درمورد زندگی شخصی ملنگ جان باید بگویم که در سال ۱۲۹۳ خورشیدی در قریه چمیار ولسوالی بهسود ولایت ننگرهار چشم به جهان گشود. نام اصلی اش محمد امین است که بعداً به امین جان و بالاخره به ملنگ جان مشهور شد. در سه سالگی هیولای مرگ سایه پدر را از سرش دور ساخت و پس از ان، روزگا ر پر مشقتی را از سر گـذ راند. در اغاز نو جوانی شعر بر زبانش جاری شد و دیری نگذشت که اشعارش مرز های قریه و ولسوالی و ولایت راگزر کرده در قالب تصنیفهای مقبول و همه پسند در سـراسـر وطن پخش شد.
ملنگ جان بنا به دشواریهای روزگار از درس و تعلیم باز مانده بود اما چنان استعداد خارق العاده داشت که توانست از آموزگارش در یک هفته چنان بیاموزد که اشعارش را خود بنویسد و بخواند.
در سال ۱۳۳۲ ملنگ جان به کابل آمد و در بخش موسیقی رادیو افغانستان بکار آغاز کرد که بعداً در تهیه برنامه های پشتونستان هم همکاری میکرد. و با دریغ که دیری نگذشته بود که طاعون مرگ بی موقع به سراغش آمد و او را با بار عظیمی از آرمانهای انسانی اش با خود برد.
«مــــــــــړ شـو قهـــــرمان د خپــلـو لــوړو ارمــانــو ســره»
و اما در مورد نوشتن بر شعر ملنگ جان :
چـا غوږ کې راتـه ووﯤ چې جـانـان مـه یـادوه
دسـرو شـونډو دپـاسـه ســور پیـزوان مـه یادوه
خـو زه وایـم نـاصـح تـه چې نـور مـکړه دا خبری
د مـیـنی لـیـونـو تـه عــاقــلان مــه یــادوه
دلـیل او بـرهانـونو کـړم مـیـن د یـار پـه ســترگــو
بـیا څله راتـه وایی تــور چــشـــمان مـه یـادوه
زمـا مـیـنـه رښـتیـا ده هوس نه دی په دی پوه شه
نـور ونـه وایی مـا تـه چې جـانـان مـه یـادوه
نـو شـمع پـه ژړا ده لـبـاسـی پـتنـگان لاړ ل
وردانــگــه ملــنگ جــانــه خـوف د ځـان مه یادوه