پروفسور میشل چسودوفسکی نویسنده معتبر کانادایی وضع حقوق زنان در افغانستان را در زمان استقرار حکومت طالبان وقبل از آن بطرز مقایسه ای مورد کنکاش قرار داده خاطر نشان می سازد:
هفتم اکتبر سال ۲۰۲۳ ،سالروز بمباران و تهاجم آمریکا و ناتو به افغانستان است،به بهانه اینکه گویا افغانستان به آمریکا حمله نموده است. این مقاله برحقوق زنان در افغانستان «قبل» و «بعد» از راه اندازی «جنگ بشردوستانه» واشنگتن علیه افغانستان متمرکز است که در اوج جنگ سرد در سال ۱۹۷۹ آغاز شد.
این برنامه یک عملیات اطلاعاتی با برنامه ریزی دقیق بود.سیا از همان ابتدا مستقیماً در جذب و حمایت از «گروه های اسلامی» مشارکت داشت.
نویسنده درین خصوص می نگارد:جنگ دوم و حمله به افغانستان تحت نظارت ایالات متحده و ناتو در ۷اکتبر ۲۰۰۱،درست چهار هفته پس ازحوادث غم انگیز ۱۱ سپتامبر انجام شد.
به اعتقاد نویسنده ،قبل از حمایت سیا از «شورش اسلامی» علیه مردم افغانستان
در دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰، کابل«شهری جهانی» بود. هنرمندان وجنبش جوانان به پایتخت سرازیرشدند.زنان در دانشگاه این شهر در رشته کشاورزی، مهندسی و تجارت تحصیل می کردند وزنان افغانستان مشاغل دولتی داشتند.
قبل ازظهور طالبان زنان در افغانستان تحت حمایت قانون بودند و به طور فزایندهای از حقوق در جامعه افغانستان برخوردار بودند. زنان در دهه ۱۹۲۰ ازحق رای برخوردار شدند.و در اوایل دهه ۱۹۶۰، قانون اساسی افغانستان برابری را برای زنان پیش بینی کرده بود. باشروع حرکت کشور به سمت دموکراسی، روحیه ای تساهل و گشاده رویی وجود داشت.
زنان سهم مهمی در توسعه ملی داشتند.در سال ۱۹۷۷، زنان بیش از ۱۵درصد از عالی ترین نهاد قانونگذاری افغانستان را تشکیل می دادند.تخمین زده می شود که در اوایل دهه ۱۹۹۰، ۷۰درصد معلمان مکاتب، ۵۰ درصدکارمندان دولتی و دانشجویان دانشگاه و ۴۰درصد داکتران در کابل زن بودند.
در زمان ریگان.برنامه تضعیف حقوق زنان و
نابودی کل کشور شروع شد.
اسامه بن لادن «مرد غوغایی آمریکا»،در سال ۱۹۷۹ درهمان آغازجهاد تحت حمایت ایالات متحده توسط سازمان سیا به خدمت گرفته شد. او ۲۲ساله بود و در اردوگاه آموزشی چریکی تحت حمایت سیا آموزش دید. معماران عملیات مخفی در حمایت از «بنیادگرایی اسلامی» که در دوران ریاست جمهوری ریگان راه اندازی شد، نقش کلیدی در راه اندازی «جنگ جهانی علیه تروریسم» پس از ۱۱سپتامبر داشتند.
نویسنده برنقش کاخ سفید در شکل دهی شورش علیه دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان حمایت وتمویل گروه های اسلام گرا تمرکز نموده خاطر نشان می سازد:
تحت حکومت ریگان، سیاست خارجی ایالات متحده به سمت حمایت و تأیید بی قید و شرط از «مبارزان آزادی» اسلامی تکامل یافت.در دنیای امروز،بر “مبارزان آزادی” برچسب “تروریست های اسلامی” می زنند.
جنگ شوروی و افغانستان
به پندار نویسنده، جنگ شوروی-افغانستان بخشی از برنامه مخفی سیا بود که در زمان دولت کارتر آغاز شد، که شامل حمایت فعال و تأمین مالی گروه های اسلامی بود که بعدها به نام القاعده شناخته شد.
تعداد مدارس مذهبی (مدرسه) تحت حمایت سیا از ۲۵۰۰ مدرسه در سال ۱۹۸۰به بیش از ۳۹۰۰۰ مدرسه افزایش یافت.امریکا، به طور سخاوتمندانه ای از روند تلقین دینی حمایت مالی کرد تا از نابودی نهادهای سکولار و فروپاشی جامعه مدنی اطمینان حاصل کند.
ایالات متحده میلیونها دالر را برای تهیه کتابهای درسی مملو از تصاویر خشونتآمیز و اسلام مبارز برای دانشآموزان افغانستان هزینه کرد.
درین پروژه «بن لادن» به تعداد۴۰۰۰داوطلب را از کشور خود استخدام کرد و روابط نزدیکی با رادیکال ترین رهبران مجاهدین برقرار کرد.
حقوق زنان، فقر و ناامیدی
پروفسور میشل چسودوفسکی، در بخشی دیگر از دیگر از مقاله خود خاطر نشان می سازد: تحت سلطه طالبان ،آموزش عمومی از بین رفت و حقوق زنان در جامعه ای عمدتاً سکولار که ریشه در دهه ۱۹۲۰داشت همراستا با فقر گسترده وویرانی کل کشور نابود شد.
کشوری که زمانی مرفه بود در فقر و ناامیدی شدید فرو رفته است واین جنایت علیه بشریت است
به گفته سازمان ملل، افغانستان در حال حاضر با کمبود شدید مواد غذایی و قحطی مواجه است.
نویسنده بر ریشه های اصلی بحران کنونی افغانستان وتاریخچه آن نگاه ژرف انداخته اذعان میدارد: باید درک کرد که این جنگ بیش از ۴۰ سال پیش در سال ۱۹۷۹ با استخدام مزدوران جهادی (القاعده) توسط سازمان سیا که از طریق تجارت مواد مخدر تامین می شد، آغاز شد.
پایان بازی ،عبارت از نابودی دولت افغانستان به عنوان یک دولت ملی مترقی و مستقل بود که متعهد به آموزش، فرهنگ و حقوق زنان بود.
آنچه رسانه ها به عنوان “سیاست های ظالمانه طالبان” توصیف می کنند، ردپای سیا را با خود همراه دارد که بنیادگرایی اسلامی را در افغانستان تحمیل کرد،و همزمان مهندسی فروپاشی و فقیر شدن یک دولت ملی سکولارو مترقی را انجام داد.
پرزیدنت رونالد ریگان با دستورالعمل شماره ۱۶۶، تصمیم امنیت ملی را صادر کرد که عملاً “کمک های نظامی پنهانی فزاینده به مجاهدین” و همچنین حمایت سیا از تلقینات مذهبی را مجاز می کرد.
ترویج «اسلام رادیکال» یک ابتکار عمدی سیا بود که در پی ۱۱ سپتامبر به عنوان توجیهی برای راه اندازی «جنگ جهانی علیه تروریسم در خاورمیانه، آسیای مرکزی، آسیای جنوب شرقی، آسیای میانه و جنوب صحرای آفریقا براه افتید.
افکار ما با مردم افغانستان است.
میشل چوسودوفسکی، گلوبال ریسرچ مورخ ۹ سپتامبر۲۰۲۳
با احترام بی پایان
عارف عرفان
لندن،اکتبر ۲۰۲۳