ایجاد یک کمربند امنیتی در اطراف افغانستان ضروری است
رئیس جمهور تاجیکستان امامعلی رحمان در کنفرانس «همکاری بینالمللی و منطقهای امنیت و مدیریت مرزها برای مقابله با تروریسم و جلوگیری از حرکت تروریستها» امروز، سهشنبه ۲۶ میزان ۱۴۰۱ در دوشنبه، پایتخت تاجیکستان گفت:
به منظور پیشگیری از خطرات، ایجاد یک کمربند امنیتی در اطراف افغانستان ضروری است. آقای امامعلی رحمان میگوید: تروریستها همچنان در تلاش عبور از مرزها هستند. او پیشتر گفته بود در افغانستان دهها هزار “مجاهد و انتحاری” آموزش میبینند.
به گفته وی، تروریستها هم از خاورمیانه به افغانستان منتقل میشوند و فعالیت گروههای تروریستی در این کشور تهدیدی جدی برای آسیای میانه است.
امامعلی رحمان در این نشست با اشاره به افغانستان، تهدیدات امنیتی منطقه را جدی دانست و از گسترش افکار افراطی در بین جوانان هشدار داد.
آقای رحمان خطاب به اشتراککنندگان هشدار داد تا زمانی که همه طرفهای ذینفع رویکرد مشترک نداشته باشند، مبارزه با تروریسم و تبلیغ افراطگرایی غیر ممکن است.
دوستان عزیز تاجیک! کشور ما افغانستان از چهار دهه به این سو قربانی تروریسم بوده و در مبارزه با این پدیده ضد انسانی بهای زیادی پرداخت کرده است. گروه هایی تروریستی که با حمایت غرب و کشورهای همپیمان آمریکا ایجاد شده، جنایت های هولناکی را مرتکب شده اند. کشور های عربی برای دور كردن ناامنی از كشور های خود اقدام به حمایت مالی و لوژستیکی از این گروه میكنند و دولت پاکستان برای اهداف شيطانی خود درافغانستان آنان را جای و پرورش نظامی و تروريستی داده است.
پیوست به کنفرانس تاجکستان شفقنا افغانستان – می نویسد درسال های اخیر مخصوصا با به قدرت رسیدن طالبان تعداد مدارس دینی در کشور به شدت افزایش پیدا کرده است که بسیاری از صاحب نظران معتقدند که گسترش ای مدارس رابطه مستقیم با افزایش تروریسم و افراط گرایی در افغانستان دارد.
روز نامه هشت صبح در مطلبی با عنوان «مدرسهسازی؛ گسترش دین یا تولید تروریست؟»، به این موضوع به شرح ذیل پرداخته است:
هیچ آمار رسمی از تعداد مدارس دینی و سرشماری طلبههای آموزشدیده و در حال آموزش در آنها وجود ندارد. با آن هم با یک نگاه کلی میتوان به این نتیجه رسید که سازمانی به نام مدرسه که در آن طلبههای مذهبی آموزشهای دینی و عقیدتی فراگیر میگیرند، از هر سازمان دیگر حضور و قدرت بیشتر داشته و از منظر تعداد یک سر و گردن نیز از دیگران بلندتر است. در حالی که ما با فقدان مکتب، دانشگاه، شفاخانه و صدها سازمان و نهاد ضروری دیگر مواجهیم، اما ملا و قاری و عالم دین و پیشنماز به قدر کافی در این کشور وجود دارد. به گفته محلیها، هر سنگ را بلند کنید، زیر آن یک ملا با عمامهاش خوابیده است. جامعه افغانستان نهتنها با کمبود روحانی و ملا و پیشنماز مواجه نیست، بلکه اضافه هم دارد و حتا میتواند به کشورهای دیگر صادر کند! کما اینکه صادر میکند و آموزشدیدههای مدارس دینی در کشورهای منطقه میجنگند.
در حالی که در ولسوالیها بهگونه اوسط شاید یک داکتر، یک انجنیر و یک زراعتخوانده که بتواند به نیازهای اولیه رسیدهگی کند، وجود نداشته باشد، اما هزاران ملا و عالم دین که از مدارس دینی فارغ شده و جز پیشنمازی و امامت مهارت لازم دیگر ندارند، حضور دارند و در آنجا زندهگی میکنند. اگر قانون عرضه و تقاضا و نیاز را در نظر بگیریم، در افغانستان تولید ملا و عالم دین به رشد حداکثر و نیاز به آن به حداقل رسیده است. بر این میزان است که در چهار دهه گذشته ملاها علاوه بر وظیفه اصلیشان، به کارهای دیگر از جمله تولید تروریسم، بنیادگرایی و خشونت و ارعاب دست زدهاند. در جوامع امروزی رشتهها و گرایشها را برمبنای نیازهای جامعه نظم و نسق میدهند، اما در افغانستان نهتنها در مدارس دینی، بلکه در هیچ رشتهای نیازسنجی صورت نمیگیرد و اولویتها در آن بهگونه واقعی دستهبندی و نیازسنجی نمیشود.
بعد از به قدرت رسیدن طالبان، روند مدرسهسازی بهگونه بیپیشینه جریان دارد. این گروه علاوه بر ساختن مدارس جدید، امتیازات بیپیشینه و زمینههای کلان را برای تشویق مردم در نظر گرفته است تا مدارس رونق پیدا کنند و مردم به آنها جذب شوند. بهتازهگی این گروه مدرسههای دینی بزرگ را در پنجشیر، بغلان، کندز و کابل تهدابگذاری کردهاند. پرسش اساسی این است که عطش خروشان طالبان برای مدرسهسازی از چه مایه میگیرد؟ آیا طالبان با ایجاد مدارس دینی و واگذاری امتیازات گسترده به آنها، دغدغه گسترش دین و مذهب را دارند یا میخواهند برای مستحکم کردن ایدیولوژی و قدرت سیاسی خود نیروی بشری تربیت کنند تا برای اهداف سیاسی ـ اقتصادی رهبران این گروه بجنگند و خود را انتحار کنند؟ پاسخ به این پرسش از آنجا مهم است که میتواند اهداف و نیات واقعی را برملا کرده و عطش خروشان طالبان برای مدرسهسازی را تبیین کند.