مزدور کسیاست که برای منافع سیاسی حاکمی که او را اجیر کرده، منافع جمعی را قربانی میکند و در نتیجه به منافع شخصی خود میافزاید. مزدور آدم عاقل ولی هولناکی است. او میداند که چگونه برای برآوردهشدن منافع حاکم، منافع جمعی را خدشه زند.
وی از اینکار امتیازات فراوان بدست میآورد. امتیازات یک مزدور سختکوش به قدری بالا است که میتواند خود، خانواده و نفقهی آینده خود را از آن تلافی کند. بهترین و کوتاهترین تعریف مزدور در واژهی «خود فروخته» بیان شده است. مزدوران سه ویژهگی دارند:
نخست، بیوجدان هستند. بیوجدان به این معناست که تامین منافع حاکم به قیمت حیثیت، شرافت، عزت، آبرو و کرامت مزدور تمام میشود. این ایثار بزرگ، وجدانی برای مزدور به جا نمیگذارد.
دوم، سفاک هستند. سفاک به این معناست که مزدوران برای تحقق منافع حاکم از ریختن خون بیگناهان، باکی ندارند. حتا مزدوران حاضر به قربانی نزدیکان خود نیز هستند.
سوم، میهنفروش هستند. میهنفروش به این معناست که مزودران کارا برای منافع حاکم حاضر هستند میهن خود را قربانی کنند. برای مزدوران میهن گنجی از پارچههای طلایی است که میتوان آنانرا برای رسیدن به منافع حاکم، سلسلهوار به فروش رساند. از اینرو منافع ملی برای مزدوران چیزی بیهود به نظر میرسد.
شما کافیست تا به تصاویر پخش شده از سفارت پاکستان در این روز ها نگاه اندازید و دریابید که تعداد مزدوران ما چقدر هستند.
البته رفتن به سفارت الزماَ به معنای مزدوری نیست. اما سفیری که نقش حاکم برای استخدام مزدوران را بازی میکند از فرهنگ رفتاری، برنامههای که برون از حیطهی صلاحیت او است، نمایان میشود. زشتتر اینکه سیاستمداران مزدور در صف طولانی نوبت گرفته اند.
ناگفته نباید گذاشت که سفارتهای امریکا، روسیه، ایران، پاکستان و هند بالاتر از نمایندگی سیاسی در افغانستان نقش بازی میکنند. این سفارتها مزدوران وافری را در جامعهی ما گماشته اند. اما در این اواخر سفارت پاکستان دست همه را از پشت بسته است.
ملک ستیز