تــقدــــدیـــم بـــه زنان عــ-الـــی تـــریـــن مـــظهـــرجــــمـال ولـــطـــف خــــدا
که مردان ایثاروفداکاری خودرا مدیون نجابت آنان میدانند وبه فرموده سرورکائنات واشرف مخلوقات جوانمردان زنان را گرامی میدارندوفرومایگان به آنان اهانت مینمایند وآن حضرت به فرومایگان هوشدارمیدهند که ستم شوهربه زن بعد ازشرک به خدا بزرگترین گناه است وبگفته مولانا” زن عالی ترین مظهرجمال ولطف خداست”.هدف ازپژوهش سیرمختصر درمسیرتاریخی فمینیسم یا نهضت زنان درگرایش های گوناگون لیبرالها، رادیکالها، مارکسیست ها وپست مدرن است ودرخور توجه است که فمینیسم اسلامی با توجه به ویژگی های تاریخی وفرهنگی جوامع، باگرایش پست مدرن ها شباهت دارد ولی مقصود احترام به حقوق وآزادی زنان است که بدون آنان سیمای جوامع بشری ناقص خواهد بود.
واژه فمینیسم «زن باوری» یا «نهضت زنان» دراواخرقرن نوزدهم رواج یافت وبه سرعت درادبیات بلیغ وترویج گردیدوهدف این جنش حمایت از
آزادی زنان درزمینه های سیاسی،اقتصادی واجتماعی بود. ازلحاظ نظری شرایط برای ظهورآزدی زنان درغرب ایجاد گردیده بود. زن درآن زمان مخصوصا ازدیدگاه کلیسا انسان درجه دومحسوب میگردید. اصحاب کلیسا دربحث های نظری در باره انسان بودن زن به دیده خرافی مانند دوران جاهیلیت می نگرستند.
دربحث های نظری زن رامایه شر، معشوقه عاشق کش ومارخوش خط وخال می نامیدند واین گونه سوال ها طرح میگردید، آیا زن انسان است؟ آیازن مخلوق کامل خدااست یا نسخه ناقص مرد است؟ آیا زن ومرد درپیشگاه خداوند مساوی اند؟ جنبش فمینیسم دردرازای یک قرن امواج وگرایش های گوناگون را سپری نموده است که پیامد های مثبت ومنفی برای زنان به گفته گوته که تاج سرآفرینیش اند ازخود به جا کذاشته است جنبش فمینیسم با وقوع انقلاب صنعتی دراروپا آغازگردید. درآنزمان کارخانه ها به نیروی کارارزان ومخصوصا شرکت زنان درعرصه تولید نیازمند بودند،شرکت فعال زنان درامورتولیدی درکنارمسولیت های خانوادگی زنان را با مشکلات فراوان دست به گریبان گردانیده بودواین مشکلات سرآغازجنبش های کارگری به خاطردفاع ازحقوق زنان گردید زنان دراین عصراگرچه ازحقوق اقتصادی بهره مند گردیدنداما ازحقوق مدنی محروم بودند. فمینیسم که دراوایل قرن نوزده آغازگردیده بود تنها درسال1920 درامریکا به زنان حق رای داده شد.درسال1970 موج جدید دراروپا سرازیرمیگردد، پیشآهنگ این موج سیمون دوبوارفرانسوی بود که ازبرابری کامل زن درزمینه های اجتماعی، فرهنگی وروانی حمایت می نمودوطرفدارتجرد، تقبیح ازدواج وسهم فعال زنان دراموراقتصادی بود. دوبوارگرایش اگزیستانسیالیستی داشت وازهمین سبب آزادی فردی رابه قواعد عمومی عقلی،اخلاقی،دینی وعرفی ترجیح می داد تا هرنوع واقعیت های مربوط به انسان مانع آزادی های فردی نگردد. مبارزه برعلیه مردسالاری موج دیگری فمینیسیم بودکه اساس تمام ستم ها وتبیعض هارابرزنان بینش ها ورفتارها را درفرهنگ کشورهای مختلف سلطه فرهنگ پدرسالاری می دانستند که جهان همواره ازمنظری مردانه روایت گردیده است که درنتیجه روایت های ما ازدنیا، جامعه شناسی، فلسفه و علوم سیاسی ناقص اند ودرآن نیمی از تجارب بشر درنظرگرفته نشده است، پس تحقیقات درجهان باید از نو ارزیابی واین باربا نگاه زنانه بازنگری گردد. فمینیسیم درگرایش های گوناگون چون لیبرال ها، کمونیست ها، رادیکال ها وپست مدرن ها ازدیدگاه های متناقض تشریح گردیده است که امروزبعد ازیک قرن قضاوت و ارزیابی ها را درباره نکات مثبت ومنفی این جنبش بیطرفانه ترگردانیده است. بدون تردید آزادی زنان ازستم های ناروای تبیعض وجنسیتی وشرکت فعال زنان درحیات سیاسی،اجتماعی واقتصادی، نقش و نگاه زنان درارتقای سطح علمی، فرهنگی وهنری ازدستاورد های مثبت این جنبش می باشد اما نفی ارزشها وهنجارهای اخلاقی پاکدامنی زن را که با ارزش ترین نفوذ آن درجامعه است به سرقت برده است وبه گفته نیچه« جنبش تساوی خواهی زنان موجب می شود زن اززنانه ترین غرایزخود دورمی شود».
شجاعت مرد ونجابت زن تمدن رااز انحطاط نجات می دهد. درگرایش های لبیرال ها ورادیکال ها آرامش های روحی وروانی نقش زنان را درکانون خانواده کمرنگ گردانیده است که ازدواجهای غیررسمی ونا مشروع، افزایش طلاق ها وتولد فرزندان نامشروع بزرگترین چالش برای جوامع بشری گردیده است، درجهان متمدن امروزمیلون ها کودک بی سرپرست وبی پدر ومادر ازکانون پرفروغ خانوادگی وآغوش گرم وپرمهرمادران که ستایشگران عطوفت وسرچشمه نجابت وعفت اند محروم گردیده اند. نجابت وعفت زنان دربازار بیرحمانه سکس بردگی نوع جدید را رایج ومعمولی گردانیده است. درگرایش مارکسیستی که آزادی زن رادرفروپاشی بورژوازی ومالیکیت شخصی می دید زنان زینت وضرورت محافل شبانه وتابع به حسابگری های سیاسی و انقلابی گردیده بودند که هد ف از شعارهای آتشین درباره نقش زنان دراین محافل تنها خفت وخیزبود،درمورد زن ها همه چیزرا می پسندیدند مگرازدواج را. دراین گرایش مخصوصا درشوروی سابق که مادروطن فیمینیسم مارکسیسم بود دراثرآزادی های بی بندوباروجدان اجتماعی به مقام والای زن هرزه وبی باک گردیده بود.
وقتیکه ازمارکس درباره آزادی زنان درجامعه آرمانسرای کمونیسیم سوال شد اوگیلاس آب راازروی میزبرداشت وبرلب گذاشت این عمل مارکس بنام تیوری استکان آب معروف گردید وبهترین بهانه برای لذت جوی آزادانه مردان به زن گردید تاثیرات بد این تیوری حتی بعد ازفروپاشی شوروی درروسیه نوین بدترگردید وبعد ازافتادن دیوارهای آهنین، روسیه وجمهوری های سابق شوروی به مرکزتن فروشی درجهان تبدیل گردیدو دختران جوان روسیه مانند کالا بکشورهای غرب وغنی خلیج فارس صادرمی گردیدند. نظر به گزارش های رسمی 52 درصد جمعیت جهان را زنان تشکیل می دهند و25% زنان در کشورهای غرب دراثرفشارترس ازبیکاری مورد تجاوزجنسی قرارمی گیرند. افزایش نکات منفی به مقام وجایگاه زن خبرمرگ فمینسیم را می دهد ودر جوامع غربی بیشتراین سوال مطرح میگردد که زن اولتراز همه همسرو مادراست ومهربانی ونجابت زن مردرابهترازهرچیزدیگر تسخیرمی نماید. ازهمین سبب پست مدرن ها برخلاف سایرگرایش ها طرفدارچند گانگی وکثرت در جنبیش فمینیسیم میباشند که درواقع انتقاد ازرادیکالها وکمونیست ها میباشد.
پست مدرن ها معتقداند که درگذشته از تفاوتهای فرهنگی ومنطقوی چشم پوشی گردیده است واین گرایش باعث افول فمینیسیم دراواخرقرن 20 شده است.« ادامه دارد»
دوکتورعلی احمد کریمی- اتشه فرهنگی مسکو