امروز در صفحه آقای ستیز پستی درباره نستو نادری خواندم و همچنین پاسخ ویداجان ساغری را در مورد این پست فیسبوکی دیدم. این موضوع مرا به یاد برخی از رهبران زنستیز در دوران جمهوریت انداخت.
حدود ۱۵ سال پیش، زمانی که با تلویزیون “راه فردا” (وابسته به محمد محقق) کار میکردم، این رسانه فعالیت خود را با روحیه رقابتی در برابر شبکههایی مانند طلوع، آریانا، خورشید، شمشاد و دیگر تلویزیونهای کابل آغاز کرد. اما پس از حدود ۳ تا ۵ ماه از شروع نشرات، محمد محقق تصمیم گرفت که صدای زنان در این رسانه کاملاً سانسور شود.پخش تصاویر، ویدئوها، آهنگها، موسیقی، و هر نوع نمایشی که شامل زنان میشد، بهکلی ممنوع شد. گویندگان زن مجبور شدند حجاب کامل به سبک مقنعه زنان ایرانی بپوشند تا حتی یک تار مویشان هم دیده نشود.آهنگهایی که توسط زنان اجرا شده بود، با صدای مرد جایگزین شد.اگر بخشی از یک آهنگ شامل صدای زن بود، آن قسمت حذف میشد.کلیپهایی که حتی در آن زنی میرقصید، با تصاویر گل و بلبل پوشانده میشد.به یاد دارم که آهنگ “جونی جونم” از لیلا فروهر را همکاران تخنیکی با مهارت به صدای مرد تبدیل کردند!
این سیاستها فقط در “راه فردا” نبود. تلویزیونهای وابسته به دیگر رهبران سیاسی مانند “نگاه” (خلیلی)، “تمدن” (محسنی)، “نور” (ربانی)، تلویزیون سیاف، رسانههای تحت کنترل عطامحمد نور و …….رسانه کوثر همگی رویکرد مشابهی داشتند.
این رسانهها، که قرار بود نماد دموکراسی باشند، در قلب کابل و در “اوج دموکراسی”، برای حذف زنان از فضای رسانهای تلاش میکردند. این در حالی بود که این رهبران سالها از حمایت زنان برخوردار بودند و از حضور زنان بهعنوان ابزار سیاسی برای کسب قدرت و منافع شخصی استفاده کردند.
حالا کسانی که جامعه افغانستان را به پشتون، تاجیک، هزاره و… تقسیم میکنند، چرا در برابر این واقعیت سکوت میکنند؟
آنهایی که ادعا میکنند فلان قوم به زنان حق داده و فلان قوم نداده، چگونه میتوانند از این حقیقت چشمپوشی کنند؟
واقعیت این است که زنستیزی در افغانستان به قوم یا مذهب خاصی تعلق ندارد. این تفکر در ریشههای فرهنگی و ذهنیت مردسالارانه جامعه نهادینه شده است. برتریطلبی، شهرتطلبی، و حفظ قدرت برای بسیاری از مردان مهمتر از حقوق زنان بوده، و در طول تاریخ همواره زنان و حقوقشان را قربانی کردهاند.
حالا فرق این رهبران با طالبان چیست؟
تقریباً هیچ! طالبان این سیاستها را آشکارا و با افتخار اجرا میکند، اما بسیاری از این رهبران همان تفکر را با شعارهای دموکراسی و آزادی بیان، اما در عمل با روشهای مشابه دنبال کردهاند. تفاوت فقط در ظاهر و روش است، نه در ماهیت.
اگر دوباره به قدرت برسند، چه خواهند کرد؟
تاریخ نشان داده که این افراد وقتی به قدرت میرسند، اولین قربانی سیاستهایشان آزادی زنان است.
زنستیزی در افغانستان نه به یک قوم، نه به یک جناح، و نه فقط به طالبان محدود میشود. این یک مشکل عمیق فرهنگی و ساختاری است که سالها توسط سیاستمداران مختلف برای حفظ قدرت و منافع شخصی تقویت شده است.
اگر رسانهی از قید قلم باقی مانده بنویسید