ضایعۀ بزرگ یک هموطن عالم و اندیشمند، نویسنده ومبارزقلم در مطبوعات وسخنورشجیع و روشنگر در کنفرانسهای ملی وبین المللی، همین وفات ناگهانی والمناک دوست نهایت گرامی ام داکترمحمدشریف فایض است که همه آشنایان خاصتاً فرزانگان وتحصیل یافتگان این برهۀ تاریخ پرتلاطم افغانستان رادرداخل وخارج کشور غمگسار وعزادار ساخت. ضایعۀ که جای علمی و منزلت ممتازفرهنگی اورا درحلقه های اکادمیک ودانشگاه و معارف بطور عموم خالی گذاشت .
داکترفایض درسلسلۀ بسی اقدامات بهیخواهانه وپرثمر خود، باهمراهی دوست عزیزم داکترسیدمخدوم رهین، ازجملۀ بنیانگذاران انجمن صلح و دموکراسی برای افغانستان، که فعلا بنده افتخارریاست آنرادارم، یادگار جاودانی دارد. هچنان داکترفایض بنیانگذار یونیورستی علمی وپژوهشی امریکایی درافغانستان میباشدکه برعلاوۀ تربیه محصلین ممتازدررشته های پر ثمرعلمی، تغییرات مثبتی رادرطرز امتحانات کانکور پدیدارساخت. داکتر فایض درسلسلۀ تحصیلات عالی خود دپلوم ماستری وداکتری را خاصتاً در رشتۀ ادبیات انگلیسی ازدویونیورستی معتبرامریکا بدست آورد .
داکترشریف فایض که خودنویسنه وترجمان آزموده وچیره دست بود، اولین ترجمۀ انگلیسی جلددوم اثرممتاز تاریخی مولف ومورخ فقیدوطن میر غلام محمدغبار راباکمک دوست فرزانه ومحترمم حشمت خلیل غبار در امریکا به چاپ رسانید، وبرای معرفی مطالب عمدۀ جلداول ودوم این اثر، کتاب پرمحتوایی رازیرعنوان « استبداد واستبداد ستیزان» به نشررسانیدودر قطارصفحات خواندنی آن مقالات دونویسندۀ پژوهشگروطن آقایان لطیف ناظمی و سرورمولایی رانیز گنجانیده است.
داکترفایض درمقدمۀ این کتابش راجع به جریان روشنفکری چنین نگاشت: «جریان روشنفکری درافغانستان بعنوان یک حرکت مدرن واصلاح طلب در زمان سلطنت امیرحبیب الله خان آغازشد ودرعصرامان الله خان به اوج فعالیت وقدرت خودرسید. اماهنگام اختناق ومطلقیت نظام نادرخان، اکثریت اعضای قشر روشنفکرکشور، خاصه اعضای گروه (جوانان افغان) یااعدام شدند یادر زندانهای مرگبار سرای موتی و ارگ ودهمزنگ جان سپردند. تعدادی از اعضای این قشرکه جان بسلامت برده بودند باروشنفکران جوان درسالهای اخیرسلطنت محمدظاهرشاه باردیگربه فعالیت آغازکردند وراه تجدد وترقی پیش گرفتند.
پس ازکودتای ثور1978، حکومت امین وتره کی هزارهاتن ازاهل قلم و اندیشه وروشنفکری رانابود کرد. این فاجعه باعث فرارمغزهای آزاداندیش از مرزها بسوی پاکستان، ایران، اروپا وامریکاگردید. تعدادی به مقاومت پیوستند وتعدادی دیگر درحواشی جهاد درزیرسایۀ بنیادگرایان تنظیمی به فعالیتهای فرهنگی وسیاسی مشغول شدند.
گرچه درغرب کانونهای مختلف روشنفکری سیاسی به دفاع ازمقاومت علیه تجاوزشورویها تشکیل شد، امااین هسته ها بدنبال سقوط حکومت نجیب الله وانقسام مجاهدین به گروههای قومی وطرفدار و ضدپاکستان متاثرگردید وباردیگر ازنقش مستقل روشنفکری آنهاکاسته شد. این خطوط گسیخته در بین اهل سیاست واندیشه خطرناک ترین بحران هویت روشنفکری رابوجود آورده است. امروزدر فرود به عمق واپسگرایی نوع طالبی سرمابه سنگ زیرین ارتجاع اصابت کرده است. اختناق نادر و دهشت امین به فجیع ترین شکل آن درحکومت طالبان علیه ملت تکرارمیشود. آیابه نقطۀ پایین تر ازین واپسگرایی دهشت بارفرو خواهیم رفت؟ آیااستبداد واپسگرایی به آخرین مرحله اش نرسیده وآیابه قول فرانسس فوکومایا این انجام تاریخ نخواهدبود وپس ازآن خورشیدمردم سالاری ازاین شرق خونبار طلوع نخواهدکرد؟ یااینکه بقول سامویل هانتنگتن این بربریت واپسگرای طالبان سرآغازجنگ تمدنها ازافغانستان خواهد بود ؟…
اگروضعیت روشنفکری امروزه رابا وضع روشنفکران معاصرغبار مقایسه کنیم، این حقیقت آشکارخواهدشدکه ما ایثار وتعهد و پایداری آن مردبزرگ تاریخ ساز وتاریخ نویس رانداریم. غبار ازمتن استبدادعلیه استبداد مبارزه کرد. آن مبارز راامروزتجلیل میکنیم بارسالت بزرگ روشنفکری اش درنوشتن تاریخی که آیینۀ واقعیتهای استبداد وقهرمانی های بزرگمردان ومفاخر فرهنگی کشورماست. آنچه غبارنوشت وآنچه درزندگی اش انجام داد بخاطر مردم، به دفاع ازاراده وحقوق وحاکمیت مردم دربرابرمظالم مستبدان بود.
غبار رانمی توان ازآثارش جداتصورکرد زیرآنچه نوشت تنهابازتاب واقعیت های ناگفته نیست بلکه پیام مبارزوقهرمانی است که بر دیوهای سیاه استبداد پیروزگردید واو مشعلدار راه مجادله وپیروزی امروز وفرداخواهدبود. میتوان ازاو بعنوان وجدان نهضت روشنفکری افغانستان تجلیل کرد.»
بهرحال داکترشریف فایض که به نمونۀ ازسبک نگارش واندیشۀ روشن آزادیخواهی وعدالت پسندی او درهمین چندسطربالا آشناشدید، اولین وزیر تحصیلات عالی بودکه بعدازسقوط مرحلۀ اول طالبان، به وظیفۀ پربارش صادقانه اقدام نمود ودرعین زمان چندیداثر تحلیلی وپژوهشی خودرابه نشر رسانید. مرحوم داکتر فایض ازهمکاران ارجمند هفته نامۀ امید بودو فاتش اسباب تأثرفراوان همکاران بارآورد. فایض عزیزکه روحش درپناه رحمت ایزی شادباد، هفته قبل درسن هفتاد وسه سالگی دراثرحمله قلبی جهان فانی را وداع گفت وبه این ابیات پرمعنی سرودۀ ماندگارحضرت حافظ همنوا گردید:
حجــاب چــهرۀ جان می شود غــبار تــنم خوشا دمی که از آن چهره پرده برفــگنم
چنین قفس نه سزای چومن خوش الحانیست روم به گلشن رضوان که مـرغ آن چمنم
شادروان داکترمحمدشریف فایض