اکثریت مردم افغانستان امضای موافقتنامه صلح را یگانه راه پایان جنگ می دانند. مردم افغانستان ادامه وضع موجود را برای خود و آینده کشور ناممکن می ببینند و بیشتر ازاین آرزو ندارند قربانی و اسیر تکه داران جنگ گردند، امریکا و جوامع جهانی نیز به این نتیجه رسیده اند تا دراستراتژی خود در افغانستان تجدید نظر نمایند. توافقنامه صلح در قطر بنام “دولت امارات اسلامی افغانستان” که امریکا آن رابه این نام به رسمیت نمی شناسد به عنوان توافقنامه صلح با طالبان امضاء نمود .
ملا برادر بعد امضاء این بزرگترین سند تاریخی بعد ازجنگ دوم جهانی درطولانی ترین جنگ با ابرقدرت برتر جهان از کشور های جهان وبه ویژه بازیگران فعال در منطقه ابراز سپاسگزاری کرد و مجاهدین افغانستان را دعوت به همکاری نمود. تا به” امارات اسلامی” نام “خود ساخته و بدون اراده مردم که تاهنوز هیچ کشوری” آنرا به رسمیت نمی شناسد بیعت نمایند.
طالبان دولت کابل را که درخندق بوی ناک بحرانهای سیستیماتیک تا گلو غرق گردیده است نامشروع و نتایج گویا انتخابات را نیز نمی پذیرند .همزمان بااین حادثه داغ تاریخی وزیر دفاع آمریکا و رئیس سازمان نظامی وسیاسی ناتو که نقش کلیدی را در استراتژی جدید امریکا در عملیات نظامی افغانستان دارند بطور سمبولیک درارگ توافقنامه همکاری را امضاء نمودند و متعهد گردیدند که با دولت جدید همکاری های خودرا ادامه بدهند.
. همایش ارگ درواقع دلداری تسلیت بخش و توهین آمیز و مسخره به دولت درحال احتضار کابل بود که از بلند پروازی های خودسرانه پرهیز نماید. همزمان مایک پامپیو وزیر خارجه آمریکا بعد از امضاء موافقتنامه صلح قطر به طالبان نیز هوشدار مشابه را داد، درصورتیکه طالبان موافقتنامه را نقض نمایند امریکا فورا آنرا فسخ می نمایند گویا وانمود گردانید که دولت نام نهاد طالبان به نام ” امارات اسلامی ” درقطر و دولت دست نشانده ونا مشروع کابل باید مطابق فرمان امریکا رفتار نمایند . دولتهای که به حمایت بیگانگان عادت نموده اند موقعیکه مست قدرت میگردند خودرا نماینده بر حق مردم میدانند و تصور می نمایند که مردم آنهارا نمی شناسند در حالیکه تنها مردم معمولی افغانستان که درجنگ چهل سال آخر کشته و قربانی داده اند بهتر می دانند که پادشاه واقعی افغانستان کیست و در کجاست؟ ازهمین سبب تا هنوز حتی یک بار هم برعلیه اشغال افغانستان اعتراض نکردند چون جهادی های خون آشام ودولت بی کفایت و دزد وحدت ملی را خطرناک از امریکا به جان ومال خود و آینده افغانستان می دانند.حالا پرسیده میشود که چرا تقریبابعد از دوسال مذاکره طولانی میان امریکا و طالبان ، این موافقتنامه امضا گردید؟ درکنار سایر دلایل رمز آلود دیگر میتوان دو دلیل عمده را ذکر نمود. اول، لجاجت های خود سرانه اشرف غنی در برگزاری انتخابات در شرایط کاملا جنگ و بی امنیتی و مخالفت تمام نیروهای سیاسی در داخل واز آن جمله طالبان و عدم حضور گسترده مردم در انتخابات ،اعلام نتایج مملو ازجعل و تقلب در انتخابات آب تازه را به آسیاب مخالفین و رقبای سیاسی اشرف غنی جاری ساخت و شرایط قهر آمیز را در کشور بوجود آورد، دیده میشود که متفکر درجه دو دنیا تاریخ جنبشهای سیاسی و متفکرین جهان را سرسری خوانده است پوپر فیلسوف معاصر میگوید” شرایط قهرآمیز وانقلابی برنامه ریزی نمیشود بلکه در اثر رفتارحکومت ها اتفاق می افتد لذا حکومت هارا برای رخ دادن شرایط قهرآمیز بایدسرزنش کرد ونه مردم را.” اشرف غنی خودکشی سیاسی کرد. او مانند شیر درقفس می غرید و چیغ زدن های نا هنجار از داخل قفس ترس ندارد بلکه تنها برای کسانیکه می شنوند ومی بینند خنده آور وحتی برای طرفدارانش تاسف انگیز می باشد. او با این خود خواهی و دیده درایی های آشکار وجدان خفته جوامع جهانی رابیدار گردانید تا روند امضا توافقنامه صلح در قطر را تسریع بخشند. دلیل دوم ، امضای توافقنامه صلح در قطر بدون تردید مرغوب ترین نمایش تبلیغات سیاسی دونالد ترامپ در مبارزات انتخابی امریکا می باشد.
ترامپ بعد از پیروزی در انتخابات سال ۲۰۱۶ به مردم امریکا وعده داده بود که به جنگ افغانستان خاتمه می دهد تا سربازان امریکا به خانه های خود برگردند. ریسان جمهوری امریکا می آیند ومی روند و سیاست امریکا باقی خواهد ماند . موافقنامه صلح قطر باید مهم ترین درس عبرت برای ما ودولت جدید باشد تا اشتباهات منسوخ و منحوس گذشته تکرار نگردد و دولت جدید نه تنها با استفاده از قدرت، متکبرانه وظالمانه به مردم فرمان براند بلکه هنر فرمان دادن را به خود نیز بیاموزد.
دکتور علی احمد کریمی امریکا