وضعیت زندانیان تخار نگران کننده است

عبدالحسیب شریفی

وضعیت زندان  تخار
تخار زندان

زندانیان در محبس تخار با شکایت از وضعیت بد زندان و عدم رسیدگی به     موقع برای پرونده های شان از جانب مراجع عدلی و قضایی، از مقام های بلند پایه‏ی دولت افغانستان خواهان توجه جدی و رسیدگی عاجل به دوسیه های شان هستند. زندانیان این زندان می گویند، نبود جای مناسب نگهداری از زندانیان، نبود توجه به پرونده ها، پول، رشوت و حق تلفی آنان را به ستوه آورده و ممکن است در زندان تخار فاجعه خلق شود.محمد امین، 35 ساله  از ولسوالی رستاق به اتهام قاچاق مواد مخدر سه سال است که در زندان تخار زندانی است. وی می گوید :
« من یک دریور بودم، یک کسی با یک بوجی در مسیر راه به من دست داد تا موتر را ایستاد کنم، در موتر من سوار شد؛ وقتی به پوسته‏ی پولیس رسیدیم در تلاشی از بوجی این آدم مواد مخدر بیرون شد. بعد ما را آوردند این جا زندانی کردند. شخص قاچاقبراصلی با دادن پول به سارنوالی و محاکم بعد از یک ماه رها شد، اما همه‏ی اتهام بالای من وارد شد و حکم محکمه هم بالای من تطبیق گردید؛ چون من نه واسطه داشتم  و نه پول؛ فعلا زن و فرزند من در ولسوالی رستاق بدون سرپرست زندگی می کنند، و وضعیت زندگی شان خیلی خراب است.» در حالی که در قانون اساسی افغانستان، جرم یک عمل شخصی خوانده شده است، اما در زندان تخار کسانی هستند که به جرم دیگران محبوس شده اند. یارمحمد از ولسوالی اشکمش 44 ساله دو سال می شود که به اتهام قتل در زندان تخار زندانی است. وی با شکایت از مقام های عدلی و قضایی می گوید : «یک قتل در قریه‏ی ما صورت گرفت و مردم بالای من اشتباه داشتند. برادر و بچه‏ی مرا هم به همین اتهام دستگیر کردند. قتل در موقعیتی صورت گرفته که نه تنها من؛ بلکه شش نفر دیگر نیز حاضر بودند و سارنوالی و محاکم یک بار هم از آنان پرسان نکرد که واقعه چگونه بود. هنوز دو سال می گذرد و دوسیه‏ی ما از محکمه‏ی سه نهایی نشده و فیصله اش هم به من معلوم نیست که چه فیصله کردند. به جرم قتل یک نفر سه نفرما دستگیر شده که یکی برادر من و دیگر بچه من است.» وی اضافه می کند: « اگر جرم یک عمل شخصی است، دیگران چرا جزا داده شوند.؟ فعلا بسیاری از اعضای خانواده‏ی من آواره هستند و حق رفتند به خانه و محل را ندارند. فعلا زمین و ملکیت های من هم از طرف زورمندان منطقه غصب شده است. به هرجای که عریضه دادیم، جرم زن و فرزند من چیست که ملکیت شان غصب می شود و خود شان آواره می گردند؛ این چه رقم حکومت است؟ هنوزجرم من ثابت نشده و عذاب را خانواده‏ی من می بیند. هیچ یک از مسوولین محلی نیز در همین مورد توجه نکردند. یقین کنید از دست این حکوت و این نظام به حدی به تنگ آمدیم که مجبور خودم را انتحار کنم؛ چاره‏ی دیگر ندارم. وقتی کسی صدایت را نشنود، عرض ات را گوش نگیرد و اولادهایت هم به خانه مردم آواره باشد باز مجبور همین طور کنی.» او گفت : « افراد طرف دعوای ما سه لک و هشتاد هزار به سارنوال دادند و دو لک هم به محاکم دادند. فعلا من در برابر پول این جا بندی هستم. همه کار ها در بدل پول صورت می گیرد.»

محمد وزیر از ولسوالی ینگی قلعه، باشی عمومی زندان تخار چهارونیم سال می شود که در زندان تخار زندانی است. وی نیز سارنوالان را متهم به سهل انگاری و بی عدالتی در قضیه اش نموده می گوید : « من افسر قوماندانی امنیه‏ی ینگی قلعه بودم و به اساس هدایت قوماندان امنیه‏ی ینگی قلعه، در جریان وظیفه با یک تیمی از قاچاقبران برخوردیم، تقریبا پانزده دقیقه همرای ما برخورد نمودند و بعد فرارکردند. و در جریان همین برخورد مسلحانه یک نفر قاچاقبر کشته شد. معلوم نیست که به اثر فیرکی کشته شده، به اساس همین موضوع قاچاقبران دیگر بالای ما ادعا کردند که ما در حال رفتن به مهمانی بودیم، و ما را در کمین گرفتند؛ در حالی که ما با لباس پولیس بودیم و بعد از برخورد فرار نمودند، سارنوالان در این رابطه قضاوت درست نکردند. و بررسی این قضیه غیرعادلانه صورت گرفته؛ در حالی که مدعی برای سارنوال می گوید که من شناختم همین پولیس بود. جانب مقابل توسط دارایی و پول مره به زندان انداخته است.» این زندانی از وضعیت عمومی زندان اظهار رضایت می کند و مشکل عمده‏ی زندانیان را در نبود جای مناسب می خواند. وی گفت : « وضعیت عمومی با آمدن یک مدیر جدید خیلی ها تغییر کرده است، در گذشته چندان توجهی وجود نداشت، اما حالا سهولت های زیادی فراهم شده و مهم ترین مشکل ما نبود جای است. این محبس برای 200 نفر جای دارد؛ مگر فعلا بیشتر از 500  نفر در این محبس زندگی می کنند که در این روزهای گرم تابستان ممکن است مریضی های زیادی در میان زندانیان پیدا شود. کلینک هم داریم و داکتران در خدمت زندانیان قرار دارند.» سعدالدین مردی از روستای قولبرس تالقان، ادعا دارد که 70 ساله است و دچار مرض فلج است و چهار سال می شود که زندانی است. وی اظهار می دارد : « از جایم بلند شده نمی توانم. آب و نان من به وسیله‏ی دیگر زندانیان داده می شود، خودم این توانایی را ندارم که همه کارهایم را خودم انجام دهم. هرکس برای من طعنه می زند. یکی می گوید کالایت بوی می دهد یکی می گوید از ما خود را دور کن، و کسی هم ندارم که از من پرستاری کند.درقسمت پی گیری قضیه‏ی من هیچ توجه نشده است.» اما غلام فاروق شیرزادی، رییس دادگاه تخار این مرد را متهم به جعل کاری نموده می گوید : « نظر به فرمانی که از طرف ریاست جمهوری آمده فیصله شده است، کسانی که مافوق صنف هفتاد باشند، شامل فرمان عفو قرار می گیرند. اما اسناد جعلی که این مرد تهیه کرده بود در داخل محبس، در اختیار اعضای کمیسیون قرا داد و هفتاد ساله قبول شده بود و از حبس رهایش کردند. به اساس شکایت طرف مقابل که این مرد دروغ می گوید و اسناد جعلی دارد و سن اش از 61 بالانیست. ریاست سارنوالی و کمیسیون ضمن استعلامی از ریاست ثبت احوال نفوس، تثبت کردند که سن اش 62 ساله است و اسناد ترتیب شده از جانب او جعلی است. بر مبنای اسناد جعلی سن خود را 70 سال گفته بود. او فلج نیست و ما قبلا او را دیده ایم که آزاد می توانست رفت و آمد داشته باشد. او نه تنها که حالا حبس است به خاطر جعل کاری اش هم باید برایش جزا داده شود.»
درمیان 517 نفر محبوس 42 تن آنان را زنان تشکیل می دهد. زنان زندانی در زندان تخار همراه با کودکان شان در زندان نگهداری می شود و شمار کودکان هم به 32 تن می رسد. این زنان نیز مانند سایر زندانیان با اظهار نارضایتی از عملکرد مراجع عدلی و قضایی انتقاد دارند.
جمیله، خانم پاکستانی که به جرم قتل شوهرش محبوس است از بی انصافی در حق خودش سخن می گوید : « همراه من انصاف نشده، من اول فارسی را یاد نداشتم، مرا هشت بار تا هنوز محکمه خواسته، اما تا هنوز برای من یک وکیل گرفته نشده، در حق من نا انصافی شده است. من چهار طفل دارم و قضیه‏ی من هنوز حل نشده است. و در محبس روز خوبی ندارم.»
لطیفه، زن دیگریست که از روستای قره پرچو ولایت تخار به جرم قتل یک سارق زندانی شده اشت. او گفت : « این دزد با دزدان دیگر بالای تقسیم مال دزدی درگیر شدند و 250 متر دورتر از خانه من به قتل رسیده، اما اتهام بالای من وارد شده و من دستگیر گردیدم. در خانه من دزد داخل شد و عمل زنا را بالای من انجام داد، یک تخته قالین، سیت طلا و دو لک افغانی مرا دزدان بردند. در سارنوالی عرض کرد و مرا بندی ساخت. همه دارایی مرا با خود برد؛ وقتی سارنوال به من گفت تو چه می خواهی؟ من در جواب گفتم آزادی می خواهم، اما او گفت وقتی آزادی می خواهی پول داری؟ گفتم نه. بیشتر از سه سال از زندان شدنم می گذرد و قضیه من هم به حال خود باقیست.» موجودیت شماربی حد زندانیان، تعفن و تنگی جای باعث بروز بیماری های زیادی در زندان شده است که کلنیک صحی  زندان تخار با چند نفر پرسونل محدود نمی توانند به این بیماران رسیدگی کنند.
داکتر سلطانی آمر صحی محبس تخار در این مورد می گوید : «کلینیک محبس تخار که  از مدت چهار ماه به این طرف رسما تحت پوشش ریاست صحت عامه تخار قرار گرفته است. مجموعا امراضی که دراین جا بسیار است، آفات روانی، اضطراب، تکالیف اعصاب، فشار بلند خون، تکلیف های جلدی، تنفسی، می باشد. ما در چوکات عرضه‏ی خدمات صحی، با شش نفر پرسونل و داشتن بخش های واکسین، نرس قابلگی و داخله با امکانات دست داشته بیماران زندان را تداوی می نماییم.»
تورن جنرال سیدعمر، مدیر محبس ولایت تخار می گوید : « مشکل عمده‏ی زندان تخار هم اکنون نبود جای است. فعلا در جای که گنجایش بیشتر از 200 نفر را ندارد، 517 نفر محبوس نگهداری می شوند که باعث برهم ریختن نظام زندان گردیده و زندانیان را در حالت بدی قرار داده است. این ازدحام باعث به وجود آمدن انواع بیماری ها و صد ها مشکل دیگر می گردد که اگر به آن توجه نشود حالت بد تر از این خواهد شد. حتا در داخل محوطه‏ی زندان جای برپاکردن یک خیمه هم باقی نمانده و صحن زندان به صورت مکمل پوشیده از خیمه های زندانیان شده و جایی برای قدم زدن نیز وجود ندارد. در کل وضعیت زندان ما وضعیت خوب نیست، اگر در این روزها گرما بیشتر شود؛ ممکن است شمار زیادی از زندانیان تلف شوند. از این ناحیه ما سخت در رنج و تشویش هستیم. اگر دولت افغانستان و مراجع دیگر در این زمینه توجه نکنند و جایی را برای آنان در نظر نگیرند؛ امکان دارد که در آینده به مشکل بزرگی مواجه شویم.»
مدیر محبس از موجودیت حرفه های آموزشی برای زندانیان سخن گفته اضافه می کند : « ما در چند بخش مهم با زندانیان کار می کنیم، حلبی سازی، خیاطی، نجاری، مهره بافی، در مجموع 76 نفر از محبوسین فعلا مصروف این کار ها هستند که هم یک سرگرمی است و هم می توانند حرفه‏ای را از این جا بیاموزند. در زندان، تسبیح جورمی کنند، طوق، گردن بند، گیرای موی، گهواره‏ی طفلانه، نقشه افغانستان، ساخت کلمه ها، گل های بسیار زیبا و بزرگ ازتولیدات زندانیان هستند که با قیمت بلندی در محوطه‏ی همین زندان برای مراجعه کنندگان به فروش می رسد.»  در این حال غلام فاروق شیرزادی، رییس دادگاه تخار ادعا های زندانیان را رد کرده می گوید : « زندانی ها همیشه شکایت دارند. هیچ گاه زندانی از قضا و از قاضی و سارنوالی راضی نیست. کسی که امروز در محبس نشسته به اساس حکم قاضی است. و قاضی کسی را به خاطر خصومت شخصی به زندان نمی اندازد. در قانون جزای افغانستان و در قانون اصول محاکمات جزایی ما هیچ دوسیه دو ماه بیشتر در یک محکمه باقی مانده نمی تواند. دوسیه ها به اساس نوبت، نوبت گذاری می شوند و هر دوسیه که می رسد قاضی ها جلسه قضایی خود را می گیرند وفیصله می کنند.»
وی علاوه کرد : « اگر موارد خاصی وجود دارد و کسی گفته است که من سه ماه تا پنج ماه بدون سرنوشت ماندم. می تواند که در محکمه شکایت کند و چین مواردی را به درستی بررسی می کنیم که این شکایت برحق است؛ یا ناحق. ما مواردی نداریم که دوسیه پیش ما غیر قانونی مانده باشد و زیادتر از مدتی که قانون به ما اجازه داده پیش خود نگاه بداریم؛ و اگر ما دوسیه ها را نگاه کنیم، مقامات ذیصلاح از ما پرسان می کنند که علت تاخیر در این فیصله چه بوده است؟»
رییس دادگاه تخار گرفتن رشوت در محکمه تخار را رد کرده می گوید : «  شما می توانید از قضات و از مردم در این مورد پرسان کنید و از کسانی که دوسیه دارند بپرسید که چگونه است. تا هنوز کسی به این جا مراجعه نکرده که فلان قاضی از من رشوت خواسته است. صرف یک مورد وجود داشت که یک قاضی ما از این محکمه به محکمه دیگر تبدیل شد. موارد خاصی که روی یک موضوع خاص شکایت شده باشد وجود ندارد.»
عبدالجبارتقوا،والی تخار با تایید مشکلات موجود در زندان تخار می گوید : « شکوه های زندانیان ما قسما قابل بررسی و تعمق است. دوسیه های شان به وقت و زمان شان فیصله نمی شود، این را راست می گویند. به خاطر این که یک دوسیه باید در چند ماه فیصله شود که محکمه‏ی ثلاثه ظرف نه ماه کاملا فیصله های شان را صادر بکنند. هرمحکمه از آغاز تا انجام تحقیق سه ماه وقت دارد. بطائت و کندی در فیصله ها وجود دارد، من این پیشنهاد را به همه دستگاه قضایی می کنیم که هدایت بدهند که زیر دستان شان تعلل نورزند و کندی نکنند؛ چون من صلاحیت این را ندارم که قانونا با اعمال فشار سرعتی در اجرای فیصله ها وارد کرده باشم. در گرفتن رشوه و کندی کار، هیچ جای تردید نیست و این مشکل در همه ادارات ما وجود دارد. رشوه ده و رشوه گیر در یک اتاق محرم و تنها رشوه می گیرد و رشوه می دهد. والی جام جم و آیینه‏ی سکندر ندارد که هر رشوه ده را در هر گوشه و کنار ببیند. چیزی که به ما کمک می کند، شکایت مردم است، تا زمانی که مردم شکایت نکند گراف بالا خواهد بود.»
والی تخار از برنامه ها و تدابیر لازم در این مورد سخن می گوید : « در نبود جای ما درخواست و پیشنهاداتی داریم، تجاویزی گرفته شده به خاطر اعمار محبس، دفعتا دیوار و در قدم دوم محبس درست و اساسی با یک نقشه خوب زیر ساختمان قرار خواهد گرفت. یک بخشی از نیروهای آمریکایی در این رابطه پیشقدم هستند که این کار را انجام بدهند. اما پهلوی دیگر یک تعداد اطفالی هستند که همراه مادران شان محبوس هستند. جرم توسط مادران شام انجام شده، اما کودکان هم محبوس هستند. من تصمیم دارم که تا دو ماه آینده با درنظرداشت تخصیص دست داشته و امکانات یکی دو اتاق برای پرورشگاه و کودکستان در داخل محوطه‏ی محبس آبادکنیم و تمام تجهیزات کودکستان را با معلمان شان فراهم بکنم.»
والی تخار گفت : « ملکیت فعلی محبس تخار از 50 سال قبل جای محبس بود و دولتی است. در قسمت ملکیت مشکلی نداریم، هر زمان که وزارت عدلیه خواسته باشد که محبس را وسیع تر بسازد، گنجایش وجود دارد. و در مورد این که مشکل نبود جای چه وقت حل خواهد شد چیزی گفته نمی توانم؛ اگر تخصیص به دست خودمان باشد شاید بتوانیم در ظرف یک سال، اما تخصیص به دست دیگران است. ممکن این موضوع زمان گیر باشد. شامل پلان و برنامه است.»
در حال حاضر 42  نفرزن محبوس همراه با 32 تن از کودکان شان یکجا نگهداری می شوند. و اکثر این کودکان شیرخوار هستند. درمجموع 517 نفر مرد محبوس در زندان تالقان وجود دارد که به اتهام جرایم مختلف مثل بیشتر از شصت نفرشان دارای قضیه سیاسی، بقیه به اتهام جرایم جنایی، قتل، قاچاق مواد مخدر، اختلاس و بعضی جرایم دیگر محبوس هستند.