روز مادر در افغانستان !… جا دارد که این روز خجسته به مادران افغانستان تبریک گفته شود٬ اما برای مادرانیکه در طی چندین دهه تحت ستم روزگار جنگ ٬. با وجود سرازیر شدن میلون ها دالر از کشورهای شرق وغرب ٬ زمینه کار توسط مسُولین برای شان مساعد ساخته نشده است٬ جا دارد تسلیت گفته شود. اکثر مادران با از دست دان همسران و پسران جوان شان با سینه داغدار تحت دود و آتش زندگی را دنبال میکنند و برای یک لقمه نان برای اطفال شان در کنار جاده ها دست کمک به عابران دراز میکنند . پروفیسور داکتر عبدالواسع لطیفی وضع زنان مظلوم افغانستان را در شعرش چنین بیان میکند.

نــــدای بــیــوه زن یـــتــیم دار :       

ننگ برتو ُ بهرکشتن  بیوه زنان آمده ای  ؟

شرم  کن زنام  اسلام ُ غارتگر  ایمان آمده ای  !

وای  برتو! فرمانبر بیگانگان آمده ای !

برو ُ تفنگ آدم کشان را زسینه من  دور  کن

دست بردار از  کشتنم ُ ترک  این  عمل  منفور  کن!

بشنو ناله  پر  سوز  وگریه  فرزندان  مرا

صدای  شکست  دل  رنجور  یتیمان مرا ……

*****

تو خانه وکاشانه و مزرعه ما را بسوختی 

آتش کین و وحشت در  همه  جا افروختی

بنگر که  کودکانم  افسرده و بینوایند امروز

بیمار وبرهنه  وبی  دوایند  امروز

بنگر  که ما آب  خوردن و لقمه  نان نداریم

دادرسی  در این  کلبه ُ جز  خا لق  کون  ومکان نداریم

برو از  کشتن  تن رنجور من  دست بگیر

جز کودکانم ُ دراین خانه  هر آنچه  هست  بگیر !

برو به پاس  شام  غریبان و وقت آذان محمدی

به پاس  این  رکن  اسلام و اصل  ایمان  محمدی ….

*****

لیک  بی  اثر  بود ناله و آه بیوه زن  یتیم دار …

در دل  سنگ و وجدان خوابیده  ء دژخیم  تفنگدار …

یکبار صدای شلیک تفنگ ودود باروت وهلهله برهوا شد

عفریت مرگ ُ چیره برآن کلبه بینوا شد.

فریاد برامد زیتیمان درآن  ماتــمکـــده ویران

وآن دژخیم تفنگـــدار در ان  شام  غریبان

بپا خاست و کمر بست پی  کشتار دیگران ….

*****

جان داده بود  تن رنجور  ان  مادر  داغدار

زیر  شیلک گلوله آدم کش غدار…..

شب  امد و سرد شد ان  کلبه پر ظلمت وویران

نماند درآن خانه جز  بوی  باروت و تن لرزان  یتیمان

نقش  بست این  حادثه  ننگین 

در یک  فصل  تاریخ  حسرت باروطن

یادگار  هجوم  کوردلان 

برمردم  آزاده و داغدار  وطن!