دفتر وکیل وزیر خارجه/ شام هژدهم اپریل 1992: نمایندگان هند، پاکستان، روسیه و ایران نیز آمده اند. حضور آنان نمایانگر حمایت از طرح سازمان ملل و همبستگی در موضوع اجازۀ خروج نجیبالله از افغانستان است. بینن سیوان [به وکیل]: به نمایندگی از سرمنشی سازمان ملل، از دولت شما از نگاه بشردوستانه خواهش میکنم که در تضمین خروج مصون رئیسجمهور پیشین و همراهانش از افغانستان کمک کند. باور دارم این اقدام در سطح جهانی به دولت شما کمک میکند و هم به روند صلح یاری میرساند. موضوع عاجل است.
وکیل: هنوز برای راهحل صلحآمیز دیر نشده است، ولی اگر همین تقاضای کمک از دولت ما زودتر و با مشوره صورت میگرفت، چارۀ ساده میداشت. ضربالمثلی داریم: “دیر آید، درست آید”. موافقم که نجیبالله از دیدگاه تمام جوانب، مانع بزرگ صلح پنداشته میشد. امید ما این بود که خروجش با سایر مقامات در آرامش و فضای صلحآمیز انجام شود.
نجیبالله تا آخرین روزهای مسئوولیت رسمی خود گفته بود که اجازه نخواهد داد خلای قدرت به میان آید. او خواهان انتقال مسالمتآمیز قدرت بود. سپس ناگهان، بدون فشار از سوی حکومت، حزب یا مردم، با شیوۀ عملش، همه – به شمول سازمان ملل – را در موقعیت دشوار قرار داد. شرمآور بود. در مذاکرات قبلی با سازمان ملل، من خواسته بودم که نجیب به محل اقامتش بازگردانده شود. در آنجا مصون میماند. چرا تصمیم گرفت تا خلای قدرت ایجاد کند و باعث هول و هراس گردد؟
آیا مرا میگذارید ناگهان ترک وظیفه کنم، [به ویژه] اگر اقدامم باعث ایجاد خلای قدرت شود؟ چرا جنرال یعقوبی خودکشی* کرد؟ آیا فشار ناشی از اقدامات نجیب او را به چنان کار وادار نساخت؟ آیا سازمان ملل تنها نگران آسایش یک نفر است؟ مگر نباید دلواپس همه اعضای حاکمیت باشد و دغدغۀ تمام مملکت را داشته باشد؟ باید همه از تلاشهای سازمان ملل بهرهمند شوند. هیچکس توقع همچو اقدام را نداشت. در تاریخ افغانستان هرگز چنین اتفاق نیفتاده است. رئیسجمهور بدون کوچکترین مشوره میگریزد! چرا با حکومت یا نیروهای مسلح مشوره نشد؟
با این حال، میخواهیم با سازمان ملل همکاری کنیم. اینکه نمایندگان هند و روسیه برای شفاعت نجیب آمدهاند، تعجبآور نیست؛ آنها دوستان و پشتیبانان قدیمی او بودند. میماند پاکستان و ایران؛ اینان همیشه اتهام کافر و دستنشاندۀ شوروی را به پیشانی نجیب میزدند. اکنون ناگهان برایش ملاحظات بشردوستانه دارند.
مردم را چگونه قانع سازیم و بگوییم اگر اجازه دهیم که نجیب برود، کار درستی میکنیم؟ آنان – به ویژه با در نظرداشت این نکته که نجیبالله مرتکب عمل غیرقانونی شده – از ما خواهند پرسید. باید ملت را از نشست امشب آگاه کنیم و اطلاع دهیم که درخواستهای بینالمللی به نمایندگی از نجیبالله وجود دارد. خواست شما را از ورای رسانهها به آگاهی مردم خواهم رساند و پاسخ شان را جویا خواهیم شد. بعد، در مطابقت با منافع ملی اقدام مناسبی خواهیم کرد.
سیوان: از رفتن تان به سوی رسانهها پریشان هستم. شاید مایۀ تنشها شود.
وکیل: با آگاهی رساندن به مردم که این درخواست تنها از سوی چند تن نیست؛ بلکه از جانب حکومتهای بسیار مهم نیز صورت گرفته، به پیشبرد هدف شما کمک خواهیم کرد. مردم باید بدانند که مثلاً پاکستان و ایران از این تقاضا حمایت میکنند.
سیوان: ترجیح میدهم این موضوع به طور خصوصی رسیدگی شود، عمومی نشود.
وکیل: رسانهها میدانند که ما در جریان جلسه هستیم. باید به آنها چیزی بگویم. اگر خواسته باشید، میتوانم بگویم که برای بحث در بارۀ اجرای روند صلح سازمان ملل دیدار کردیم.
سیوان: ترجیحاً همین بهتر است.
وکیل: ولی باز هم یادآوری میکنم که اگر با ما مشورت میکردید، توافق مینمودیم که خروج مسالمتآمیز نجیب از افغانستان را اجازه دهیم.
سیوان: میپنداشتیم که او با شما مشورت کرده است. ما برای پرداختن به جزئیات وقت نداشتیم. این مسئولیت او بود.
وکیل: آیا میدانید نجیبالله چه مقدار طلا از کشور ما قاچاق کرده است؟ او نمیتواند با این مقدار طلا افغانستان را ترک کند.
سیوان: در بارۀ همچو چیزها اطلاع ندارم. من صرف علاقهمند پیشبرد روند صلح هستم. (برگهای 143، 144 و 145)
*هر بار که میشنوم “جنرال یعقوبی خودکشی کرده”، زیادتر باورمند میشوم که کشته شده است./ فلیپ کاروین
Doomed in Afghanistan – Phillip Corwin, Rutgers University Press, London, 2003