یکی از خشن ترین دوره تاریخ بشری که در آن زن ستیزی به اوج خود رسیده بود دوره بابلی ها بود.در آیین بابلی خدای بود به نام مردوک که خدای آفرینش و باروری بود. و جانشین ( آنو) خدای خدایان شده بود. نام مردوک از ریشه سومری ( مراوتو) گرفته شده است و بابلی ها او را به امروتوک و سپس مردوک ساخته بودند.
مردوک خدای زن ستیز و طالبی بود. در دین مردوکی زنان موجودات نجس شمره می شدند، بانوان اجازه نداشتند. تا در مهادژ ها یا معابد داخل شوند. زن اجازه نداشت تا بدون اجازه شوهران شان از خانه های شان بیرون شوند.
بر بنیاد لواحه گلی که در این پسین سالها خوانده شده اند.
مردان باورمند به مردوک اجازه داشتند ، تا زنان شان را لت وکوب کنند.
در مذهب مردوک زنان تنها وسیله معیشیت و باروری بودند و بس.
مردوک مردی بود با قامت بلند وریش دراز ، در دین مردوک مردان اجازه نداشتند تا ریش شان را کوتاه کنند.
درست مانند طالبان افغانستان که صد در صد پیرو دین مردوکی هستند.
اما در مذهب کوشانی که دین آریایی داشتندرویداد به گونه دیگری بود .
از سنگ نوشته های رباطک بر می آید ، که بزرگترین خدا باختری الهه ننه(Nana) است .واژه ننه که امروز در زبان گفتاری مردم کابل به معنی بانوی کهن سال و مادر و گاهی برای مادر بزرگ یا مادر کلان به کار می رود ، بازمانده همان خدای ننه است. پس از خدای ننه خدای هندی ( آمه) (Umma) به زبان باختری کوشانی (Ommo)قرار داشت. او نیز خدای مادینه و بانو بود . پس از آنها خدای سومی خدای آریایی اهورمزدا قرار داشت. بر این بنا بزرگترین خدا در دین کوشانی الهه (ننه) ( که در سنگ نوشته رباطک با حرف تعریف (ia) یعنی جنس مادینه یا مونث یعنی (ia Nana) آمده است.) بود در برخی از سکه های زرین کنشکا و هویشکا حتی به لقب والاتر به حیث ملکه روی زمین یا لقب باختری ننه شاه( Nana Şao ) بانو ننه شاه نیز مزین شده است که یکسان با لقب یما که ایزد بود همچنان شاه ذکر شده است.
ننه شاه بانوی مهربان ، آنساندوست و نسبت به بانوان مهربان بود.
در آیین و دین باختری زنان در مهادژ به مثابه عابد عابدان کار می کردند و در همه امور با مردان مساوی بودند.
از مقایسه دو دین مردوکی و باختری به این فرایند ، می رسیم ، که طالبان افغانستان ، با این کرکتر زن ستیزی شان پیروان دین مقدس اسلام و دین و آیین اهورمزدایی و ننه شاهی کوشانی نی بلکه پیروان خدای شیطانی مردوک بابلی اند.
بادرود ومهر