رجوع : مســعــود حـــداد

حداد ای خدا! بالم بده، پرواز می خواهد دلم

 منصرف از آخرت، آغازمی خواهد دلم

جنگ وظلمت ختم کن درمیهن خونین من

گرخدایی ،ازتو یک اعجازمی خواهد دلم

 تا بکی من بنگرم ،اندر جبینِ  تُرش تو

آخریک لبخند بزن،چون ناز میخواهد دلم

 یک زمانی زادگاهم، پرزلطف و مهر بود

آن زمانِ پرز مهر را ،باز می خواهد دلم

 سیف وسیاف را ببین ،با نام توسرمی بُرند

جای سیف چنگش بده،چون سازمیخواهد دلم

گربگوئی ، کفر گوئی کرده ام، ساکت شوم

در ستیزم با سکوت ،آواز می خواهد دلم

رازِ «حداد» کس نداند، ازرجوع بردرگهت

همچو تو یک مهربان همرازمیخواهد دلم

راستی یک خواهش دیگر کنم، منظور دار

  گل رخِ ونورافگن ومهنازمیخواهد دلم

مسعود حداد

5 فبروری2014