چرا مردم افغانستان خواهان بربادی و تباهی پاکستان اند
در این روز ها که اوضاع سیاسی و امنیتی پاکستان رو به خرابی نهاده و به دنبال محاکمۀ عمران خان هزاران طرفدار او به جاده ها برآمدند و با حمله بر پایگاههای نظامی و به آتش کشیدن آنها اوضاع در این کشور را به آشوب کشاندند. در جریان این حوادث مردم افغانستان بیشتر از مردمان هر کشوری علاقمند اوضاع پاکستان بودند و رخداد های این کشور را با جدیت تمام دنبال می کنند تا هرچه زودتر شاهد تباهی و بربادی این کشور تروریست پرور باشند.
شاید این پرسش در ذهن هر خواننده مطرح شود که چگونه شده تا مردم افغانستان خلاف رسم همسایگی بحیث یک کشور مسلمان و دارای اشتراکات تاریخی و فرهنگی مشترک، خواهان ویرانی و فروپاشی پاکستان اند. هرچند این پرسش را باید زمامداران نظامی و ملکی اسلام آباد پاسخ بدهد و این به معنای آن نیست که مردم پاکستان در این رابطه مسؤولیت ندارند؛ بلکه برعکس سکوت مردم پاکستان در برابر مداخله و تجاوز و جنایت های نظامیان و زمامداران ملکی پاکستان برای مردم افغانستان نابخشودنی است. ممکن شماری مداخله و تجاوز نظامیان پاکستان در افغانستان را توجبه منافع ملی این کشور توجیه کنند؛ اما با تاسف که مداخله و تجاوز نظامیان پاکستان در تبانی با زمامداران ملکی این کشور چنان در افغانستان تمامیت خواهانه و ضد انسان و ضد همزیستی های مسالمت آمیز همسایگی است که فراتر از حفظ منافع ملی پاکستان است. زمامداران و سیاست گران و نظامیان هر کشوری حق حفظ و دفاع از منافع ملی خود را دارند و اما این خواست نباید به بهای نابودی یک کشور و بازی با سرنوشت مردم آن تمام شود.
این در حالی است که زمامداران نظامی و ملکی پاکستان بیش از چهل سال بدین سو در امور افغانستان به گونۀ آشکار مداخله دارند و هر از گاهی حریم این کشور را مورد تجاوز قرار داده اند. افغانستان تحت حاکمیت استبدادی طالبان و فرو رفتن آن در کام تروریسم و سیطرۀ گروههای تروریستی محصول مداخله ها و تجاوز نظامیان پاکستان است که مردم افغانستان امروز در آتش آن می سوزند. مردم افغانستان با توجه به پیشینۀ مداخلۀ نطامیان و زمامداران ملکی پاکستان، روحیۀ ضد پاکستانی پیدا کرده و هر از گاهی خواهان نابودی و بربادی پاکستان اند و از همین رو علاقمندی زیادی به حوادث این کشور دارند. هرچند این تمایل مردم افغانستان در مورد پاکستان تازه نیست و اما هر از گاهی که اوضاع سیاسی و امنیتی در پاکستان خراب تر می شود، علاقمندی مردم افغانستان نسبت به درک اوضاع سیاسی پاکستان بیشترمی شود. این علاقمندی یک بار دیگر پس از به محاکمه کشاندن عمران خان و به جاده برآمدن طرفداران او افزایش چشمگیر یافت. چنانکه رسانه های افغانستان، بویژه رسانه های اجتماعی این کشور بیش از هر کشوری رخداد های پاکستان را تحت پوشش قرار دادند و تصویر های به آتش زدن پایگاه های نظامی و مقام های نظامی و ملکی اسلام آباد را به نمایش گذاشتند که بوسیلۀ طرفداران عمران خان به آتش کشیده شده بودند. این نشاندهندۀ علاقمندی نفرت بار کاربران رسانه های اجتماعی افغانستان نسبت به پاکستان است که مقام های نظامی و ملکی اسلام آباد به آن آگاهی دارند.
حرکت اعتراضی حامیان عمران خان در برابر نظامیان پاکستان نخستین مانور سازمان یافتۀ یک گروۀ سیاسی است که برای نخستین بار نظامیان اسلام آباد را به چالش کشیده و تشت رسوایی آن را از بام به زیر افگنده است. این حرکت ثابت کرد که نظامیان پاکستان نه تنها سرنوشت حکومت های ملکی؛ بلکه سرنوشت مردم این کشور را نیز به گروگان گرفته و عرادۀ استبداد را بر سر و دوش آنان به چرخش نگداشته اند. مداخلۀ ارتش پاکستان در امور حکومت ملکی و براندازی حکومت های ملکی این کشور تازه نیست و این کشور از آغاز پیدایش خود تا کنون چهار بار شاهد کودتا هایی بوسیلۀ جنرالانی چون سکندر مرزا، یحی، ضیاالحق و مشرف بودند. چنانکه اردوی پاکستان در زمان اعتراض هواخواهان خان به جاده ها بیرون شدند تا مردم را سرکوب کنند. بیرون شدن ارتش پاکستان به جادهها بار دیگر زمزمۀ کودتا به وسیلۀ نظامیان این کشور را به راه افگند. این حالت
سخنگوی ارتش پاکستان را واداشت تا بگوید که به رغم چالشها داخلی و خارجی و توطئهها، رهبری ارتش منسجم و متحد هستند و وی تاکید کرد که نیروهای مسلح پاکستان اعتقاد راسخ به رای مردم و نظام دموکراتیک دارند. وی در حالی این سخنان را گفت که عمران خان نخست وزیر پیشین این کشورپس از کسب قرار وثیقه از دادگاه اسلامآباد، فرمانده ارتش را مسوول اوضاع فعلی کشور و سرکوب اپوزیسیون دانست. وی در حالی این سخنان را گفت که نظامیان پاکستان در صدد تغییر نظام پارلمانی به نظام ریاستی هستند. حوادث کنونی پاکستان بار دیگر از مداخلۀ ارتش در حکومت ملکی این کشور پرده برداشت و رویارویی مستقیم ارتش با عمران خان را به نمایش گذاشت.
این در حالی است که خان به کمک ارتش پاکستان به قدرت رسید و اما این رابطه به زودی بهم خورد. دلیل بهم خوردن آن هم اتخاذ سیاست های مستقلانۀ خان بود که خشم ارتش این کشور را برانگیخت. عمران خان در واقع یک سیاست خارجی نوین و مستقل را در پاکستان بنیان نهاد. عمران خان سیستم دو حزبی که برای چندین دهه بر پاکستان مسلط بود را کنار زد و با شعار مبارزه با فساد در انتخابات پاکستان پیروز شد. وی برخلاف اسلاف خود، نفوذ سعودی در پاکستان را کاهش داد و روابط با کشورهای بزرگ جهان اسلام نظیر ایران و مالزی را در دستور کار خود قرار داد و روابط با قدرتهای شرقی نظیر چین را گسترش داد. در همین راستا بود که دولت عمران خان با درخواست واشنگتن مبنی بر استقرار ارتش آمریکا در پاکستان پس از خروج ناتو از افغانستان مخالفت کرد. «خان» تیر ۱۴۰۰ در جریان خروج آمریکا از افغانستان گفت: «اسلام آباد بصورت قطع به C.I.A اجازه نخواهد داد که از خاک این کشور برای عملیات ضدتروریستی پس از خروج از افغانستان استفاده کند.»
بر همین اساس بود که خان در پی تحولات اخیر در منطقه و همچنین موضوع تهاجم روسیه به اوکراین، اولین نخست وزیری بود که از مسکو دیدار کرد؛ گرچه این بازدید از پیش برنامه ریزی شده بود. ممکن آمریکا انتظار داشت که در واکنش به حمله روسیه این دیدار لغو شود و اما چنین کاری صورت نگرفت و از سوی دیگر نیز پاکستان حمله روسیه به اوکراین را به طور مستقیم محکوم نکرد و فقط سفیر این کشور در تماسی تلفنی با وزیر خارجه اوکراین، پشتیبانی این کشور را از تمامیت ارضی اوکراین اعلام کرد و این اعلان خشم واشنگتن را برانگیخت. این رخداد ها بر کشیده گی میان ارتش و خان افزود و گویا خان در برابر اهداف ارتش پاکستان قرار گرفت. از آنجا که ارتش بازیگر اصلی در پاکستان است وهر از گاهی برای تحقق اهداف خود پشت دولت پاکستان را خالی کرده و می کند. عمران خان در رابطه به مسایل خارجی نیز در برابر ارتش پاکستان قرار گرفت؛ در ارتش پاکستان دو طیف وجود دارد که یکی دارای روابط بسیار نزدیک با آمریکا و دیگری دارای روابط و دیدگاهی نزدیک با چین دارند. رویارویی کنونی ارتش با خان نیز ریشه در همین اختلاف ها دارد؛ اما این که ارتش در ظاهر یک گام به عقب گذاشته است و این به معنای عقب گشت آن نیست؛ بلکه منتظر فرصت است تا دو گام به پیش بگذارد. خان از نیات ارتش پاکستان آگاهی دارد و از همین رو بود که وی پس از رهایی به روز شنبه در پیام ویدیویی تازه از لاهور از طرفدارانش خواست که در حمایتش به گونۀ مسالمت آمیز اعتراض بیشتر کنند.
رهایی خان بوسیلۀ دادگاه گمانه زنی های زیاد همراه با نگرانی ها را برانگیخته است؛ زیرا تصمیم های دادگاه در پاکستان بیشتر سیاسی و دستوری است و در عقب آن دستان نظامیان این کشور قرار دارد. پس از این فیصلۀ دادگاه بیشتر از 400 افسر بلند رتبۀ ارتش پاکستان از وظیفه برکنار شدند و عا منیر رئیس ستاد ارتش پاکستان نیز در موقعیت حساسی قرار گرفته است. وی به گونه ای در برابر طیف نظامیان طرفدار امریکا قرار گرفته است که رویارویی او را با آنان دشوار گردانیده است. از همین رو تلاش هایی وجود دارد که نشان دهندۀ به وخامت رفتن اوضاع در پاکستان است. گمانه زنی هایی وجود دارد که وقایعی در راه است که برکناری و حتا حذف فزیکی منیر عاصم را در پی دارد. مقام های حکومت ملکی پاکستان از فیصلۀ محکمۀ پاکستان ناراض اند و برای بازداشت خان تلاش های جدی را در دستور کار خویش قرار داده اند تا پیش از برگزاری انتخابات خان را از صحنۀ مبارزۀ انتخاباتی بیرون کنند. چنانکه گفته می شود که قرار است، روز دوشنبه 15 می گردهمایی ای به رهبری ملا فضل رحمان در اسلام آباد برگزار شود. در پشت این حرکت حکومت پاکستان قرار دارد و ملا فضل الله از مزدبگیران پیشین آی اس آی است. اشتراک کننده گان در این گردهمایی خواهان برکناری قاضی و رئیس ارتش و بازداشت خان شوند. این صف آرایی ها حکایت از رویارویی های نظامیان این کشور دارد.
مردم افغانستان دست به دعا اند تا هرچه زودتر ارتش پاکستان منفجر شده و چندین پارچه شود تا جهانیان بویژه افغانستان از شر تروریسم و گروههای تروریستی رهایی پیدا کند. ارتش پاکستان نوکر گوش به فرمان امریکا و گردانندۀ سیاست های او به مثابۀ ژاندارم منطقه است. از این رو مردم افغانستان بی صبرانه منتظر فروپاشی ارتش پاکستان اند و برای از هم پاشی هرچه سریع آن لحظه شماری می کنند.
ممکن شماری مردم افغانستان را به ملامتی بگیرد و بگویند که هر کشوری دنبال منافع خود است و رهبران و سیاستگران جهادی و لیبرال و قومی افغانستان راه را برای تجاوز و دخالت پاکستان در افغانستان هموار کرده اند و بنا براین مردم افغانستان نباید نظامیان و زمامداران پاکستان را زیر تیغ ملامتی بگیرند. این سخن بجایی است و هیچ دزدی وارد خانه ای نمی شود تا راه بلدی از آن خانه او را یاری نکند. آری دیروز رهبران خاین جهادی جاده صافکن دخالت ارتش پاکستان در افغانستان و اکنون رهبران مستبد و قوم گرای طالبان راه بازکن دخالت نظامیان پنجابی در افغانستان هستند تا زمانی که این ها باشند، افغانستان در تیررس مستقیم نظامیان پاکستان قرار دارد و افغانستان به لانۀ دایمی گروههای تروریستی بدل خواهد شد.
حالا که برای حضور تمامی گروههای تروریستی در افغانستان فرصت سازی شده است. این برنامه از سال های پیش در نظر گرفته شده و اکنون با تبدیل شدن افغانستان به وزیرستان و تخلیۀ این کشور از افراد آگاه، زمینه های عملی برای اجرا شدن پروژۀ پیشین تبدیل شدن افبانستان به وزیرستان بیش از هر زمانی فراهم شده است. فرصت آن پیش آمده که گروههای تروریستی و افراطی تحت نظر طالبان فعالیت های شان را در فضای امن در افغانستان به پیش می برند و زمینه برای پیوشتن اعضا و رهبران گروههای تروریستی از سراسر جهان به گونۀ عمدی در افغانستان فراهم شده است. طالبان هم در تبانی با آی اس آی پاکستان از یک سو با کلاه گذاشتن بر سر مقام های کشور های چین، روسیه و ایران و از سویی هم بر سر مقام های امریکا به بازی های ترویستی خود زیر نام سرکوب داعش ادامه می دهند. سر نخ این بازی در دست نظامیان پاکستان است و طالبان ابزاری برای این بازی خطرناک تروریستی برگزیده شده اند. طالبان از یک طرف با وعدههای هوایی برای امریکا، مقام های این کشور را در راستای مبارزه با برتری جویی های اقتصادی چین و امتیاز طلبی های تسلیحاتی روسیه از سکوی افغانستان ترغیب می کنند و از سوی دیگر با پیمان بستن ها با چین و روسیه آنان را از خطر ایغور های ترکستان شرقی و گروههای تروریستی وافراطی ازبکستان و تاجکستان اطمینان می دهند. در میدان این بازی در اصل نظامیان پاکستان قرار دارند.
حرکت کنونی که در پاکستان زیر نام محکمۀ عمران خان به راه افتاده، در عقب آن اهداف تروریست پرورانه قرار دارد که به نحوی رویارویی حلقۀ طرفداران امریکا و حلقۀ طرفداران چین را به میدان کشیده است تا با برد یک جناح و باخت جناح دیگر بازی های تروریستی در افغانستان سر و صورت مشخصی پیدا کنند. مردم افغانستان که از نیت های اصلی نظامیان و سردمداران پاکستان آگاهی دارند و بحیث یکی از گزینه ها فروپاشی ارتش پاکستان و تباهی این کشور را آرزو دارند تا دست تروریسم و گروههای تروریستی و حامیان منطقه ای و جهانی آنان از افغانستان قطع شود. یاهو