این چهرهٔ کریه و مرموز کیست؟ : دا ناولی او مرموزه څیره څوک ده؟ : داکتر ناصر اوریا

این چهرهٔ مرموز بنیانگذار کشوری است که (بیش از ۴ دهه در پهلوی ایران و کشور های مشخص دیگر)، برای افغانستان قهرمان تخریب و پهلوان کشتار تربیه و ارسال کرده و میکند.

استعمار بر سبیل عادت، در طول تاریخ مخصوصاً در کشور های جهان سوم از بدکارترین ها قهرمان و اسطوره می سازد.

میتوان با آشنایی مختصر با “قائد اعظم” به ماهیت دیگر قهرمانان ساخته و پرداختهٔ استعمار قسماً پی برد.

بلی!‌

این چهرهٔ به ظاهر ضعیف و نحیف، کارآترین وسیلهٔ انگلیس در تجزیهٔ هند بود.

چهره ای که بیش از نیم میلیارد مسلمان هند و کشور هند را سه پارچه کرد.

این چهرهٔ مرموز “علی جناح بهیی” بود.

علی جناح، چی د زیږیدو ورځ یی نده معلومه د ۱۸۷۶ کال ډسمبر میاشت کی کراچی که نړی ته راغی.

پلار یی جناح بهی پونجا او مور یی میټی بایی نومیده چی د گجرات ایالت څخه کراچی ته راغلی وه.

ویل کیږی چی نیکه یی، پریم جی بهی، د پنجاب له هندوانو او د لوهانا له طایفی څخه وه چی د اسماعلیه شیعه مذهب د یو خوجه له لور سره یی واده کړی او په ۱۹ پیړی که اسماعلیه شیعه ته اوښتی وه.

جناح د گوکال داس ښوونځی او وروسته د کونن د عیسوی ټولنی د مبشرینو ښوونځی کی وروزل شو.

په ۱۸۹۲ کال کی د یو انگریز سوداگر په واسطه لندن ته ولاړ او وروسته یی د حقوقو پوهنځی کی زدکړی وکړی.

ظاهراً علی جناح اسمعلیه شیعه وه چی وروسته اثنی عشریه شیعه شوی وه او د ژوند په وروستیو کی سنی شوی وه.

دا پورتنی جمله د جناح در رزالت په اړه د څو کتابو څخه زیاتی خبری کوی.

جناح کله چی انگلستان څخه راستون شو، لومړی د هند د کانگرس د گوند غړی شو او د دوه لسیزو لپاره د کانگرس گوند غړی وه. په عین وخت کی د آل انډیا مسلم لیگ کی یی هم ځان د رهبری مقام ته ورساوه.

د تل په شان، انگریزانو غوښتل چی له هند څخه د وتلو مخکی د مناقشی سیمی (dispute area) را مینځ ته کړی څو د هند خلک په خپل مینځی مخالفتونو کی بوخت شی او پام یی هغو غلاوو څخه چی انگریزانو د هند ملی شتمنی غلا او بریتانیا ته یی وړی، بلی خوا ته شی.

انگریزانو د هند د خاوری او د هند نیم میلیارد څخه زیاتو مسلمانانو د ویشلو لپاره د خپلو لاسپوڅو په مرسته، لاری چاری جوړی کړی.

هند یی په دری برخو (ختیځ پاکستان ننی بنگله دیش، لویدیز پاکستان او هند) وویشه.

د ۱۹۴۷ کال د فبروری ۲۰ نیټه مونت باټن د هند نوی نائب السلطنه وټاکل شو.

د ۱۹۴۷ د جولای په ۴ نیټه لیاقت علی د جناح په غوښتنی مونت باټن څخه وغوښتل چی د انگلستان پاچا، شپږم جورج، ته سپارښتنه وکړی چی علی جناح د پاکستان لومړنی گورنر جنرال په توگه وټاکی. 

علی جناح خپل کور په بمبئی کی خرڅ او په کراچی کی یی یو کور واخیست او د ۱۹۴۷ کال د جولای په ۷ نیټه د مونت باټن په الوتکه کی له ډهلی څخه کراچی ته راغی.

د هند ویش کی شاوخوا یو میلیون بیگناه ماشومان، ښځی او نارینه ووژل شول او ۱۴.۵ میلیونه خلک له خپلو کورونو بیځایه او مهاجرت ته اړ کرل شول چی ددی ټولو ناخوالو مسئول انگرایزان او د هغو ځایی ایجنټان لکه جناح دی.

د شمال لویدیز سرحد یا اوسنی پښتونخوا ولایت کی یی ټاکنی بدنامی او له ۱۰ سلنه زیاته خلکو ته یی د شرکت اجازه ورنکړه.

جناح د ۱۹۴۷ کال د جولای په ۲۲ نیټه، د ډاکټر عبدالجبار خان انتخابی دولت ړنگ، او په ځای یی کشمیری عبدالقیوم خان وټاکه.

د ۱۹۴۷ کال د اگست په ۱۲ نیټه د بابړی قتل عام واقع شو چی په کی د “خدایی خدمتگارانو”  ۴۰۰ غړی ووژل شو.

د هند د خاوری او د هند د مسلمانانو تجزیه کی ښکیل لاسونو ددی ټولو وژنو او ناوړه پایلو مسول دی.

جناح د کلونو را پدی خوا په نری رنځ یا توبرکلوز باندی اخته وه چه تر مرگه یی دا واقعیت له خلکو څخه پټ ساتلی وه.

جناح د ۱۹۴۸ کال د سپټمبر په ۱۱ نیټه په کراچی کی مړ او هلته خښ شو.

محمد علی جناح بهیی (گرچه تاریخ دقیق تولدش نامعلوم است) گمان برده می شود که به تاریخ ۱۵ دسمبر سال ۱۸۷۶ در شهر کراچی ایالت سند در هندبریتانوی زاده شد. پدرش جناح بهی پونجا نام داشت و از خوجه های اسماعیلی بود و مادرش میتی بایی نام داشت، که از کاتیاوار ایالت گجرات به کراچی کوچیده بودند. 

پدرکلان جناح پریم جی بهی تکر (Premjibhai “Meghji” Thakkar) نام داشت. پریم جی بهی از هندوهای پنجاب و از طایفهٔ لوهانا بود که با دختر یکی از خوجه های مذهب اسماعیلی ازدواج و در قرن ۱۹ به مذهب اسماعلیه گرائیده بود. گرچه بعضی منابع ایرانی ادعا می کنند که اجداد جناح “پارسی” بودند ولی ارزش و اعتبار این ادعا همچون تمام ادعا های دیگر ایرانی ها همیشه واهی و غیر قابل اعتبار است.

علی جناح قانوندان، سیاستمدار و بینانگذار کشوری به نام “پاکستان” است که در آنجا به نام “قائداعظم” مشهور ساخته شده و حتی روز تولد (نامعلومش) رخصتی عمومی است.

وی به ظاهر از شیعه های اسمعیلی گجرات بود که به کراچی کوچیده بود و بعدها پیرو مذهب شیعیهٔ اثنی عشری شد و بعد از مرگش شاهدان و اقاربش ادعا کردند که در اواخر زندگی جناح به فرقهٔ اهل سنت گرائیده بود. 

تنها جملهٔ فوق در بارهٔ رزالت علی جناح به حجم چندین کتاب حرف دارد. یعنی که جناح میخواهد همه خوشباوران را بفریبد.

گرچه پدر و مادر جناح به لسان گجراتی صحبت میکردند ولی علی جناح نه به لسان مادری گجراتی و نه هم به لسان اردو راحت صحبت میتوانست. وی انگلیسی را نسبت به زبان گجراتی و لسان اردو راحتر صحبت می نمود. وی سه خواهر و سه برادر داشت که از آنها به جز یک خواهرش بنام فاطمه (رزیل چون جناح) هیچ معلوماتی در دست نیست.

جناح در نوجوانی برای مدتی در بمبئی با عمه اش زندگی کرد و گفته میشود که وی به مکتب گوکال داس رفت و سپس در مکتب جامع کلیسا و مکتب عیسوی جان کونن رفت.

در کراچی در مدرسة الاسلام و مکتب جامعهٔ مبشرین عیسوی Christian Missionary Society High School رفت.

در سال ۱۸۹۲ یک تجار انگلیس بنام سر فریدریک لی کرافت به درخواست پدر جناح، برایش چانس شاگردی در کمپنی تجارتی اش در لندن داد که علی الرغم مخالفت مادرش جناح آنرا پذیرفت.

جناح که دو سال قبل از آن با دختر کاکایش بنام ایمی بای جناح (۱۸۷۸-۱۸۹۳) ازدواج نموده بود، به لندن رفت و خانم و مادرش قبل از مراجعت وی به هند بریتانوی فوت شده بودند. جناح به مجرد رسیدن به لندن، کار در کمپنی تجارتی را رها و به جامعهٔ (لنکن ان Lincoln’s Inn) غرض تحصیل در رشتهٔ حقوق رفت.

این کار دارایی های پدر جناح که در شرکت تجار انگلیس سرفریدریک لی کرفت سهم داشت، در معرض خطر قرار داد. خانوادهٔ جناح به غرض دفع پیگرد و اقدام قانونی علیه پدرش که دارایی هایش در معرض توقیف قرار نگیرد در سال ۱۸۹۳ به بمبئی کوچ کرد.

جناح هنگام اقامتش در لندن نامش را از “محمد علی جناح بهیی” به “محمد علی جناح” کوتاهتر ساخت و زبان انگلیسی را به حیث زبان اصلی اش برگزید.

در سال ۱۹۱۸، جناح با همسر دوم خود رتن بی پتیت (Rattanbai Petit)

که ۲۴ سال جوانتر از وی بود، ازدواج کرد. رتن بی (Ruttie) دختر  دنشاو پتیت (Dinshaw Petit) رفیق جناح و از مردم بانفوذ جامعهٔ پارسیان بمبئی بود. این ازدواج با وجود مخالفت جدی فامیل رتن بی، جامعه پارسیان بمبئی و تعدادی از رهبران مذهبی مسلمانان صورت گرفت. 

رتن بی اعلان کرد که “مسلمان شده است” و این کار باعث شد که فامیل و جامعهٔ پارسیان بمبئی وی را عاق نمایند. 

حاصل این ازدواج دختری بود به نام دینا (Dina). رتن بی قبل از مرگش از جناح طلاق گرفت. 

دنیای غرب نه تنها الهام بخش زندگی سیاسی جناح بود، بلکه زندگی شخصی وی را نیز کاملاً تحت تأثیر قرار داده بود، مخصوصاً در قسمت لباس.

به جای لباس محلی دریشی غربی را برگزید و بیش از ۲۰۰ دست دریشی داشت. به تفاخر می گفت که یک نکتایی ابریشمی را دوبار به گردن نکرده است. جناح علی الرغم مصاب بودن به مرض سل (توبرکلوز) و سرطان شش روزانه بیشتر از ۵۰ سگرت دود میکرد و از سیگار هم استفاده می نمود. 

یکی از حیله های استعمار انگلیس در مناطقی که شکست می خورد یا مجبور به ترک آن کشورها می شد، ایجاد و خلق “مناطق مورد مناقشه یا Dispute Area” در آن کشور ها بود و نشاندن پست ترین مردمان آن کشور ها بر اریکهٔ قدرت (که عملی کردن و دوام این سیاست غیرانسانی، تا امروز در تمام مناطق تحت اشغال استعمار به وضوح مشاهده می شود که حاکی از رزیلت فکری نیرو های استعماری و ساده اندیشی و ناآگاهی مردم کشورهایی است که هیچ درسی از تاریخ نمیگیرند).

با استخدام بی شخصیت ترین عناصر در آن کشورها، و بکار گرفتن این نیرنگ مردم منطقه را به جان هم می انداخته تا آنها مصروف زدوخورد های ذات البینی بی ارزش (مانند مسائل منطقوی، قومی، نژادی … ووو) شده تا سرقت منابع طبیعی، رزیلت ها و جنایات استعمار فراموش مردم آن دیار شود. قابل تذکر است که با عین رزالت استعمار مردم خوشباور افغانستان را در ۴۴ سال اخیر بجان همه انداخته و پست ترین ها را به به قدرت، شهرت و سروت های افسانه یی رسانیده اند.

البته نیم قارهٔ هند هم از این امر استثنی نبود. انگلیس ها مقدمات خلق منطقهٔ مورد مناقشه (Dispute Area) و اجرای چنین برنامه را که قبلاً چیده بودند علی جناح را برای پیاده کردن قدم به قدم آن، آماده ساخته بودند.

در سال ۱۸۹۶ میلادی جناح بعد از برگشت از انگلستان به هند بریتانوی در محکمه عالی بمبئی ثبت نام کرد و به سیاست علاقمند شده و یکی از اعضای حزب کانگرس هند شد.

در سال ۱۹۰۶ میلادی جناح به عنوان منشی مخصوص رئیس حزب کانگرس ملی هند (دادا بهای ناروجی) در جلسهٔ سالانهٔ حزب کانگرس در شهر کلکتهٔ هند شرکت کرد.

در اکتوبر سال ۱۹۱۳ میلادی با حفظ عضویت در حزب کانگرس هند، در حزب آل اندیا مسلم لیگ یا جامعهٔ مسلمانان سراسر هند، راه پیدا کرد.

در سال ۱۹۱۴ میلادی در هیئتی از طرف حزب کانگرس به انگلستان سفر کرد. 

در دو دههٔ اول قرن بیستم در حزب کانگرس هند پیشرفت نمود. طبق برنامه، در اوائل فعالیتش از (اتحاد هندو – مسلمان) حمایت کرد و در سال ۱۹۱۶ از پیمان لکنهو بین حزب کانگرس و آل اندیا مسلم (که جناح در آن شهرتی حاصل نموده بود) حمایت کرد. در سال ۱۹۲۰ جناح از حزب کانگرس استعفی داد.

جناح در سال ۱۹۳۱ دوباره به انگلستان رفت و تا سال ۱۹۳۵ در لندن ماند و در این مدت سفر های کوتاهی نیز به هند داشت.

در سال ۱۹۳۵ میلادی به هند آمد و در تلاش کنترول حزب مسلم لیگ شد. در انتخابات مجلس قانونگذاری در دسمبر ۱۹۳۶ الی جنوری ۱۹۳۷ حزب مسلم لیگ نتوانست اکثریت کرسی های مسلمانان را بدست آورد که بالنتیجه حزب کانگرس عملاً قدرت را بدست گرفت و حزب مسلم لیگ به هیئت رهبری راه نیافت.

در سال ۱۹۴۰ زمانی که جناح توانست سرپرستی حزب “مسلم لیگ” را قبضه کند و در “قطع نامهٔ لاهور” به بهانهٔ اینکه مسلمانان شبه قارهٔ هند باید دولت خود را داشته باشند، زمینهٔ آغاز تجزیهٔ کشور عظیم هندوستان را فراهم ساخت.

علی جناح در سال ۱۹۴۰ میلادی لزوم تشکیل کشوری به نام “پاکستان” را در سخنرانی معروف خود مطرح نمود. 

در طول سال های جنگ دوم جهانی که اکثر رهبران حزب کانگرس هند زندانی شده بودند، حزب “مسلم لیگ” کسب قدرت کرد و اندکی بعد از جنگ جهانی دوم که رهبران حزب کانگرس آزاد شدند، اکثر کرسی های مربوط به مسلمانان را بدست آوردند.

در سال۱۹۴۶ کشتار فجیعی بین مسلمانان و هندوها درگرفت و احزاب مختلف هم نتوانستند آرامش را برقرار کنند و بالاخره دو حزب “کانگرس” و “مسلم لیگ” نتوانست به یک فرمول تقسیم قدرت برسند تا شبه قاره به عنوان یک کشور متحد بماند.

در نهایت گاندی برای جلوگیری از خونریزی بیشتر با طرح تقسیم کشور هند و تولد “پاکستان” یا فرزند نامشروع استعمار انگلیس، موافقت کرد.

به تاریخ ۲۰ فبروری ۱۹۴۷ مونت باتن (Mountbatten) به حیث نائب السلطنه جدید بریتانیا در هند تعیین شد.

در ۴ جولای سال ۱۹۴۷، لیاقت علی از مونت باتن از طرف جناح خواست تا به پادشاه انگلیس، جورج ششم، توصیه کند که جناح به عنوان اولین فرماندار عمومی یا گورنرجنرال پاکستان نصب شود.

سرانجام “مونت باتن” نایب‌السلطنه بریتانیا این طرح را به تصویب رساند وانگلیس به کمک ایادی اش توانست به تاریخ ۱۴ اگست ۱۹۴۷ میلادی کشور واحد و عظیم هند را به سه پارچه تقسیم نماید:

بخش هند (اکثریت هندو) و اعجوبه ای بنام “پاکستان”، (که بخش “پاکستان شرقی” یا بنگله دیش امروزی در شرق هند و ”پاکستان غربی” در غرب هند) بوجود آمد.

جناح خانه خود را در بمبئی فروخت و خانه ای در کراچی خرید.

به تاریخ ۷ جولای سال ۱۹۴۷ جناح به معیت خواهر و نزدیکانش در طیارهٔ نائب السلطنهٔ انگلیس (مونت باتن) از دهلی به سمت کراچی پرواز کرد.

تقسیم پنجاب و بنگال باعث قتل صد ها هزار انسان بیگناه گردید. تنها تجزیهٔ پنجاب باعث قتل پنجصد هزار الی یک میلیون زن، مرد و طفل بیگناه شد. تجزیه باعث بیجاشدن و مهاجرت بیشتر از ۱۴.۵ میلیون انسان گردید که مسؤل تمام این قتل ها و بیجا شدن ها انگلیس ها و ایادی منطقوی آنها اند.

ولایت سرحد شمال غرب، که فعلاً به نام پښتونخوا یاد میشود، از جمله مناطق باقی مانده بود. رفرندم یا همه پرسی جولای ۱۹۴۷ را به نام اشتراک فیصدی کم مردم در انتخابات، لکه دار و نام بد ساخت زیرا به کمتر از ۱۰ فیصد مردم اجازهٔ شرکت در انتخابات داده شد.

جناح یک هفته پس از مقرر شدنش یعنی به تاریخ ۲۲ جولای ۱۹۴۷ دولت منتخب داکتر عبدالجبار خان را در آنجا منحل ساخت و عبدالقیوم خان کشمیری را به جایش مقرر کرد. 

به تاریخ ۱۲ اگست سال ۱۹۴۸ میلادی قتل عام بابره در چهارسده اتفاق افتاد که در آن ۴۰۰ نفر اعضای جنبش “خدایی خدمتگار” به قتل رسید.

عاملین تجزیهٔ هند یعنی انگلیس و شرکا بخصوص جناح، نه تنها کشور عظیم و افسانوی هند را به سه پارچه تقسیم کردند، بلکه در فلج ساختن بزرگترین کتلهٔ مسلمانان شبه قاره هند و تقسیم آن به سه بخش، رول رزیلانه خود را به وجه احسن انجام داد (تعداد مجموعی مسلمانان نیم قارهٔ هند بیش از ۵۵۷ ملیون (هند بیش ۱۹۵ میلیون – بنگله دیش بیش از ۱۵۰ میلیون – پاکستان بیش از ۲۰۰ ملیون).

اگر تجزیهٔ صورت نمیگرفت، هند کشوری می بود که بیش از یک ثلث نفوس مسلمانان جهان را میداشت که با برادران هندوی خود زیست باهمی میداشتند. تجزیه هند باعث شد که میلیون ها مسلمان خانه و کاشانهٔ خود را رها و از بخش های هند به بخشی به نام “پاکستان” مهاجرت نمایند. (ایادی پاکستان هندوهای افغان را با سرنوشت مشابه دچار و آنها را مجبور به ترک وطن آبایی شان کردند).

با وجودی که جناح از سال ۱۹۳۰ به مرض سل یا توبرکلوز مصاب بود ولی این موضوع را تا زمان مرگش از مردم مخفی نگهداشته بود.

جناح به تاریخ ۱۱ سپتمبر سال ۱۹۴۸ یعنی یک سال بعد از تولد پاکستان به سن ۷۱ سالگی مُرد و در شهر کراچی زیر خاک دفن شد.

ناصر اوریا * ۲۹ جولای ۲۰۲۰ – اوماها، نبراسکا Naser Oria