بوستان دربرف سوخت وارغوان خشكيد
ابرنماند واشک درچشم آسمان خشكيد
گلوي قناري ها به حكم تفنگ پرپر شد
دوتاروچنگ به كف خنياگران خشكيد
پرند گان نشست برروي شاخه يخ بست
شكوفههاهمه برزلف مه رويان خشكيد
چه وحشت ودشت و سياهي وتباهي
چلچله مردوجوانه هادربهاران خشكيد
درشهربخون ترچه گذ شت تو ميداني؟
صداها درگلووگريه درمژگان خشكيد
بسکه کشتن و بستن وبه تاراج بردند
سبزه زيرپاشدودرره قبرستان خشكيد .
افغانستان کشوري که درآن پشتون- تاجيك- هزاره- ازبک- ترکمن- قزلباش- جوگی- طاهری- گوارباتی- شادی باز- براهوایی-گوجر-تیرابی-تایمنی- عرب- شیخ محمدی- مونجانی- موری- مغول- سیگ-زوری-قرغیز-یهودی- شیغنانی-اشکاشمی- جت- قپچاق- سنگلیچی-قارلیق- تیموری- پیکراغ – میش مست-روشانی- فارسی- فیروز کوهی- پاراچی- قزاق- واخی-غوربت –جمشیدی-ایماق-وانگ والا- ملیکی- نورستانی-ارموری-بلوچ-جلالی-تاتار-کوتانا-هندو، زنده گي باهمي وهمياري وهمکاري ملي داشتند وطي اين چند سال نسبت خيانتها وروزگذرانيها تا حدودي اين همبستگي وطني وملي خدشه دارگرديده آينده اميدواريم باکاري وطنخواهانه زمامداران ،اين همياري ملي روندي اصلي اش رابپيمايد. متاسفانه سالهاي سال است که نسبت کرسي خواهي وقدرت طلبي، دزدي وچپاولگري ، حزب وتنظيم بازي،دروغ ورياکاري ،فريب ونيرنگ، بيگانه طلبي واجنبي پرستي ، قوم ومليت خواهي وکشتن بستن وبردن ،براي اکثريت مردم سرنوشت گروههای مختلف سیاسی مهم نبوده ونیست چون بارها وبارها برسرآبرووعزت آنها با عناوین مختلف زیبا وفریبنده معامله صورت گرفته است. ومردم درمقاطع مختلف مظلوم وتنها قربانی امیال وهوسهای گوناگون افراد و گروههای مختلف نظامی و سیاسی شده اند بدون اینکه در زنده گی سراسر پریشانی ومشقت بارآنها تغییر مثبتی صورت گیرد. منتها هرگاه که جنک برسر منافع و به دست آوردن قدرت صورت می گیرد کسانیکه بیش ازهمه ضررمی کنند وقربانی می شوند، مردم هستند که درکوران حوادث همواره باید تاوان خود خواهیها و قدرت طلبی های رجال سیاسی خویش را بپردازند. حکومت وکابينه فعلي افغانستان يکي ازبيکاره وبي ارزش ترين اداره بعدازحاکميت تنظيمي وطالبي است که باگذشت هرروزازارزش ملي وازاعتماد جامعه نسبت به آن کاسته ميشود .
درميهن ماطي قرون متمادي فرزندان رشيدودلاوري اين مرزوبوم براي حفظ ونگهداري آن خون ريخته اندوپرچم غرورآفرين آنرابرافراشته نگهداشته اند ، بااندوه يي زياد مدتي است که کشوردرخونش شنا وداروندارش به يغما برده شدوبعدازسالهاي دوهزارويک منتظربوديم که زخمهاي خونين آن مداواخواهد شد وباآمدن قواي ائتلاف وبه قدرت رسيدن کرزي جنگ وجنايت به پايان خواهد رسيدومتاسفانه کرزي نتوا نست افغانستان را اداره وکشوررا ازتباهي وبدبختي نجات بدهد . فساد اداری در دستگاه دولت به اوج خود رسيده است. همچنين موسسات غير دولتي که بخشي از امور بازسازی را برعهده دارند اغلب آنها پولهای مردم فقير و بيچاره را بدون هيچگونه حساب وکنترولي حيف وميل نموده و به قول وزير سابق پلان رمضان بشر دوست موترهای آخرين سيستم دنيا و لوکس ترين خانه های کابل را اين موسسات از پولهای کمک به کشوردراختيار داشته ومشغول عيش وعشرت اند.
ناامني و خشونت بيشتر شده و درسالهای اخيربيشترازگذشته بيداد مينمايد. گروههای مسلح شخصي وتنظيمي درهمه جا وجود دارند و تهديد بزرگي محسوب ميشوند. پروسه خلع سلاح به تاريخ سپرده شدوزورگويان و جنگسالاران باگذشت هرروزبه قدرت بيشتردست پيدا ميکنند وبرسرنوشت مردم حاکم ميشوند. فرانسيس وندرل نماينده خاص اتحاديه اروپا درافغانستان،درسمينار افغانستان درپارلمان فنلند اظهار داشتند که ما برای جلوگيری از نقض حقوق بشرمي خواهيم که ناقضين حقوق بشرو جنگسالاران ديگربرسرقدرت نباشند، ولي عملا ديده مي شود که جنگسالاران و جنايتکاران جنگي و ناقضين حقوق بشردرقدرت شريک اند و همچنان برای شرکت عده ی ديگر از آنها مانند طالبان تلاش بخرج داده مي شود. طالبان هنوز هم دست از جنايات خود بر نداشته وهرروزبه کشور زيانهای سنگين جاني و مالي مي رسانند و امينت ملي را به خطر مي اندازند ، ولي ريس دولت آنان رابرادرميخوانند . تروريستان بين المللي ، طالبان ، حزب اسلامي وافراد فساد پيشه ومنفعت طلت دوباره تجديد قوا کرده و هرروز فاجعه مي آفرينند.
مردم مظلوم، خسته ازجنگ وتاراج شده، می گویند که خانه های بزرگ با زرق و آسمانخراش هاي مجلل درپايتخت وولايات نمونه انکارناپذير فساد اداری وچپاولگري ملي در دولت می باشد وقصرهای شاهانه وچند منزله با تزهينات خيره کننده درکشور بنام قصرهای چوروچپاول یاد می شوند و به نظر مردم کسانی مالک اين قصرها اند که درجنایات و فساد اداری دست دارند. اکثریت این خانه ها در شیرپور اعمار شده اند، که مردم آن رابنامهاي شیرچور وچورپورمسما نموده اند. که با چنین یک فرهنگ چپاولگري ومعافیت در رده های بالای حکومت، مردم چه گونه می توانند ازاین دولت حمایت کنند. غصب زمین ها و اعمار خانه های مجلل و بلند منزل ها به گفته مردم ، تیشه طالبان را دسته می دهد و آنها مردم را تشویق می کنند که از چنین یک حکومت فاسد متنفرباشند.
ثروتمند شدن تعداد فساد پيشه وچپاولگر از يکجانب و حاکميت شرکت های امنیتی و انجوهاي داخلي وخارجی شرایط را برای مردم ناممکن ساخته است، داشتن خانه شخصی برای مردم امکان پذیر نیست، زیرا نرخ خانه ها بیش از حد بلند رفته است. ازسال دوهزارويک ميلادي تا اکنون یعنی بعد ازسقوط نظام طالبان ، شصت ميلیارد دالر کمک به کشور سرازیر شده که صدها ملیون آن برای مصارف خارجی هابه مصرف رسیده ومقدار زیاد دیگر آن به شکلی از اشکال حیف و میل شده است. باوجود همه اين فساد وخيانت ونظربه شكايات وارثين قربانيان جنگي ٫راپور هاي بيشمار و مكرركميته حقوق بشر درارتباط با جنايتكاران جنگي و تفنگسالاري و آناني كه طي ساليان درازبا قدرت تفنگ ازهيچ نوع زور گوهي وظلم ومردم ازاري چوروچپاول وحتي كشتار ملت ابا نورزيدند.
مردم مظلوم وطن که سه دهه در آتش خون و نفاق، دار و ندارش را از دست داده، دیگر نمی تواند بدبختی های زورگویی، بیگانه پرستی، بروکراسی و فساد اداری را تحمل کند. ملت باید آگاه باشد که اعمال آنعده عناصر شرارت پیشه و خایین به منافع ملی که کوچکترین پابندی به هیچ قوانین بجز منافع خود ندارند، قابل عفو و بخشش نخواهد بود. اینان باید بدانند که تا طولانی مدت نمیتوانند به اعمال بنیادگرایانه و خائنانه برخلاف اتحاد ملی و وابستگی با استعمار کهن و جهان خوار ادامه بدهند. تاریخ این دوره که بیانگر اعمال و کردار انسانهاست، آیینه وار بروی عملکرد های انسانی قضاوت خواهد کرد و کتمان جای هیچ خاین ملی را بدون چالش نخواهد گذاشت. کسانیکه پدیده های منفی اجتماعی را سازمان میدهند و یا زمینه های مختلف را در این جهت مساعد میسازند دشمنان شناخته شده مردم افغانستان اند. از طرف دیگر علی رغم تشکیل دولت، حضور بیش از هشتاد هزار نیروی ائتلاف، تشکیل اردوی ملی، پولیس ملی و امنیت ملی در افغانستان، هنوز کشور تا برقراری صلح و امنیت کامل فاصله زیادی دارد.
دلیل این امر حضور نیروهای سلاحدار و غیرمسوول و خودسر در جامعه است که همچنان مسئله تداوم حاکمیت، قانونیت و عدالت را زیر سوال میبرد. در طول این مدت فعالیت هایی جنایتکارانه از سوی این نیروها مانند، بم گذاری، حملات راکتی به کابل، ایجاد درگیری هایی درون قومی و ترور شخصیت های با نفوذ و موثر و ایجاد وحشت و بربریت در درون دولت و در کوچه و پس کوچه های شهر و محلات تحت نفوذ این قدرت خواهان و پول پرستان، صورت گرفته است. وجود دو دهه جنگ و بی ثباتی در افغانستان، نوعی فرهنگ ذلت بار سیاسی را در کشور پرورش داده است. از ویژگی های این فرهنگ ننگین می توان به جنگ طلبی، منطقه پرستی، قانون گریزی، قبیله گرایی، ملیت خواهی، قوم پرستی، خویشخوری، گروپ بندی، مصلحت خواهی . . . انگشت گذاشت.
یکی از جدی ترین بحران ها در کشور وجود سلاح و جنگ سالاران، شونیستهای قوم و قبیله خواه، اسارت نظام بدست یک مشت افراد منفعت طلب، متعدد است. این نیروها با در نظر گرفتن زمان، همواره موقعیت خود را در صحنه قدرت و سیاست افغانستان ارزیابی می کنند و به محض اینکه احساس کنند منافع آنها به خطر افتاده، با رنگ و نیرنگهای گوناگون، با دسیسه های ماجراجویانه، با ظاهر قوم پرستی و ملیت خواهی، با دامن زدن به مسایل زبانی و فرهنگی، با نام دین و مذهب، با شرارت و شیطنت متعدد سعی در بی ثبات سازی وهرج و مرج اجتماعی می کنند.
از جانب دیگر تعدادی که در کرسی های قدرت لمیده اند سالیان درازی از چور و چپاول، از دزدی و راه گیری، از زورگویی و بی بند و باری، از کشتن و بستن و بردن، از بی قانونی و پخپل سری و از ظلم و وحشت ثروت اندوخته اند. آیا آنان نظام قانونی و حقوقی را در کشور مپذیرند؟ به هیچ صورت نه!
ترور حاجی عبدالقدیر معاون ادارۀ انتقالی و وزیر فوائد عامه، ترور داکتر عبدالرحمان وزیر هوانوردی، آشوب خشونت بار ماه جوزا در شهر کابل، سرکوب تظاهرات محصلین پوهنتون کابل، دامن زدن به مسایل قومی، زبانی و ایجاد تفرقه و دهشت، قدرت طلبی و پول پرستی، خودخواهی و خودگویی، قاچاق و ترافیک مواد مخدر، تابعیت کشورهای غربی و حضور خانواده آنان در کشورهای خارجی، وابستگی و خودفروشی ننگین شان به کشورهای غربی و شرقی، استفاده از نام دموکراسی و آزادی . . . از فعالیت های دیگر این نیروهای تشنج آفرین می باشد. معرفی و افشاء این نیروها و آگاهی از اهداف آنها از اهمیت خاصی برخوردار است.
خشونت بی پایان، کشتار مردم بیگناه، داشتن رکورد تولید مواد مخدر در جهان و یک میلیون معتاد از جمله دستاوردهای تهاجم بيش ازده ساله نیروهای غربی به افغانستان است.
در (۷ اکتبر ۲۰۰۱) تقریبا یک ماه بعد از حمله به برج های تجارت جهانی در آمریکا، لشکرکشی واشنگتن وهمپیمانانش به افغانستان به بهانه نابودی تروریسم والقاعده رقم خورد. بعد از یک ماه حکومت طالبان سقوط کرد، اما نه تنها طالبان نابود نشدند بلکه در جریان ده سال گذشته دهها هزارغیر نظامی در درگیریهای مختلف کشته شده اند وهنوزهم ناامنی در تمام نقاط کشور ادامه دارد و جالب تر اینکه هنوزکشوردر صدر لیست کشورهای تولیدکننده مواد مخدر قرار دارد. بنا به گزارشهای وزارت مبارزه با مواد مخدر یک میلیون فرد معتاد به مواد مخدر در این کشور وجود دارد و بیش از ۹۰ درصد مواد مخدر جهان در افغانستان تولید می شود. تنها درولایت هرات درغرب این کشور از وجود ۷۰ هزار معتاد گزارش شده است. این تعداد افراد با توجه به جمعیت سی میلیونی افغانستان وحشتناک است.
مطابق گزارشهای رسمی از سال ۲۰۰۴ به بعد حدود ۶۰ درصد درآمد داخلی افغانستان را مواد مخدر تشکیل داده که درآمد سالیانه آن حدود ۲،۵ میلیارد دالر برآورد شده است و مافیای مواد مخدر چندین برابر این مبلغ را که دهها میلیارد دالر بالغ می گردد سود بدست آورده اند، زیرا کمتر از ۳۰ درصد عواید مواد مخدر برای دهقانان و واسطه های داخلی است و ۷۰ درصد دیگر آن را مافیای بین المللی مواد مخدر به جیب می زنند.
همین میزان از درآمد داخلی کافی است که جنوب کشور هر ساله نا امن باشد تا بتواند بوته های خشخاش در سایه نا امنی و جنگ به شیره های تریاک تبدیل گردد. ولایات هلمند، قندهار، ارزگان، فراه، ننگرهار، پکتیا و زابل از ناامن ترین ولایات افغانستان به شمار می رود که بیشترین کشت تریاک را نیز دارا می باشد، طی سالهاي گذشته هرقدر ناامنی در این مناطق افزایش یافته، کشت تریاک نیز به همان میزان افزایش یافته است.
ده سال تهاجم نظامی به افغانستان دستاوردهایی را هم داشته، اما به چی قیمتی؛ افزایش ناامنی، کشتار مردم بیگناه، قتل های زنجیره ای و افزایش کشت و تولید مواد مخدر. به اعتقاد مردم، پس از ده سال جنگ ومبارزه با تروریسم ، هنوز هم سخن از افزایش خشونت ها در میان است، ده ها پرسش مطرح است که تاکنون صادقانه و واقع بینانه به آن پاسخ داده نشده است. به باورآنان لشکرکشی غربی ها برای نابودی تروریسم نبوده، بلکه هدف آنان تسلط برمنطقه وثابت نگه داشتن اوضاع برای تامین واجرای برنامه های شان برای حضور دراز مدت درافغانستان می باشد.
امریکا ده سال قبل جهت مبارزه علیه تروریسم ، به وطن ما لشکرکشی کرد، اما بعد از سالهاموجوديت وکش وگير، جوبایدن معاون ریاست جمهوری آمریکا میگوید، که “طالبان دشمن ما نیست” و با ایجاد دفتر رسمی درقطر و اعطای صد میلیون دالر جهت انتقال خانواده های شان خاطر آزرده دوستان نا راضی را تسلی می بخشد.
این شاید اولین مرتبه در تاریخ بشریت باشد، که چهل وشش قدرتمندترین ممالک جهان با داشتن مدرن ترین سلاح های جنگی و با يکصدوپنجاه هزار منظم ترین عساکر قادر به این نباشد، که یک گروپ پای برهنه چندهزار نفری طالبان را نابود سازد، بلکه سال به سال نیرومندتر هم شود. این منطق یست که هیچ عقل سالم آنرا پذیرفته نمیتواند، که دولت فاشیستی هتلر را در اخیر امر فقط چهار کشور متحد (انگلیس، فرانسه، شوروی و امریکا) در مدت دوسال جنگ رویاروئی برای همیشه نیست و نابود ساخت. اما در مقابله با طالبان…..؟
درهمين راستادیده بان حقوق بشر ميگويد که حکومت افغانستان به گروه طالبان قول داده است در صورت پیوستن به گفتگوهای صلح، از پیگرد قانونی مصون می مانند. به گفته این سازمان حقوق بشری، صلاح الدین ربانی، رییس شورای عالی صلح افغانستان به تاریخ هفده نوامبر سال روان گفته است طالبانی که به روند صلح می پیوندند، از پیگرد مصون هستند و نام های شان از فهرست تحریم های سازمان ملل متحد حذف می گردند.
دیده بان حقوق بشر با نشر اعلامیه ای گفته است: فراهم ساختن مصونیت از پیگرد به دلیل نسل کشی، جرایم جنگی، جرایم علیه بشریت و دیگر نقض های جدی حقوق بشری، تخلف از قانون بین المللی است.
براد آدامس، مسوول بخش آسیا در دیده بان حقوق بشر گفت: گفتگوهای آینده حکومت افغانستان با طالبان نباید منوط به انکار از عدالت برای قربانیان جنایت های جنگی و دیگر خشونت ها باشد… مردم ملکی افغانستان نباید مجبور گردند که در میان عدالت و صلح، یکی را انتخاب کنند. شورای عالی صلح افغانستان در تلاش هایش برای مصالحه، «نمی تواند تقاضا برای عدالت را نادیده بگیرد». حکومت حامد کرزی چند سال است که می خواهد طالبان را به میز مذاکره بیاورد، اما تاهنوز برنامه مصالحه نتیجه نداده است. کابل در تلاش است که تا خروج نیروهای بین المللی در پایان سال دوهزاروچهارده میلادی، بتواند طالبان را به میز مذاکره بنشاند. اما طالبان تاهنوز تقاضای دولت برای مصالحه را رد کرده اند و حکومت کرزی را دست نشانده ایالات متحده امریکا نامیده اند.
طالبان همزمان به رد گفتگو با حکومت ، در اوایل سال روان میلادی تماس های اولیه با ایالات متحده امریکا برقرار کرد و دفتری به این منظور در قطر تاسیس نمود. اما بعداً طالبان به دلیل آزاد نشدن زندانیان شان از گوانتانامو، این گفتگوها را قطع کردند. دیده بان حقوق بشر با اشاره به این که افغانستان تاریخ آشفته ای در اعطای مصونیت برای جنایتکاران جنگی دارد، افزوده است: افراد مسوول در جنایت های جنگی و دیگر خشونت ها، در هر دو جانب باید مورد بازپرسی و پیگیرد قرار بگیرند. دیده بان حقوق بشر گفته است که همراه با سازمان ملل متحد و دیگر گروه های حقوق بشری، معلومات قابل ملاحظه ای را جمع آوری کرده است که بر شمولیت اعضای طالبان در جرایم جنگی دلالت می کند. این جنایت های جنگی شامل حمله بر مردم ملکی، استفاده بی تفکیک از حملات انتحاری و جاسازی ماین ها، اعدام های شتاب زده و استفاده از کودکان در حملات انتحاری می شوند. دیده بان حقوق بشر اشاره کرده است که در سال دوهزاروهفت ميلادي جنگسالاران در درون پارلمان با تصویب قانونی، به خود شان از پیگرد در پیوند به نقض حقوق بشری مصونیت بخشیدند.
همچنان مصوبۀ شماره دوهزارونودوشش سال دوهزاروسيزده شورای امنیت ملل متحد، یوناما را مؤظف به ارزیابی وگزارشدهی شش ماهه ازچگونگی وضع افراد ملکی درجریان جنگ کنونی افغانستان مکلف ساخته است. به اساس این مصوبه، یوناما گزارش جدیدی رادر مورد تعداد وعوامل تلفات ملکی نیمۀ اول سال دوهزاروسيزده ميلادي تهیه ونشرنمودند. این گزارش حاکی از آنست که تعداد کشته ها وزخمیهای ناشی ازفعالیت جنگی جوانب مختلف جنگ کنونی افغانستان ازدیاد بی سابقه یافته است. مطابق این گزارش تعداد کشته ها صرف طی شش ماه اول سال جاري بیش ازدوهزاروپنجصدوسي وسه فردملکی وتعداد زخمیها طی همین دوره به يکهزاروسه صدونوزده فرد ملکی رسیده است. درحالیکه درتمام سال دوهزارودوازده که به نوبۀ خود یک سال خونین بود، تعداد کشته ها به هزارونوصدوشصت وشش وتعداد زخمیها هزارويکصدوسي وهشت فردمکلی گزارش شده بود.
افزایش درگیریهای این گزارش بسیار تکان دهنده است اما غیرمنتظره نبود. زیرا آنانیکه اخبارروزمرۀ افغانستان را تعقیب میکنند، هرروزناظررویداد های تکاندهندۀ اند که طی آن عدۀ از افراد ملکی ازحق حیات محروم گردیده ویا زخمی ومعیوب میشوند. طوریکه می بینیم تمام جوانب درگیر، بخصوص طالبان، هنگام تنظیم عملیات نظامی خویش هیچ توجه ای به حق حیات وامنیت فردی افرادملکی نمیکنند. درست است که تمام جوانب درگیربشمول طالبان بروی کاغذ خود را متعهد به جلوگیری ازتلفات ملکی میدانند ولی درعمل اقدامات کافی برای جلوگیری ازتلفات ملکی نمیکند.
امکان ثبت دیدگاه وجود ندارد.