هفتۀ هفتاد سالگی سلام سنگی
« بخش چهارم » دکتور صبور الله سیاه سنگ

 دکتور ظاهر طنین و آصف معروف در تابستان 1990 ویژهنامههای سینما، موسیقی، شعر و ادبیات را رویدست گرفتند و خواستند در کنار روال جاری ماهنامۀسباوون، هر سال دو سه شماره دیگر نیز بیفزایند. این زنجیره از نخستین ویژهنامۀ سینمای افغانستان، ایران، هندوستان، روسیه شوروی و امریکا آغاز یافت و با گفتوگوها، بررسیها، گزارشها و برگردانها در 70 برگ رونما گردید.

بخش هنر درونمرزی در برگیرندۀ پیام، یادداشت، یادنامه یا سخنانی از سلام سنگی، یاسمین یارمل، انجنیر لطیف، عادله ادیم، همایون مروت، هما مستمندی، نصیر القاس، زلیخا فخری، عباس شبان، فریده همراه، قادر فرخ، خورشید، عزیزالله هدف، صابره آرش، سعید ورکزی، طاهره، فقیر نبی، عبدالخالق علیل، جوانشیر حیدری، واحد نظری، محمد ایشان سنگشکن، صبور توفان، عبدالله صمدی، شریف خیرخواه، یوسف رویان، عبدالله صمدی، سید وزیر ساویز، کریم نایل، امین رحیمی، جمیل کریمپور، نعمت آرش، عارف کارگردان و دیگران بود.

گفتوشنود زیرین یادگار همان شماره است:

سیاسنگ: نارساییهای سینمای کشور را در چه میبینید؟


سلام سنگی: ساختههای سینمایی ما از هر دو سوی خود به نرخ روز عیار شدهاند، به این مفهوم که در آغاز دستور و فرمایش پذیرفته و در پایان از ذوق عامه دنبالهروی کردهاند. تصویرگر سینما باید به نیاز عصر خود پاسخ بگوید و در راه پرورش و ارتقای ذوق عامه بپردازد. اینجا اصول فدای تمایل شدهاست. نویسنده، کارگردان و هنرپیشه قبل از هر کار باید در برابر هنر صادق، متهعد و مسئول باشند. سینمای ما به جای آنکه اصالت را روی پرده انداختهباشد، پرده را روی اصالت انداختهاست. معنویتهای به فراموشی سپردهشده، شهامتهای انکارشده و جوهر اصیل کرکترهای میهنی با همان نجابت انکارناپذیر و همان عفت و غرور حماسهساز نباید بیش ازین به باد فنا داده شوند. هنر سینما در سرزمین ما سیر قهقرایی دارد. به خاطر آنکه دستاندرکاران فلم و سینماگران ما با ریشههای خود بیگانه شدهاند.

سیاسنگ: هدف از پرده انداختن و بیگانه شدن چیست؟
سنگی: من در هیچیک از آثار هنری و نوشتههای تاریخی نخواندهام که مرد این دیار به عفت کسی تجاوز کردهباشد. نجابت آریایی به گواهی تاریخ و اخلاق اسلامی در پرتو ایمان، با این وقاحت نابخشودنی همیشه از ریشه بیگانه بودهاست. یک تعداد از کارگردانان ما با لجاجت خاص تلاش میورزند با تهیه هر فلم شان، بار دیگر داغ ننگین این بهتان را بر پیشانی پاک فرهنگ و تاریخ امروز ما وارد آورند. فلمهای بازاری و درجه سه هندی بدون پردهدری و بیحرمتی در مقابل نوامیس اجتماعی نمیتوانند بازار داشته باشند و کار مقلدین ما به جایی رسیده که با چشمان باز و بسته غیر از فلم هندی چیز دیگری نمیبیند. ما نزد نسل آینده مسئول و پاسخگو هستیم. اگر آیندگان بدانند که همچو اتهام دروغین توسط سینما گران به سر و روی اجتماع ما آویخته شده، چه خواهند گفت؟

سیاسنگ: راه سوی بهبود کدام است؟
سنگی: هنر در مجموع میراث تاریخی و امانت گذشتگان است. باید آن را گرامی داشت و با کمال حرمت و احتیاط به آیندگان سپرد؛ زیرا هنر مقدس است و تکرار میکنم: بیاعتنایی و بیباکی در برابر تقدس کیفر تکاندهنده دارد.

سیاسنگ: از نقش تکنیک در هنر چه میگویید؟
سنگی: به عقیدۀ من تکنیک دستیار هنر است نه سالار هنر. اگر با هنر صادق باشیم، با تکنیک ضعیف هم میتوانیم هنر قوی به مردم پیشکش کنیم. من منکر نقش مهم تکنیک نسیتم؛ اما دور نه، نزدیک با همین همسایه در به دیوار مانایران را میگویمدر دههیی که گذشت، از چنین جهت در شرایط همگون زندگی کردهایم. ساختههای امروز ایران از هر حیث بازتاب دهنده ارزشمندی اصالت، رسالت و معنویت دیار خود است؛ درست همان چیزی که ما در سرزمین حماسهآفرین مان به آن پشت کردهایم.

سیاسنگ: چگونه میتوانیم هنر ماندگار داشته باشیم؟
سنگی: آنچه به مثابه سند تصویری برای نسل آینده میگذاریم باید اصل باشد نه کاپی و ابتکار باشد، نه ابتذال. تا به طور مطلق از تقلید دست نکشیم، سینمای ملی ما نمیتواند سیمای ملی داشته باشد. تا دارای هویت ملی نشویم، هنر ماندگار که باشد به جای خودش، صرف مسیر سقوط را خواهیم پیمود.

[][] 

این گفتوگو در ویژهنامۀ سینما/ ماهنامۀسباوون” (شماره 35/ اگست 1990/ کابل) آمدهاست.