قسیم اخگر در سال ۱۳۳۰ خورشیدی در شهر کابل به دنیا آمده است . آموزش دوره ابتدایی را در مکتب مسعود سعد و متوسطه را در لیسه نجات در شهر کابل ادامه داده در حالیکه تحصیلات اش به پایان نرسیده بود استبداد کارش را نموده به دلیل اینکه شرکت در مبارزات و تظاهرات سیاسی گروه های چپی ها بازداشت و از مکتب اخراج گردید .
قسیم اخگر در آغاز شکل گیری فعالیت های مذهبی و سیاسی برخی از جوانان در دهه چهل در کابل در مقابل جریان چپ ، با این جوانان همکاری داشت ، همه رهبران این حرکت را به خوبی می شناخت و در جلسات شان شرکت می نمود و گاهی خود نیز از جمله سخنرانان می بود ، اما هیچگاه اسیر افکار افراطی ، تقلیدی و عوام زده آنها نشد .
اخگر با جریانات چپ نیز انتقادی داشت و درک کرده بود که جریانات چپ اسیر ایدئولوژی است که ارتباطی با درد ها و شرایط اجتماعی و سنتی افغانستان ندارد .
موصوف در آن سالها مطالعه ادبیاتی که مانفیست ایدئولوژیک جریان چپ افغانستان خوانده می شد ، دریافت که این افکار با شرایط اجتماعی افغانستان هم خوانی ندارد در این سرزمین نه دهقان به یک طبقه اجتماعی است و نه سیر تکامل اقتصادی به مرحله رسیده است که کارگران ، سازمانها ، تشکیل های خود شانرا داشته باشند .
قسیم اخگر با تلاش فکری خودش تضاد های درونی آن ایدئولوژی را شناسایی کرد و بعد با آقایون میر غلام غبار ، داکتر عبدالرحیم محمودی و محمد طاهر بدخشی آشنا شد و در مورد جنبش مشروطیت اول و دوم را مطالعه کرد. از نظر موصوف یکی از نواقص تلاش های روشنفکران در افغانستان این بود که مدعیان روشنفکری و سازمان های آن به قدرت چسپیده و از نقش اصلی خود غافل شده بودند .
اخگر در مورد جنبش اول مشروطیت می گوید که جریان روشنفکری افغانستان در دربار متولد شده به همین دلیل همیشه جنون قدرت طلبی دارد و فکر می کند که با کسب قدرت سیاسی به تمام اهدافش می رسد که این راه به ترکستان رفت و تا کنون بحران سیاسی کشور را به قهقرا برده است .
قسیم اخگر یکی از سمبول های واقعی آزادی بیان ، مرد با جرات و بی باک و منتقد مظالم روان در کشور بود که صد ها نبشته ها و آثار ماندگار و جاودانه اش تیغ کاری بر فرق زورمندان داخلی برای آزادی بیان در مطبوعات بود .
این مرد دانشمند و ژورنالیست ماهر و منحصر به فرد با صراحت لهجه و قلب مملو از آرمان های به سر نارسیده متاسفانه به مریضی طولانی مبتلا گردیده آرزو هایش ناشنیده ماند .
قسیم اخگر مدتی کارمند حقوق بشر هم بوده و بعد در عصر زمامداری حامد کرزی مدیر مسئول روزنامه ۸ صبح مقرر گردیده یک سخن ران ، پژوهشگر و فعال سیاسی در جامعه مدنی بود .
قسیم اخگر مقالات ، نوشته های انتقادی زیادی داشته و آثاری زیاد بر جا گذاشته اما بیشتر آثار وی در زمان جنگ های داخلی و خانمانسوز و مهاجرت از بین برده شده است .
آثار از استاد قسیم اخگر :
ستاره های بی دنباله ، تاریخچه جنبش روشنفکری افغانستان ، مقدمه بر تحولات سیاسی دو سده اخیر افغانستان ، تندیس خشم ، زندگینامه عبدالخالق هزاره با نام مستعار آمو ، روش تحلیل سیاسی ، رساله ای در مورد متدولوژی شناخت قرآن کریم ، مبانی ادیان و حقوق بشر و موقعیت زن در نگرش توحیدی
برای اینکه در مورد خوبتر و بهتر دقیق و آشنا شویم سرمقاله نخستین شماره روزنامه ۸ صبح که به قلم این بزرگمرد نوشته گردیده مطالعه می نماییم.
سرمقاله نخستین شماره روزنامه ۸ صبح !
گرچه هنوز شب است جنگل تاریک است و از اعماق نا پیدای آن جز آوای وحش و صدای کفتار و شغال به گوش نمی رسد ، هرچند افسون شعبده بازان مار افسا و دجالان جادو باز که دود و آتش می پراگنند تا چشم ها را از دیدن و پا ها را از رفتن باز دارند ، هنوز هم جریان دارد .
با آنکه بر سرزمین سوخته از طوفان سرخ شمال و تند باد های ریشه بر انداز جنوب سموم تازه ای وزیدن گرفته است تا آنچه که از ایلغار پارین به جا مانده است ، خاک و خاکستر سازد ، از صبح سخن می گوییم و سرود امروز و فردا را زمزمه می کنیم که حتی صبح کاذب نیز پایان شب و طلوع فردا را نوید می دهد .
بر این اساس ۸ صبح فراخوانی است به رفتن به سوی صبح روشن ، دعوتی است برای آغازی دیگر ، ۸ صبح زنگ بیداری است زیرا با بیداری است که می شود صبح را استقبال کرد و برای آن که در خواب است صبح معنایی ندارد .
۸ صبح آغاز کار و گشایش در های است که در شب بسته اند . بگذار صبح بروید و آفتاب طلوع کند و حقیقت در پرتو روشنایی چهره خویش را باز نماید در آنصورت این مردم ما هستند که حقیقت را در می یابند پس کار ما رهنمایی و رهبری مردم نیست .
مردم کور نیستند تا ما عصاکش آنان باشیم ، آنان توانایی دیدن ، شنیدن و فهمیدن را دارند ، اما حق دیدن و شنیدن و حتی فهمیدن را ندارند که اشرافیت و نخبه گرایی آنان را از داشتن این حق و آگاهی از آن محروم نگهداشته است .
۸ صبح نه یک ارگان حزبی است و نه به معنای متعارف کلمه ایدئولوژیک، اما در برابر ارزش ها و اصول که حقوق انسانها را در بهره وری از حق ، رفتن به سوی روز و روشنایی و فردا های آفتابی تضمین می کند عمیقا” متحد است . از این رو دفاع از حقوق اساسی و مدنی ، کرامت انسانی ، حقوق شهروندی ، آزادی فکر و بیان و امثال آن بخشی از تعهداتی غیر قابل تعطیل و تعدیل این روزنامه خواهد بود . بر همین قیاس نشریه ۸ صبح بلندگوی انحصار طلبی ، بنیادگرایی ، رسیزم و اندیشه های توتالیتاریستی و تمامیت طلبی نخواهد شد . با وجود آن و با اعتقاد به اینکه دفاع از آزادی با مرز های خودی و مخالف از هم تفکیک نمی شوند ، دفاع از آزادی حتی برای مخالفان مقصدی است که ۸ صبح در پی گیری آن هر گز کوتاهی نخواهد کرد .
۸ صبح بر جای مردم بر اریکه داوری نمی نشیند اما خود را نیز مستحق اظهار نظر می داند و خود سانسوری را بخاطر هیچ مصلحتی بر خود تحمیل نمی نماید .
در عین حال هرگز شعار ( این است و جز این نیست ) را سرلوحه کار خویش قرار نمی دهد زیرا معتقد است که حقیقت بر آینده برخورد آزادانه عقاید گوناگون است . ۸ صبح به باور اینکه سرزمین مشترک و حقوق برابر شهروندی عناصر اصلی و محوری هویت ما را می سازد و عینیت پذیری این دو عنصر ، آغاز روند دولت ، ملت شدن ماست ، دفاع از تمامیت ارضی و عدالت اجتماعی را بر اساس قانونیت و مشارکت مردم در دستور کار دارد .
زیرا در این بستر است که مردم ما با غلبه بر بحران هویتی که دامن گیر شان است هویت حقیقی خویش را می آفرینند و بر تبار گرایی و نژاد پرستی و تفاخرات موهوم سمتی و زبانی و قومی نقطه پایان می گذارند .
در این راه و راستا ، نقد و نظر و رهنمایی های شما بدرقه راه ماست . تداوم این راه و بقای هستی شمع که در معبر طوفان بر افروخته ایم ، مرهون حضور مهربار شماست.
قسیم اخگر از جمله پیشگامان مبارزه عدالتخواهی در کشور بود مدت هشت سال مدیریت روزنامه وزین ۸ صبح افغانستان را به عهده داشت .
قسیم اخگر در سال ۲۰۱۴ میلادی پس از یک بیماری طولانی و به اثر سکته مغزی در کابل درگذشت روح اش شاد و یادش گرامی .