زنان افغان: ما را به طالبان نه فروشید! : دکتـور علـی احـمد کریـمی

 روزنامه واشنگتن پست امریکا در ارتباط به مذاکرات خلیلزاد نماینده رسمی وزارت امور خارجه آمریکا با گروه طالبان و نیروهای سیاسی تشنه به قدرت وبه حاشیه راندن دولت کابل در مذاکرات با توجه به اتحاد تکه داران قومی،چپاولگران حریص وبی بند وبار و طالبان عقبگرا و تمدن ستیز هراس دارد که در این اتحادزنان افغانستان قربانی معامله گرانه گویا مذاکرات صلح نگردد ، نویسنده دراین مقاله توجه ومسولیت دولت و جامعه امریکا را به سرنوشت آینده زنان افغانستان، با تتر نگران کننده که مارا به طالبان نفروشید جلب می نماید.راستی مذاکرات صلح به یک تئاتر مضحک تبدیل گردیده است که در آن یک بازیگر با نقشهای گوناگون به دیپلماسی کوچیگری از شهر به شهری واز کشور به کشوری به دلجویی جیفه خوران که اولتر ازهمه در فکر بیمه سرمایه های باد آورده و تشنگان قدرت اند ادامه میدهد.صلح از آرمانهای شریف تمام بزرگان و نوابغ فکری جهان بوده و باقی خواهد ماند،امریکا میداند که ادامه جنگ در افغانستان به علاوه شکست های نظامی ،سیاسی و اخلاقی صدمه شدید به منافع استراتژیکی آن در دراز مدت دارد واین را نیز میداند که با استفاده از زور وضع در افغانستان و منطقه بحرانی ترمیگردد چون افغانستان در قلب آسیا موقعیت دارد،اختلافات امریکا باکشور های منطقه بویژه کشور های اتمی در این اواخر تشدید یافته ودرواقع امریکا در حلقه کشور های متخاصم باید ازمنافع دراز مدت خود دفاع نماید. برای امریکا دست نشانده های خوب و بد وحشی و وحشی تر فرق نمی کند مهم آنست تا طالبان را قانع بگرداند که بدولت ، مجاهدین وسایر نیروهای سیاسی، بنام مذاکرات صلح توسط افغانها از ابروریزی امریکا جلوگیری گردد .

امریکا این را نیز می داند که مردم افغانستان متفق نیستند واحساس مشترک به خاطر سرنوشت مشرک ندارن ،رهبری قوی ومنسجم هم وجود ندارد تا به خاطر آینده سازی افغانستان واحد تمام اقوامو ملیت های مختلف را بدنبال خود بکشاند، جنبشهای سیاسی که واقعن با طرحها وبرنامه های که شالوده فکر هزاران دانشمندان جهان است دلسوزانه راه را نشان میدهند که تمام کشور های جهان همین راه راحتی در شرایط بد تر از ما در جنگهای داخلیو بر علیه تجاوز بیگانگان سپری نموده اند ، ولی این نوع طرحهای وطن دوستانه که علم و عقل ومنطق و تاریخ واقعیت عملی انرا ثابت گردانیده است، متاسفانه در جامعه ما ودر وادی گرگها در نطفه خفه میگردد و طراحان آن سرکوب ،بدنام و مجبور به فرار میگردن. این بزرگترین جفای نماینده وزارت خارجه امریکا ‌‌و حتی دولت امریکا است که دولتهای دست نشانده آن بهترین و صادق ترین دانشمندان ،فرهنگیان، نویسندگان، وبا تجربه ترین استادان را مجبور به فرار و تبعید گردانیده اند و باپررویی وبی حیایی بی سابقه به حاشیه رانده شده اند.صلح چه واژه مقدس است، همه صلح می خواهند، هیچکس مخالف صلح نمی باشد اما کدام صلح؟ صلح عادلانه و یا صلح پایدار؟ ویا صلحی که ملت گروگان ، کشور اشغال، اکثریت فقیر وبی سواد، سربازان عزیز ما بجای دفاع از تمامیت ارضی کشور وتامین کار صلح آمیز ، محافظین جان و خانه های تکه دران چپاولگر که با غصب قدرتو ثروت سیاستمدار وهرکاره گردیده اند باشند، صلحی که افراد بد نام وجنایتکار بنام مردمو بدون مردم درباره سرنوشت شان با برگزاری کنفرانس های نمایشی و اتحاد نا مقدس گویا مجاهدین ، طالبان و پنهان کاری وبلند پروازی های دولت دست نشانده بر گزار میگردد عواقب اسف بار خواهد داشت، این هاهمه مجرم ، جنایت کار و دزد اند اتحاد آنان نه به خاطر صلح، نه به خاطر امنیت ونه به خاطر آینده افغانستان آزاد، مستقل ، آباد و با وجدان است بلکه جنایات وخطا های مشترک آنان را متحد گردانیده است که به خاطر تقسیم ثروت و قدرت تنور کینه و عداوت هارا داغ نگاه می دارن. بازی بزرگ قرن ۱۹ نزده با رنگها وجامه های فربینده تر در افغانستان تکرار میگردد.پدران ما مردانه در آن بازی کشور را از اسارت بیگانه ازاد ساختن اما بعد از ازادی زیر بار یوغ ظلم وسمت خودی به زنده ماندن قانع گردیدند،این بار وضع بد تر گردیده است وتا وقتیکه از زنجیر های ظلم وستم خودی ها ازاد نگردیم روزگار بدتر وسیاه تر ازاین خواهیم داشت .در آن صورت به گفته جورج برنارد شاهما ترجیح میدهیم بیک جنگ داخلی تن دهیم تا قرن فلاکت باری دیگری چون قرن حاضر را تحمل کنیمصلح عادلانه وصلح پایدار نظر به تجارب تاریخی تعریف روشن دارند که اولی ازواجبات اصلی دین مقدس ما به شمار میاید که حقوق افراد مسلمان باید درسایه عدالت تامین گردد . تنها در سایه عدالت و عقد قرارداد اجتماعی با مردم،امکاناتوشرایط مناسب برایپروشهای فکری، معنوی و مادی انسانها ایجاد میگردد، ولی در صلح پایدار جامعه باید، خانه رفاه وامنیت برای همه باشد وباید از لحاظ سیاسی، عقلی و علمی آباد گردد که کشور های جهان با پیروی از این اصل جوامع خودرا آباد ومردمخودرا مرفه گردانیده اند. مهم ترین اصل درکشور بخاطر تامین صلح عادلانه برسمیت شناختن حقوق زنان در حیات سیاسی ، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور است، بدون سهم زنان جامعه ما دراینده نیز روی خوشبختی را نه خواهد دید، احترام به زنان تنها تعریف از گیسوان آشفته و چهره زیبای آنان نیست بلکه زنان میزان الحراره پیشرفت وترقی کشور ها می باشد و موعظه های پوچ و ساده لوحانه اخلاقی درباره زنان نیز نوع بی احترامی به شخصیت زنان وچشم پوشی های ابلهانه و عوافریبانه از حقوق مدنی انها می باشد، زنان افغانستان ازاین نوع موعظه های ریاکارانه خسته شده اند و باید از مزایای حقوقی خود بدون تبعیض برخوردار گردند، کینه ها،عداوتها،دشمنی و امتیاز طلبی های جاهلانه مولود فقدان زنان در حیات سیاسی و اجتماعی کشور ماست ، مغز سیال،هوشیار و قلب مهربان زنان جوامع بشری را از فلاکت و خشونت نجات داده است، زنان روف ومهربان اند واز هرنوع خشونت متنفرند،زنان عالی ترین آفرینش حضرت حق است، انسان اخلاقی کسانی خواند میشود که حق حقوقی زن را برسمیت بشناسد .

دکتورعلی احمد کریمی تحلیلگر در امور روابط بین المللیامریکا