زندگی نامه برهان الدین نامق

برهان الدین نامق زادۀ سرزمین لعل و لاجورد است، سرزمین زیبایی که خنیاگران زمان طبل سرخروی

شکوه و بلند آوازه گیش را در خلال سده ها و زمانه ها برای باربار نواخته اند و سخنوران و شاعران بزرگ صفای طبیعت و سیمای دلاویزش را در شعر خویش به استعاره و تشبیه و تلمیح و مجاز گرفته اند و نقاشان و مذهیبان و مینیاتوران بزرگ زمان صحنه های زیبایی از مناظر دلکش آنرا زینت بخش تصاویر دلخواه خود کرده و صاحبان ذوق دوستداران زیبایی آنرا برقاب زرین جاویدانه گی با احترام و دقت تمام آنرا به آذین بسته اند.

نامق شصت و پنج سال پیش در دهکده شهران ولسوالی خاش ولایت بدخشان متولد میشود، دهکده یی که سی سال پیش اکثریت اهالی آن از نعمت سواد و تعلیم برخوردار بودند و اصلاً عنصر بیسواد را نمی شناخت و اگر هم بود کمترین آنرا تشکیل میداد، او تعلیمات آغازین را در شهران، متوسطه را در کابل در مکتب ابن سینا و دورۀ لیسه را در اکادمی تربیه معلم و لیسانس را در رشته ژورنالیزم در فاکولته ادبیات و علوم بشری دانشگاه کابل درسال 1353 هجری شمسی بپایان میرساند.

اولین مأموریت رسمی را در سال 1354 هجری شمسی در وزارت مالیه با کارهای اداری و نشراتی می آغازد و در سال 1355 هجری شمسی به رادیو تلویزیون ملی رفته به تهیه برنامه های متعدد در ادارۀ رادیو کابل و برنامه های سیاسی و اجتماعی و برنامه های اوزبیکی رادیو افغانستان می پردازد و در سال 1372 هجری شمسی در اثر حملات راکتی شهر کابل مانند دیگر هموطنانش به دیار هجرت و غربت میرود و از سال 1373 تا سال 1386 هجری شمسی در شهر پشاور زنده گی میکند و به نشر جریده ماهنامه سوغات می پردازد و برای مدت چند سال هم در دانشگاه بین المللی اسلامی اسلام آباد، تاریخ ادبیات ایران، تاریخ تمدن ایران، تاریخ سیاسی ایران و تاریخ ادبیات تاجیکی را تدریس میکند.

نامق در بین سالهای 1387 تا 1391 هجری شمسی در نصاب تعلیمی معارف به حیث مؤلف و متخصص زبان ترکی اوزبیکی در تألیف کتابهای صنوف پنجم، ششم، هفتم، هشتم و نهم اوزبیکی سهم میگیرد و در سال 1392 هجری شمسی در مربوطات مطابع آزادی (دولتی) پس از بازگشت بوطن شامل خدمت میشود.

نامق عمر گرانبار خویش را وقف تحقیق و پژوهش و ترجمه و تتبع در زمینه های تاریخ و ادب زبان ترکی و به ویژه اوزبیکی و شعر فارسی دری کرده و آثاریرا از زبان ترکی اوزبیکی به زبان فارسی دری ترجمه کرده است. کتاب پنج جلدی تاریخ ادبیات ترکی اوزبیکی، تاریخ آسیای میانه، تاریخ ترکستان شرقی، شبهای پر ستاره (رمان بابر) و یک سلسله مقالات دیگر گواه بسیار روشن این امر است همچنان از زبان فارسی دری او مجموعه شعر (بهارگه ایشان) را به زبان ترکی اوزبیکی ترجمه کرده و در آن بیشتر اشعار خانم پروین اعتصامی، دکتر محمد رضا شفیعی کدگنی، دکتور پرویز ناتل خانلری، خانم سیمین بهبهانی، خانم فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، فریدون مشیری، رهی معیری، استاد خلیلی و اسدالله ولوالجی را به حله ترجمه آراسته است.

نامق در بخش تاریخ ترکان و شعر و ادب زبان ترکی اوزبیکی و فارسی دری آثار تحقیقی و پژوهشی ارزشمند نیز آفریده است. اوزبیک تیلی و ادبیاتی، نور جهان بیگم ملکه حسن و سخن، تاریخ ترکان افغانستان، ترکان در گذرگاه تاریخ، جستاری در قلمرو بیدل و بیدل خوانی و بیدل شناسی در افغانستان، مجموعه بزرگ تصنیف جلوه های مثل در شعر، جوایز مطبوعاتی در افغانستان و وادی زیبای خاش و ده ها مقاله و نوشته در ارتباط به تاریخ و ادب ترکی اوزبیکی و فارسی دری شاهد خوب این مدعاست.

گذشته از آنها نامق به ویراستاری کتب متعدد نیز دست یازیده است. کتابهای فرهنگ عامیانه فارسی دری افغانستان، پیر خرابات، شرح احوال و آثار پروفیسور غلام محمد میمنه گی، شاه محمد ولی خان دروازی وکیل السلطنت امیر امان الله خان ، گوراوغلی سلطان، مخفی بدخشی، دو بیتی های فارسی دری افغانستان، ضرب المثل های فارسی دری افغانستان، مجموعه شعر ظلم را ستایش نمی کنم (مجموعه اشعار سخنوران معاصر ترک) … از شمار همین کارهای سودمند وی به شمار میرود.

افزون بر اینها نامق در زمینه نقد و بررسی مسایل شعر و ادب ترکی اوزبیکی وفارسی دری نیز دسترسی کامل دارد نوشته های دزد با پشتاره و از ترخان آزاده تا برزین مهر آتشکده وی بیانگر این امر میباشد. باری در بارۀ محتوی کتاب کنایات و ضرب الامثال دکتور عبدالغنی برزین مهر و گویا نقد وی بر کتاب ضرب المثلهای فارسی دری افغانستان آثار تنقیدی یاد شده را نوشت و با استفاده از شیوه کالبد شگافی در نقد ادبی چگونه گی محتوی اقتباسی و سرقت کنایات و ضرب الامثال و به اصطلاح نقدی بر کتاب ضرب المثلهای فارسی دری افغانستان برزین مهر را بر همگان آشکار و هویدا نمود.

نامق درباره طنز نیز مثنوی را بنام (شش طرف) تهیه دیده و در خلال آنها قصه ها، حکایات، واقعات و حوادث طنز گونه را از میان مردم جمع آوری نموده در قالب مثنوی ریخته است. با این همه نامق بگونه تفننی گاه گاهی به زبانهای ترکی اوزبیکی و فارسی دری غزلواره های می سراید و اشعارش بیشتر بازگوینده حوادث و واقعات زنده گی عینی، سیاسی و اجتماعی زمانش می باشد و در بعضی از سروده هایش از زیبا رویان نیز وصف میکند و زمانی هم به ستایش زیباییهای طبیعت می پردازد و در اشعار وی بعضی موارد به چاشنی طنز و انتقاد نیز بر میخوریم.

نامق چندین قصیده به زبان فارسی دری در ارتباط به شرایط و اوضاع زمانش سروده است اولی در ارتباط تاریخ یکصد سال اخیر کشور است بنام “صحیة الاخطار و رجفة الاشرار” یاد میشود، دومی درباره «رفیق منافق» است در آن در ارتباط به کارواییهای نا میمون رفیقان سخن رانده شده است، سومی درباره «چگونه گی انتخاب کرزی به کرسی ریاست جمهوری افغانستان» است، چهارمی در مورد «نجابت عشق» است و پنجمی در پیوست به «اوضاع ناباب زمان» می باشد، افزون بر آنها نامق سه قصیده به زبان اوزبیکی نیز آفریده است محتوی قصاید یاد شدۀ وی بیشتر وقف مسایل انتباهی اجتماعی روزگارش شده است.

همینگونه نامق یک سلسله رباعیات را در مورد موضوعات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور نیز سروده است و این رباعیات بیشتر رنگ انتقادی دارد.

اینهم نمونه یی از غزلواره های نامق:

جلال کوه و دامان است شگوفه

جمال باغ و بستان است شگـوفه

ز نازش آفـریده خالق پـاک

لطیف و نغــز چون جان است شگوفه

کشیده سر ز هــر دیـوار بر زن

مهـین دخت خراسان است شگوفه

پـرند بوقلمــون کـرده بـر تــن

عروس شاه تــرکان است شگــوفه

بهــر سو غیـر گل چیــزی نبینی

بهارستان ایـران است شگـوفه

نگارستان مانی است و بهـزاد

نمـود چین و توران است شگـوفه

بزیــر آسمـان چتـریست از گـل

ببین چون ابر و بـاران است شگـوفه

ز نیشاپور اگــر خیزد فیــروزه

شکــوۀ کابـلستــــان است شگوفه

چـو یاقوت، چو بیروج و چـو لعلش

بدخشان در بـدخشان است شگوفه

گهی مستی زمـان می پـرستیست

بهار اندر بهـاران است شگوفه

نمونۀ اوزبیکی:

تورک پریچهره

اول تورک پریچهره که طرازده یلغوز

هم غمزده هم عشوه ده هم نازده یلغوز

حسنی ده اونینگ تینگی کورینمس بو آجونده

اول شامده، عراقـده، حجازده یلغوز

یغما قیله دی باقیشیـده بار و یوقیم نی

اول ماۀ چیگیـل اوزی دیـر انبازده یلغوز

جان بیر و گوچی اوز سوزی بیله روح الامینیم

عیسی نفسیم، خضر خطیم اعجازده یلغوز

هر گل بو چمن ایچره ایرور حسنی گه مغرور

لیکن گل مین دیر اوزی گلزارده یلغوز

میندن ینه سین سورمه اونینگ حسن و جمالین

اول حسنیـده اول چهرۀ ممتازده یلغوز

اول مـــاه عجـم، شاه عرب دیر بو جهانـده

اوز تینگیـــده، اوز مثلیـده، اوز رازیده یلغوز

کورمه دیــم انینگ مثلی نی صقلابده رومـده

آخر او پـری دیر اوزی قفقازده یلغوز

«نامق» سین ایرورسن اونینگ عشقیده مجنون

اول لیلـی صحرایی دیر حجازده یلغوز دیدنکمتر