حق بر آموزش، از حقوق بنیادین بشر است که مانند سایر حقوق مشابه می بایست تمامی افراد بدون هیچ گونه تبعیضی از آن برخوردار شوند. این حق در اسناد مختلف حقوق بشری مورد تاکید قرار گرفته است. ازاین رو، نابرابری جنسیتی در آموزش نقض آشکار حق مزبور، محسوب می شود. هرزمان که تاریخ گذشته جهان را ورق می زنیم به صحنه های دلخراشی از رفتار ظالمانه و نابرابر با زنان در چهارگوشه جهان بر می خوریم که حکایت از غفلت جوامع بشری در طول تمامی تاریخ دارد.
دولت ها در اسناد متعدد بین المللی و منطقه ای حقوق بشر، متعهد به احترام، حمایت و تحقق حق آموزش به طور برابر و بدون اعمال هرگونه تبعیض شده اند. تبعیض مبتنی بر جنسیت یکی از مواردی است که به محرومیت از حق آموزش برابر برای دختران و زنان منجر می شود.طی دوسال حکومت طالبان با صدور تصمیمی عجیب، میلیون ها دختر افغانستانی را از حق آموزش و تحصیل در سطوح مختلف محروم ساخته و کاملا در مسیر خلاف استراتژی ها و برنامه های جهانی در بخش آموزش عمل کرده است. حکومت طالبان در ماه اوت سال ۲۰۲۱پس از دو دهه مجدد قدرت را در افغانستان به دست گرفته است و باتوجه به اینکه در گذشته نیز حق اموزش برابر زنان را منع کرده بودند.اماحکومت طالبان با صدور تصمیمی عجیب، میلیون ها دختر افغانستانی را از حق آموزش و تحصیل در سطوح مختلف محروم ساخته و کاملا در مسیر خلاف استراتژی ها و برنامه های جهانی در بخش آموزش عمل کرده است. گفتۀ سازمان ملل متحد، افغانستانِ تحت حاکمیت طالبان، یگانه کشور در جهان است که در آن آموزش و تحصیل دختران ممنوع شده است.
از همین رو منع تحصیل زنان توسط طالبان با محکومیت جهانی همراه بوده است. حكومت طالبان با وصف تلاشها و خواست هاى افغانها و مقامات غربى، در سال جديد تعليمى ١٤٠٢ مكاتب و پوهنتونها را به روى دختران نگشود. دختران بالاتر از صنف ششم مکتب و محصلان دختر انتظار داشتند که در سال نو خورشیدی طالبان به آنها اجازۀ آموزش و تحصیل دهند، اما چنین نشد. ادامه تحصیل دختران در دانشگاه روزنه امید آنان برای بهبود شرایط زندگی در آینده بود، با منع تحصیل و اشتغال زنان، عملا موجب تشدید بیاعتمادی و بدبینی به حکومت موقت طالبان شده است. بدون شک اتخاذ برخی سیاستها در درون افغانستان و زیادهروی در کنترل افکار عمومی جامعه، موجب شده تا این تفکر بوجود آید که رهبران طالبان شاید بتوانند بر کل جغرافیای افغانستان تسلط داشته و نوعی حاکمیتِ مدنظر خود را با زور و سرکوب ایجاد کنند؛ اما در شکلدهی و برقراری نظمی که موجب همراهی و اعتماد مردم به رهبران طالبان و کارگزاران آن شود، دچار مشکل جدی خواهند شد. واقعیت این است که حکومت طالبان برای کسب مشروعیت و اصلاح ذهنیت افکار عمومی در داخل و خارج از کشور، باید در خصوص بازگشایی مدارس و دانشگاها برای دانشجویان دختر، تدابیر منطقیتری اتخاذ کند؛ چرا که تحصیل دختران در دانشگاهها و مدارس، نه تنها زمینههای اجتماعی دولت فراگیر را در افغانستان فراهم میکند و موجب نوعی همراهی با حکومت میشود، همچنین بازگشایی دانشگاهها و تحصیل دختران، پایه و اساس پیشرفت علمی و رشد فرهنگی جامعه افغانستان را در پی خواهد داشت. افغانستان، زندان بزرگ زنان این همان کابوسی است که دختران و زنان افغان از زمان روی کار آمدن طالبان از آن وحشت داشتند. طالبان مردم افغانستان را زیر فشارهای سنگین گذاشتهاند.از نظر اقتصادی، اکثر مردم بدترین درجهی فقر را تجربه میکنند. از نظر سیاسی، تمام راهها برای اظهار عقیده بر روی مردم بسته شدهاند. مردم از سادهترین فرصتها و آزادیهای مدنی محروم هستند. از نظر حقوقی، هیچ قانونی برای حفاظت از حقوق شهروندان وجود ندارد و هر فرمانده طالبان برای خود پادشاهی است که حیات و ممات مردم به ذوق شخصی او بسته است. تعدی به مال و جان و ناموس مردم در سرتاسر کشور جریان دارد و طالبان برای توقف آن کاری نمیکنند. در موارد بسیاری، خود طالبان به این تعدیها متهم هستند. محرومیت آموزش دختران«تاثیرات ویرانگر» بر آینده افغانستان دارد. این دستور طالبان انسانستیزی است، طالبان با این کارشان منشور جهالت و ظلمت را بهگونهی کامل صادر کردهاند و میخواهند افغانستان را به سبک قرون وسطا اداره کنند.زنان با صدای بلند شعار به گوش جهانیان میرسانند «نگذارند بیشتر از این طالبان بساط همه چیز را در کشور ببندند و افغانستان را به گورستان آرزوهای همه شهروندان مبدل کنند».
امکان ثبت دیدگاه وجود ندارد.