تحلیل جهانی در عصر کنونی نیازمند توجه ویژه به عوامل اقتصادی، سیاسی و امنیتی است. در این مقاله تلاش میکنم به بررسی حرکت جهان در این دو حوزه کلیدی و همچنین وضعیت افغانستان بطور شاید و باید بپردازم.
۱. رقابت بین هژمونهای جهانی
رقابت میان قدرتهای بزرگ مانند ایالات متحده امریکا، چین، روسیه و اتحادیه اروپا به شدت افزایش یافته است. این رقابتها با گذشت هر روز جهان را بطرف یک بحران میبرد این رقابت ها بر اقتصاد جهانی، امنیت بینالمللی و نظم جهانی تأثیر گذاشته و هر روز آنرا خورد و خمیر میکند. هر یک از این قدرتها در تلاشند تا نفوذ خود را در مناطق مختلف جهان گسترش دهند، که این امر میتواند به تغییرات عمده در سیاستهای جهانی، اقتصادی، امنیتی و حتی مهاجرتی وکلتوری تاثیر داشته باشد.
۲. چالشهای بینالمللی
سازمان ملل متحد در حال حاضر نمیتواند کار های را که باید انجام میداد انجام دهد ملل متحد در حال حاضر گروگان پنج قدرت جهانی است که حق وتو دارند از سوی دیگر جهان با چالشهای مهمی مانند تغییرات اقلیمی، مهاجرت، تروریسم و اقتصاد ور شکسته مواجه است که بر پایداری جهانی تأثیر دارند. این مسائل نیازمند همکاری و هماهنگی بینالمللی برای یافتن راهحلهای مؤثر است. بحرانهای انسانی و نزاعهای منطقهای نیز به پیچیدگیهای این چالشها افزوده است که با گذشت هر روز بحرانی تر میشود.
۳. تکنولوژی و دیجیتالیزاسیون
پیشرفتهای فناوری مانند هوش مصنوعی و اینترنت اشیاء به طور چشمگیری بر بازارهای جهانی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی تأثیر گذاشتهاست. دیجیتالیزاسیون به تغییر الگوهای تجاری، تحولات اقتصادی و تغییرات در سیاستهای تجاری بینالمللی منجر شده است.
۴. تغییرات در ساختار جمعیتی و اجتماعی
تغییرات جمعیتی نظیر رشد جمعیت و پیری آن، و همچنین مهاجرتهای بینالمللی، به چالشهای جدیدی در سیاستهای دولتی و اقتصادی، سیاسی و امنیتی منجر شدهاند. این تغییرات نیازمند پاسخهای مؤثر برای حفظ ثبات اقتصادی و اجتماعی در کشورهای جهان است.
اعمالی را که بعضی از مهاجرین چه افغان یا غیر افغان در بعضی از کشور های اروپایی انجام میدهند این کشور ها آهسته آهسته علاقمند آن میشوند که دیگر مهاجر پذیر نباشند و هر حرکت مهاجرین را جنبه تروریستی میدهند و با آنها برخورد جدی مینمایند.
۵. دیپلماسی و همکاری بینالمللی
دیپلماسی و همکاری بینالمللی برای حل بحرانها، توسعه و حفظ صلح جهانی، کمک به کشور های فقیر حیاتی است. سازمانهای بینالمللی و توافقات چندجانبه ابزارهای کلیدی در این راستا هستند.
اما آنچه که توقع میرفت نتوانستند به آن عمل کنند.
اما مسائل خاص که در حال حاضر از همه مهم تر است، چیست؟
-جنگ میان مردم مظلوم فلسطین و اسرائیل:
این مناقشه تأثیرات کشنده انسانی، اقتصادی ،سیاسی و امنیتی گستردهای دارد و حل آن نیازمند تلاشهای دیپلماتیک مستمر میباشد.
-جنگ میان فدراتیف روسیه و اوکراین:
این بحران نه تنها بر منطقه بلکه بر سیاستهای جهانی و بازارهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی تأثیرگذاشته است.
-انتخابات ریاست جمهوری امریکا:
نتایج این انتخابات میتواند تغییرات عمدهای در سیاستهای داخلی و خارجی ایالات متحده امریکا ایجاد کند، که به نوبه خود تأثیرات زیادی بر اقتصاد، امنیت و سیاست گذاری های جهانی نیز خواهد داشت.
اما در مورد افغانستان:
افغانستان هم با گذشت سه سال از حکومت طالبان با چالشهای عمدهای در حوزههای سیاسی، امنیتی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی روبرو است:
آموزش دختران: عدم دسترسی دختران به آموزش به شدت محدود حتی به نقطه صفر رسیده است. تنها میتوانند در مدارس دینی بروند و چیزی را که آخند و ملا میگوید بخوانند این وضعیت تأثیر منفی زیادی بر توانمندیهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و امنیتی کشور گذاشته است، چرا که آموزش زنان نقش حیاتی در توسعه جامعه و بهبود کیفیت زندگی دارد که در حال حاضر از آن محروم ایم.
منع کار زنان: قوانین جدید طالبان مانع از فعالیتهای اقتصادی و شغلی زنان شدهاند. این امر به نابرابری جنسیتی سخت دامن میزند و به اقتصاد ملی آسیب بزرگی رسانیده است.
چالشهای اجتماعی: پس از تصرف طالبان، نگرانیهایی درباره حقوق بشر، آزادیهای فردی و وضعیت اجتماعی در افغانستان افزایش یافته است. حقوق زنان، دسترسی به بهداشت و آموزش، و مشکلات اقتصادی از جمله این چالشها هستند که به نیاز به پاسخهای مؤثر و جهانی اشاره دارند.
چالشهای فرهنگی: افغانستان به دلیل تاریخ غنی فرهنگی و تنوع قومی، با مسائل فرهنگی پیچیدهای روبرو است. جنگ و ناپایداریهای اخیر منجر به آسیب به میراثهای فرهنگی و ایجاد اختلال در زندگی اجتماعی شده است. حفظ و احیای این میراثها و حفظ هویت فرهنگی در شرایط کنونی از اهمیت بالایی برخوردار است.
مدیریت طالبان: نحوه مدیریت طالبان بر ثبات سیاسی و اقتصادی افغانستان تأثیر زیادی دارد. عملکرد طالبان در اداره کشور و تعامل با جامعه جهانی میتواند بر آینده افغانستان تأثیرگذار باشد.
پذیرش بینالمللی: روابط طالبان با جامعه جهانی و نحوه تعامل آنان با کشورهای دیگر نقش مهمی در آینده اقتصادی و سیاسی افغانستان ایفا میکند. تعامل مثبت با سازمانهای بینالمللی میتواند به بهبود وضعیت اقتصادی کمک کند.
نا گفته نماند که نه تنها افغانستان، بلکه پاکستان هم بعد از این مرکز تشنج، مرکز رشد تروریزم و مرکز بحران خواهد بود.
نتیجهگیری
آینده جهان در حوزههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و امنیتی به پیچیدگیهای زیادی گره خورده است. برای پیشبینی صحیح و ارائه پاسخهای مناسب، نیاز به تعامل و همکاری بینالمللی مؤثر و تحلیل دقیق این تحولات داریم. وضعیت افغانستان نیز به شدت تحت تأثیر مسائل مربوط به آموزش دختران، منع کار زنان، چالشهای حقوقی آزادی بیان اجتماعی و فرهنگی قرار دارد و نیازمند توجه و اقدامات دقیق برای دستیابی به ثبات و پیشرفت است.
اما در حاضر با گذشت هر روز افغانستان منزوی میشود و جامعه جهانی با طرز شیوه حاکمیت موجود توافق ندارند و تشویش وجود دارد که آهسته آهسته بعد از انتخابات امریکا کسی یا کسانی دیگری که به قدرت میرسند ممکن کمک ها در افغانستان کاهش پیدا کند و وضع اقتصاد مردم بحرانی تر شود.
هنوز که فرصت اندکی به نشست چهارم دوحه داریم امیدواریم که طرف های ذیدخل هم طالبان هم جامعه بین المللی و هم مردم افغانستان روی یک توافق که بتواند مردم افغانستان و افغانستان را خانه مشترک خود بداند به نتیجه برسند.
در غیر آن ما بطرف در حرکت هستیم که آینده آن خیلی دشوار و بحران زا خواهد بود.
احمد سعیدی