خون می دمد از خاک شهیدان وطن، وای ؛ ای وای وطن وای وطن وای !

فاجعه در مراسم یاد و بود از شهید مزاری در کابل

ید به نوروز که امسال نیایید
در کشور خونین کفنان ره نگشاید
بلبل به چمن نغمه شادی نسراید
ماتم زده گان را لب پر خنده نشاید 

خون می دمد از خاک شهیدان وطن، وای ؛
ای وای وطن وای وطن وای !
گلگون کفنان را چه بهار و چه زمستان
خونین جیگران را چه بیابان چی گلستان
در کشور آتش زده در خانه ویران
کس نیست زند بوسه به رخسار یتیمان
کس نیست که دوزد به تن مرده کفن وای ؛
ای وای وطن وای وطن وای !


از سینه هر سنگ تو خون می دمد امروز
ازخاک تو مستی و جنون می دمد امروز
آن لاله چی دیده که نگون می دمد امروز
وان سبزه چرا زرد زبون می دمد امروز
سرخ است به خون پا و سر سر و سمن وای ؛
ای وای وطن وای وطن وای !
ای برهنه پا ؛ سر و سرافراز توی تو
سردار و سزاوار به هر ناز توی تو
دشمن شکن و فاتح و سرباز توی تو
فرمانده این خاک ز آغاز توی تو
غیر از تو کسی نیست درین مرز کهن وای
ای وای وطن وای وطن وای !
بشتاب که در بازوی تو فر خدایی است
در گردش چشمان تو انوار الهی است
آیین تو فرمانده قلعه گشایی است
شمشر تو روشنگر اسرار سمایی است
تاریخ تو ثبت است به هر کوه دمن وای ؛
ای وای وطن وای وطن وای !
جز لاله خون بار که روید ز زمینت
کس نیست که نهد گوش به فریاد حزینت
جز نام خدا نیست دیگر نقش نگینت
تاریخ زند بوسه عزت به جبینت
از کار تو زینت ده اعصار و زمن وای
ای وای وطن وای وطن وای !
قران خدا را به ته پاشنه سودند
با داس جفا کشت امید تو درودند
آمیخته باد زهر فضای تو نمودند
اثار گران قدر ترا جمله ربودند
برپا و سر شیرببستند رسن وای !
ای وای وطن وای وطن وای!
نی تاج بکار آید امروز نه اورنگ
نه صاحب سرمایه که با سود گرانسنگ
خون دل تو خورده به صد حیله نیرنگ
کس نیست فیروز شود جز تو درین جنگ
ای بازو رزمنده زنجیر شکن وای ؛
ای وای وطن وای وطن وای !

: از  فیسبوک  مشروطیت گرفته شد.