استاد هاشم، پسر بزرگ چاچه محمود درسال ۱۳۱۳ هجری خورشیدی در گذرخواجه خوردک کابل چشم به دنیا گشوده است . پدر محمد هاشم که خود ازجمله هنرمندان و طبله نوازان مشهور کشور بود پسرش را تحت تربیه گرفته از شش ساله گی انگشتان کوچک محمد هاشم را بالای زیر وبم طبله گذاشت از یک تا شانزده شمار نموده و دوباره یگ گفت یعنی از مشهور ترین تال طبله که تین تال نامیده میشود به پسرش آموخت. محمد هاشم نیز نظر به علاقه که به هنر موسیقی داشت همه روزه به تمرین می پرداخت تا اینکه برای اولین بار درسن نه سالگی نخستین برنامه هنری طبله نوازی اش را از طریق امواج رادیو کابل وقت اجرانمود.
استاد هاشم برعلاوه که نزد پدرش تعلیمات موسیقی را دنبال می نمود، مدتی هم دست شاگردی نزد استاد میا قادربخش هنرمند مشهور کشور هندوستان دراز نموده وبر معلومات هنری اش افزود . نظر به پشتکار وعلاقه فروانی که به موسیقی داشت توانست در مدت کوتاهی خودش به جایی رسید که دیگر در افغانستان رقیبی نداشت، به خصوص زمانی که هنرمندان مشهور هندی جهت اجرای کنسرت به افغانستان می آمدند درقسمت نواختن طبله استاد هاشم همیشه ایشانرا همرایی میکرد به خصوص هنرمندان موسیقی کلاسیک هندی را مانند استاد سلامت علی خان واستادنزاکت علی خان ،استاد فتح علی وامانت علی خان، استاد راوشنکرخان وغیره .
استاد هاشم برعلاوه که یک طبله نواز معروف و مشهورکشور بوددر نواختن بسیاری از آلات موسیقی مهارت خاص داشت مانند : رباب ، سرود، گیتار، هارمونیه ، ستار، سارنگ، دایره ، دهل ، زیربغلی ، تنبور . مخصوصاً نخستین هنرمندی بود که گیتار را با سنگ می نواخت .
همچنان استاد هاشم آهنگ نیز می ساخت و ازجمله آهنگسازان خوب رادیو کابل وتلویزیون افغانستان بود ، به آواز اکثر هنرمندان رادیوتلویزیون افغانستان ، کمپوزهای استاد هاشم، در رادیو تلویزیون افغانستان ثبت شده است که میتوان از: استاد مهوش، خانم ژیلا ، احمد ولی، خانم پروین ، خانم ناهید ، وغیره نام برد . بعضی از کمپوزهایش را خود اجرا می کرد .
استاد هاشم منحیث یک استاد مجرب موسیقی شاگردان زیادی در بخش های مختلف تربیه نموده است برعلاوه دو برادراش محمد آصف و محمد عارف و پسرانش محمد معروف و عبدالوحید، محمد ولی ، حیات الله ، عظیم بخش ، محمد نسیم دربخش طبله نوازی ، فضل احمد نینواز ، شاه ولی و استادمهوش را دربخش آواز خوانی ، نیک محمد دربخش تنبورنوازی ، مجید سپند دربخش سیتار نوازی ،محمد حسن و محمد اکبر دربخش هارمونیه نوازی وغلام سخی دربخش دهل نوازی همچنان شاگردان بی شماره ازشوقی ها را دربخش های مختلف یاری رسانیده است’’
اما استادان هندی با این دیدګاه مبالغه آمیز محترم عبدالوهاب مددی دربارهء مرحوم استاد محمدهاشم چشتی نظر موافق ندارند، تعدادی از استادان هندی منجمله استاد عرفان محمدخان سرود نواز ( تصویر) که همین اکنون درکابل کورس آموزش ستار وسرود را پیش می برد راجع به این موضوع به دیدهء شک می نګرند، استاد عرفان خان درسالهای ۹۰ میلادی نیز درزمان حاکمیت دکترنجیب الله احمدزی درکابل بود وشاګردانی نظیر استاد احسان عرفان ، خلیل ګذاز وشادروان داوود غزنوی را درنواختن ستار تقدیم جامعهء هنری ساخته است. استاد عرفان محمدخان میګوید: برای اینکه کسی بخواهد دریکی از رشته های موسیقی ; سرآمد روزګار ګردد ; باید دریکی ازرشته ها خودش را برساند، زیرا عمر انسان آنقدر زیاد نیست که یک شخص هم طبله نواز ماهر شود، هم آواز خوان بی بدیل وهم کمپوزیتور معروف وهم یک ستارنواز خوب، درین باره که چګونه خود وی هم سرود نواز تشریف دارند وهم ستار نواز، استاد عرفان خان میګوید: دراصل خانوادهء ما مشهور به خانوادهء سرود است، من درکلکته بدنیا آمده ام وپدرم محمد عمر خان، سرود نواز مشهور هندوستان بود، که درسالهای هشتاد میلادی دربنګلدیش هنګام اجرای یک کنسرت، قلبش ازتپش باز ایستاد وهمانجا بالای ستیژ کنسرت، جا بجا پدرود حیات ګفت، اما کاکایم الیاس خان نام داشت که وی ازستار نوازان مشهور هندوستان بود، او از کودکی نواختن ستار را برای خودش انتخاب کرده بود، ومن از رهنمایی های او درزمینهء ستار استفاده برده ام ولی مسلک اصلی ام نواختن سرود میباشد. استاد عرفان محمد خان بدین باور است که درسرزمین هندوستان درمیان اهل ساز وطرب از افغانستان دوکس خیلی شناخته شده ومشهور میباشند، یکی استاد محمد حسین سراهنګ ودیګری استاد محمد عمررباب نواز، دیګر آواز خوانان ونوازنده ګان افغانستان متاسفانه چندان درمیان استادان موسیقی هندوستان خیلی مشهور وشناخته شده نیستند.
دربارهء استاد محمدهاشم چشتی، استاد عرفان خان ، نظرش این است که استاد محمدهاشم، درافغانستان واقعا شخصیت استثنایی وبی بدیلی بود، او دررشتهء طبله ازخودش شاګردان خوبی بجا ګذاشته است، اما به آن سطح که درنواختن طبله ید طولا داشت درفن آهنګسازی ویا نواختن آلات موسیقی دیګر مثل ګیتار وستار ;به آن اندازه موفق نبود، مرحوم استاد هاشم، دررشتهء ستار نیز کسانی را مثل مجید سپند وغیره تربیه کرده است ولی متاسفانه درین رشته ها نه خود وی خیلی موفق بود ونه هم شاګردانش،
اما این سخنانم هرګز بدین معنی نیست که مرحوم استاد محمد هاشم درزمینه های دیګر کاملا بی استعداد بوده است، بلکه هدفم این است که بګویم به اندازهء طبله دررشته های دیګر سرامد روزګار نشد
باهمه حال استاد محمدهاشم چشتی مانند دیګر استادان بزرګ موسیقی افغانستان درګذر خوجه خوردک درکوچهء خرابات کابل چشم بدنیا ګشود. ګفته میشود که ازنظر اصل ونسب خانواده ګی وی به خانوادهء طبله نوازان تعلق داشت که پدر وپدرکلانهایش درزمان امیرشیرعلیخان ازهند بریتانوی توسط انګلیسها بدربار امیر فرستاده شدند تا ګوش وچشم درباریان را با موسیقی کلاسیک ورقص کتک آشنا سازند، برای مرحوم استاد محمدهاشم وبرادرانش ونسل کنونی آنها همچو یوسف جان محمود، ازپدر وپدر کلانها تنها ماتره ها وریتم های طبله به میراث مانده است.
ګرانه چیست؟
درموسیقی کلاسیک هندی، شعبه ها وسبکهای مختلف نوازنده ګی وآوازخوانی ورفص وجود دارد، ګرانه از نظر لغوی درزبان هندی معنای خانواده را میدهد، اما دراصطلاح ،همان سبکهای بخصوصی است که ریشه درخانواده ها وګرانه های مختلف هند دارد. هرسبک در ذات خود مربوط یک ګرانه است
استاد محمد آصف برادر کهتر مرحوم استاد محمدهاشم چشتی درزمینه میګوید: زمانی که من الله رکها خان طبله نواز مشهور هندوستان را ملاقات کردم، خواستم خودم را برایش معرفی کنم، من ګفتم که نام محمد آصف از افغانستان بوده و شاګرد پدرم چاچا محمود وبرادرم استاد هاشم می باشم. الله رکها خان ازمن پرسید: آنها مربوط ګرانهء پنجاب بودند من حالا ازتو یک امتحان میګرم، اګر درآن امتحان کامیاب شدی برایم ثابت میشود که تو واقعا شاګرد استادهاشم هستی واګر موفق نشدی پس تو شاګرد استاد هاشم نیستی. الله رکها خان در زبان، الفاظ یک تال را ادا کرده وبمن ګفت که آنرا حالا بنواز، من آنها را نواختم وبعد، الله رکها خان تصدیق کرد که من شاګرد استاد هاشم میباشم. استاد محمد آصف چشتی همراه پسر بزرګش یوسف محمود درلندن مدتی آموزش کورسهای موسیقی را برای علاقه مندان بعهده داشتند .
آنچه که این قلم از شادروان استاد محمدهاشم چشتی درخاطرهء خویش دارم این است که .مرحوم استاد محمدهاشم چشتی روزګاری درمکروریانهای کابل زنده ګی می نمودند ، اکثر در منطقهء فروشګاه بزرګ افغان ومنطقهء پل باغ عمومی ودرمیان جمع وجوش ازدحام شهریان کابل درچشمم میخورد، ، در آن زمان که کابل از آرامی وامنیت خوبی برخوردار بود ونظم انضباط اجتماعی برهم نخورد بود ، استاد محمدهاشم درآخر هرهفته ویاهم دوهفته بعد از کوچه کاه فروشی کابل که حالا نیز عقب مسجد پل خشتی موقعیت دارد، از آنجا بدستان خودش چند دانه مرغ را درحالیکه پاهای شانرا با تارهای خیلی ضخیم می بست و صدای قورقورقراس مرغان بیچاره فضا را نیز می پیچاند ولی استاد مرحومی با آن کلاه قره قل سرمه ایی وعینک های دودی درچشمانش با رفتار مخصوص که تنها به او می زیبید بی خیال ازمیان عابرین شهر میګذشت. استاد به این صدا ها واستغانه های مرغان بیچاره اصلا توجه نداشت، درمسیر راه ، کدام یک ازشاګردان ویا ارادتمندان جوانتر از وی که با استاد مقابل میشد، به احترام استاد، مرغها را از دست وی ګرفته و رفع زحمت میفرمود وآنرا تا محل مقصود یعنی مکروریانها می رساند. درسرویس های ملی بس شهری که آنوقتها ازمقابل فروشګاه بزرګ افغان حرکت میکرد صدای قورقراس مرغها ګوش راکبان را می آزرد، ولی کسی به کسی چیزی ګفته نمیتوانست بالاخره هر راکبی حق داشت که مال خودش را با خودش حمل کند. من که حالا آن صحنه ها را در ذهنم مجسم می سازم با خودم میګویم که مرحوم استاد هاشم ودیګرراکبان چقدر خوش چانش بودند که آن مرغان اسیر ازفرط دلتنګی در درون بس های شهری در بغل کسی مواد غایطهء شانر خالی نمیکردند، ولی این را تاحال نمیدانم که آیا استاد محمدهاشم چشتی آن مرغها را بدست خودش حلال میکرد ویا کس دیګر ازشاګردان وارادتمندانش چنین وظیفه ایی را بعهده میګرفت ، زیرا تا جایی که من اکثر استادان موسیقی را دیده ام ، جرأت حلال نمودن حیوانات را در وجود خویش نمی بینند .اهل موسیقی با کشتار انسانها وخون ریزی ووحشت نمیتوانند همسو باشد، یا باید قاتل وجانی بود یا آواز خوان وهنرمند و تسخیر کنندهء قلبهای مردم.
درمیان خون ریزان تاریخ امیرتیمور ګرګانی یګانه شخصیتی بوده است که اعتراف نموده است که دررنګها بهترین رنګ نزد وی رنګ خون ودرصداها بهترین صدا، نهیب جنګاوران، آواز اسپها، ناله وفریاد مقتولین صحنه های جنګ وخون را مورد اکرام واعزار قرار میداد ولی نظر به اعتراف خودش
ازشنیدن موسیقی های رنګارنګ ورقص های زنانه هیج لذتی نمی برد.
در اخیر ،روح استاد بزرګوار، مرحوم استاد محمدهاشم چشتی این چهرهء افسانوی جامعهء هنری افغانستان را شاد خواسته ویدیو کلیپی را که درسایت یوتوب یکی ازمخلصان وی ګذاشته بیاد آن استاد ارجمند تقدیم علاقه مندان هنر والای موسیقی می نمایم. روحش شاد وراهش پر از رهرو باد!