغانستان شما جوانان هستید.

وقتی هیٔت از صنف ما بیرون شد با محمد که در یک چوکی می‌نشینم گفتم، او بچه اینا چیقه وحشی بودن گپ زدن خوده یاد نداشتن.

محمد گفت؛ مه خو بیخی ترسیده بودم، یک رقم انتحاری‌ها واری بود.

بعد از بگو مگو در رابطه با هیٔت ساعت رخصتی رسید، دیروز رخصت شدیم اما ام‌روز وقتی انفجار در دروازه‌ی خروجی که در عقب مکتب قرار دارد و انفجار نیز در آن‌جا رخ داد فهمیدیم اوووه خدا جان!

هیٔت که روز گذشته از ما در رابطه با دروازه‌ها پرسان می‌کرد خودشان انتحارگرا بوده است.

روایت یک شاگرد صنف دوازده‌هم.

از صفحه: نور نظامی



Attachments area

Preview YouTube video برنامه‌ی ۱۲ ستون پنجم؟ دکتر نجیب، کرزی، غنی، عبدالله‌، غرب‌آمده‌ها، گلبدین، طالب. خودسوزی از فقر.

برنامه‌ی۱۲ستونپنجم؟دکترنجیب،کرزی،غنی،عبدالله‌،غرب‌آمده‌ها،گلبدین،طالب. خودسوزیازفقر.


allForward