اداره امید: برای آگاهی بیشتر خوانندگان امید در زمینه با همکار دانشمند و ارزشمند جناب پروفیسور داکتر عبدالواسع لطیفی، که بررسی این بیماری واگیر درحیطۀ تخصص علمی شان می باشد، به پرسش وپاسخی پرداخته شد که به نظر و مطالعۀ شما رسانده می شود :
پرسش: قرار صحبت با شما جناب پروفسور گرامی، رشتۀ تخصصی شما در ساحۀ طبابت که سالها در وطن تدریس و تجربه کرده اید، همین ویرولوژی یا مطالعۀ علمی ویروس ها وامراض مربوطۀ آن می باشد. شما حالت و تباهی های بشری شیوع عالمگیر یا (پاندیمیک) ویروس کرونا را چطور ارزیابی می فرمایید ؟
پاسخ: باتشکر ازشما، این مهمترین و حیاتی ترین موضوعی است که در حالت یک جنگ جهانی بدون اسلحه، بشر در برابر یک دشمن بسیار کوچک و نامرئی ولی بسیار مهلک و ویرانگر و اثرگذار مطرح کردید.
راجع به این بلیه صحبت ها و تعبیرات و قضاوتهای زیادی به نشر رسیده، اما من راجع به پهلوها و تاثیرات برداشتهای علمی (میکروبیولوژی) که در وطن و در آلمان و فرانسه تجربه تدریس کرده ام، معلومات فشرده ارائه می دهم:
نام این ویروس متعلق به فامیل ویروس هایی است که با برآمدگی های تاج مانند خود به داخل حجرات زندۀ وجود انسان وحیوان مصاب می چسپد، تکثر می کند و به تخریبات بنیادی آغاز می نماید، زیباترازهمه درنسج دستگاه تنفسی شش ها و کیسه های هوایی نفوذ می کند.
س: فرق بین میکروب و ویروس ازنقطۀ نظر لابراتواری چیست و چرا زود تداوی نمی شود ؟
ج: ساختمان آنزیمی ویروس طوریست که آنتی بیوتیک هاوادویۀ عادی در آن نفوذ کرده نمی تواند ویروس ها در لابراتوار تنها در داخل نسج زنده نشو و نمو تکثر می کند. هنگام تحصیلم در آلمان با پروفیسرشعبۀ ویرولوژی در ساختن واکسین چیچک بحیث اسیستانت سهم گرفته ام، به طوری که نخست ویروس چیچک تجرید شده در داخل تخم مرغ القاح شده تزریق میشود، و در نسج تخم مرغ تکثر میکند وازتصفیۀ آن واکسین بدست می آید .
س: نقش عمدۀ واکسین در وقایه و تداوی مرض چیست ؟
ج: واکسین برای تداوی مبتلایان بکار نمی رود و برعکس زرق آن در هنگام مرض مضر تمام شده و به شدت مریض می افزاید، ولی تنها برای پیشگیری و وقایۀ اشخاص سالم به مبتلا شدن به مرض مربوطه جلوگیری می کند، زیرا باعث تولید (آنتی بادی) می گردد .
س: آنتی بادی که در همین شب و روز سر زبانهای اشخاص مصروف یافتن طریقۀ معالجۀ ویروس کروناست، چه نوع عنصر می باشد ؟
ج: آنتی بادی یک ساختمان پروتئینی می باشد که بعد از داخل شدن ویروس مربوط در سیروم خون مریض ساخته میشود، بعد مانندیک اسلحۀ داخلی مقابل عامل مرض مجادله میکند. بدست آوردن آنتی بادی از سیرم خون مبتلایان ویروس که از مرض نجات یافته شفایاب شده اند، یگانه چارۀ موثری برای معالجۀ مبتلایان دیگر به شمار می رود .
س: قرنطین در جلوگیری از شیوع مرض چه نقشی دارد ؟
ج: این را باید به خاطر بسپاریم که ویروس بعضاً بعد از داخل شدن در وجود یک انسان سالم تا مدت هفت الی چهارده روز علایم مرض را که عبارت از تب و سرفه و نفس تنگی وسردردی و امثال آن می باشد، نشان نمی دهد. پس همین که یک شخص از(تست) لازمه به داشتن ویروس مثبت شناخته میشود باید برای همین مدت دوهفته تجرید وقرانطین گردد، درغیرآن بحیث ناقل در پیشرفت و انتشار مرض مهلک سهیم می باشند .
س: حال آرزومندم راجع به تخریبات اجتماعی، آموزش وپرورش وپیآمدهای آیندۀ تاریک اقتصادی، بیکاری و بی سرنوشتی ملیونها انسان فعال وبه اصطلاح خانه مانده روشنی بیندازید .
ج: اولتر ازهمه بگذارید نام مخفف متشکل ازسه حرف(ب) به این آفت جهانی کشنده ارائه نمایم (بلای بی درمان بشریت). این بلای کوچک وخانه برانداز نامرئی بشریت را باتمام دستآوردهای آن، باهمه انکشافات وپیشرفت های علمی وپژوهشی و کمپیوتری اش، باهمه راکت های قاره پیما وداخل شدن به ماورای کیهانی و انرژی اتومی اش به اصطلاح(ناک اوت) کرده است! واکثر جهانیان فراموش کرده اندکه با افراط وتفریط خود، باسوء معاملۀ خود، با جنگ افروزی هاوآدمکشی ها وآلودگی های محیط زیست، باپامال کردن حقوق بشر وکرامت انسانی، چه بلاهای تخریبگر تدریجی رابرسر بشریت آوردند .
س: دراین باره شما یقیناً طی مطالعات روزمرۀ میدیا ونشرات جهانی به قضاوتهای سالم ودرد آشنای مردم فرزانه و واقعبین هم روبروشده اید که تا کجا موثریت خواهد داشت؟
ج: بلی درهمین سلسله بیانیۀ تاریخی رئیس جمهور ایتالیا رابرای تان ازمتن ترجمۀ فارسی آن از انترنت باعنوان «پیام رئیس جمهور ایتالیا بعداز تلفات انسانی براثر ویروس کرونا»که ازسایت بانوی فرزانه ماریا دارو بدست آورده ام تشریح می کنم :
« خیلی مغرورشده بودیم … خیلی مشغول شده بودیم، درتخریب وتصرف طبیعت خیلی بی پروان شده بودیم، به چیزی جزمنافع خودنمی اندیشیدیم، ضعیف را پامال میکردیم، به صاحب قدرت وثروت برای ارتقای مال و موقعیت کرنش مینمودیم، باور داشتیم قاعدۀ دنیا همین است واین گونه خواهد بود . آسمان را از دود و سرب وگازهای سمی سیاه کرده بودیم، دریا راازماهی تهی و اززباله ونفت وفاضلاب پرکرده بودیم، به نام دین، به نام دموکراسی، بنام حقوق بشرمی کشتیم، اسیرمیکردیم، غارت میکردیم وحتی ازکشتن زن ها وبچه هاشرم نمی کردیم.
صبرخدا هم حدی دارد، تحمل کائنات هم حدی دارد، ظرفیت زمین وآسمان هم حدی دارد. بالاخره باید کسی پیدامی شدوبه انسان مست ومغرورفرمان بدهد که: ایست !
و این ماموریت به یک ویروس کوچک غیرقابل رویت واگذار شدتابه معنای واقعی انسان طغیانگر راسرجایش بنشاند، وبه درستی به او بفهماندکه ای انسان! تو خیلی ضعیفی ! خیلی تنهایی ! خیلی ترسویی !
همه هواپیماها وقطارها را زمینگیرکرد، همه تجارتخانه ها وهمه بازارهای بوس راتعطیل کرد، در های ستادیوم ها، اماکن تفریحی، رستورانها، کازینو ها، سینماها، پارکها رابه دست خود انسان بست ! وبه کرۀ زمین گفت حالا نفس بکش ! به آسمان گفت حالاآبی شو! به خورشید وماه وستاره هاگفت حالا بچرخید وبرقصید! به حیوانات هم گفت حالا بدون ترس ازشکارشدن بدست انسان، آنگونه که درذات ومیل شماست زندگی کنید! وبه انسان دستور داد درخانه بمان وبه آنچه داشتی وبه آنها ناسپاس بودی بیندیش، شاید هنوزفرصتی برای زیستن عاشقانه پیداکنی ! »
س: این پیام رئیس جمهور ایتالیا بیان فوق العاده پرمفهوم و زنهاری استادانه به ابنای ناخلف بشر بود اگر گوشی شنوا و چشمی بینا پیداشود . پرسش آخرین اینست که اگر آفت ویروس کرونا یخن انسانهارا رها کند وفردای روشنی پدیدارگردد، چطور آنرا استقبال خواهیم کرد ؟
جواب: شاعر متفکر وشرین کلام فریدون مشیری این پرسش شمارا بااین قطعه شعر شیوایش چنین پاسخ گفته است :
“یاد من باشد فردا دم صبح طور دیگر باشم
بد نگویم به هوا، آب ، زمین مهربان باشم، با مردم شهر
و فراموش کنم، هرچه گذشت خانۀ دل، بتکانم از غم
و به دستمالی از جنس گذشت ، بزدایم دیگر،تار کدورت، از دل
مشت را باز کنم، تا که دستی گردد
و به لبخندی خوش دست در دست زمان بگذارم
یاد من باشد فردا دم صبح
به نسیم از سر صدق، سلامی بدهم
و به انگشت نخی خواهم بست تا فراموش، نگردد فردا
زندگی شیرین است، زندگی باید کرد
گرچه دیر است ولی کاسه ای آب به پشت سر لبخند بریزم ،شاید
به سلامت ز سفر برگردد .
بذر امید بکارم، در دل لحظه را در یابم
من به بازار محبت بروم فردا صبح
مهربانی خودم، عرضه کنم یک بغل عشق از آنجا بخرم
یاد من باشد فردا حتما
به سلامی، دل همسایۀ خود شاد کنم
بگذرم از سر تقصیر رفیق ، بنشینم دم در
چشم بر کوچه بدوزم با شوق
تا که شاید برسد همسفری ، ببرد این دل مارا با خود
و بدانم دیگر قهر هم چیز بدیست
یاد من باشد فردا حتما
باور این را بکنم، که دگر فرصت نیست
و بدانم که اگر دیر کنم ،مهلتی نیست مرا
و بدانم که شبی خواهم رفت
و شبی هست، که نیست، پس از آن فردایی
یاد من باشد باز اگر فردا، غفلت کردم
آخرین لحظۀ از فردا شب ، من به خود باز بگویم این را
مهربان باشم با مردم شهر و فراموش کنم هر چه گذشت…
جناب پروفسور عزیز، از پاسخ های روشنگر تان تشکر میکنم، پیامتان را به خوانندگان مواجه به خطر این ویروس چه خواهد بود ؟
پروفیسر لطیفی: آرزومندم همین مصاحبه مرا با شما وتعبیرعلنی وتجربوی آن را به دقت مطالعه فرمایند و خود راجسماً و معناً با مراعات حفظ الصحه وقایوی آمادۀ این کارزار بزرگ بسازند، ترس و وسوسه و واهمه را از خود دورکنند./