تیری جونز کشیش امریکایی بود که در اپریل 2011 در ایالت فلوریدا، سوختاندن قران عظیم الشان را به نمایش گذاشت. بعد ازآن، در اوایل ماه سرطان 1391 نسخه های سوخته قران توسط عساکر امریکایی در بگرام به نمایش گذاشته شد. این دو کنش امریکایی ها واکنش های تندی را بخاطر هتک حرمت به کتاب مقدس مسلمانان در کشور در پی داشت. در عربستان سعودی، مهد پیدایش دین مبین اسلام و قرآن و همچنان در قلمرو های تیکه داران پر و پا قرص! و دو آتشهء دیگر این دین ( آخوند های ایرانی، شیوخ قطر و امارات) که ادعای رهبری اسلام را در جهان میکنند، صرف برای رفع مسوولیت خویش، از سر ناگزیری فقط با محکوم نمودن این حوادث اکتفا کرده اند و بس. نه تظاهراتی بود و نه غریو و خشم و خروش و کـُشت و کشتاری.
اما در افغانستان چه رمز و رازی بود که نسخه هایی از قرآن های سوختانده شده به معرض نمایش پارلمان قرار داده شد و به ولایا ت نیز رسید که این عمل هدفمندانه منتج به تظاهرات وسیع و خشونتباری گردید که توسط افراطیان و ملا های مزدور رهبری میشد و جان ده ها تن از هموطنان بیگناه مان را که بیخبر از همه بازی های «شیطانی» اند، گرفتند و بسی ثروت های شخصی و ملی را به خاک یکسان نمودند.
پس در کشور ما کی ها اند که مردم بیچاره ی ما را استحمار کرده گوسفندوارانه به شرکت در تظاهرات تفتین آمیز پیش انداخته، هل داده، نسخه های قران سوختانده شده را با سوء استفاده از باور ها و عقاید پاک ایشان، در دسترس آنها قرار داده و خون ایشان را میریزانند و از قربانی آن ها برای حصول اهداف رذیلانه و ضد اسلامی و ضد بشری خود سود میبرند؟ بلی هموطن- همین ملا ها و دا ملا ها و مولوی ها و شورا های نامنهاد اسلامی و شورای نامنهاد عالی صلح!؟ در صورت ضرورت موظف به بازی های بغرنج سیاسی کشوری و منطقوی نیز میشوند. ما مشاهده کردیم که در آستانه ی امضای موافقتنامه ی استراتیژیک میان افغانستان – امریکا، مردم متدین کشور ما شاهد جهت گیری ملا امامان مساجد بودند، که این علمای کرام!؟ ملا امامان و داملاها و شوراهای اسلامی، امضای این توافقنامه را به سود کشور خواندند و با مهر تایید گذاشتن برآن فتوایی هم صادر کردند. اما تازه ترین رویکرد اهانت به کتاب مقدس مسلمانان، بتاریخ 21 جون 2012 توسط طالبان بود که در ولسوالی اندر ولایت غزنی اتفاق افتاد. به گزارش رادیو صدای آلمان، باشندگان ولسوالی اندر ولایت غزنی می گویند که طالبان در این منطقه چند نسخه قرآن را سوختانده اند. آنها پاره های قرآن های سوخته را به شهر غزنی آورده، به خبرنگاران و نمایندگان شورای ولایتی نشان دادند. حدود 40 تن از باشندگان ولسوالی اندر بعد از ظهر پنج شنبه (1 سرطان 1391/ 21 جون 2012) در حالی که نسخه های نیم سوخته قرآن را به دست داشتند، به شورای ولایتی غزنی در مرکز این ولایت آمدند. آنها گفتند که این قرآن ها را اعضای گروه طالبان سوختانده اند. اندر از ولسوالی های ناامن غزنی است و طالبان در آن حضور گسترده دارند. از چندین هفته به این سو باشندگان این ولسوالی به قیام علیه طالبان پرداخته اند تا مکتب های خود را بازگشایی کنند. از وقتی که مردم علیه طالبان مقاومت می کنند، شماری از بزرگان محلی و آنهایی که در این قیام دست دارند، کشته شده اند… كتاب هاي دينی و قرآن هايی كه سوخته اند، در خانه ملا امام قريه “غندی” نگهداري مي شدند… امان الله كامراني، عضو شوراي ولايتی غزنی گفت كه دلیل سوختاندن نسخه هایی از قرآن توسط طالبان، خیزش مردمی علیه آنها می باشد. اما او افزود که این کار طالبان بیشتر خشم مردم را بر می انگیزاند. در تازه ترین درگیری که دو روز پیش در قریه های “گنده ایر” و”پایندی” ولسوالی اندر میان مردم و طالبان صورت گرفت، هشت جنگجوی طالبان کشته شدند و مقداری سلاح و مهمات نیز به دست مردم افتاد. قیام مردمی مردم مومن و با دیانت اهالی ولسوالی اندر ولایت غزنی بر ضد جنایات شنیع و نابخشودنی طالبان فقط در تعدادی از رسانه ها بصورت یک گزارش خبری نشر شد و بس. کجاست آن رئیس جمهوری که اکت ولسمشری کرده بخاطر تامین عدالت اجتماعی و امنیت سراسری قلقله و ژاژخایی میکند، اما از جنایات طالبان که تمام ارزش های اخلاقی و دینی مردم را زیر پا کرده مورد هتک حرمت قرار میدهند، چشمپوشی کرده سکوت شرمگنانه اختیار مینماید؟
کجاست آن شورا هایی به اصطلاح اسلامی و ملا های «فتوایی» که پدران شان برای پادشاهان وقت جواز ازدواج های متعدد را صادر میکردند و بنام «دارالحرب» این حکم را شرعی میپنداشتند؛ ولی در برابر این قرآن سوزی مشهود و ثابت و مستند چشم و گوش را بسته اند؟
پس اینجا نتیجه چنین بر مییاید که دین اسلام بمثابه یک ابزار انحصاری در دست بازیگران پشت پرده قرار دارد که ازان به حیث یک ایدئولوژی سیاسی، برای منافع خود سود برده و حاکمیت مافیایی کرزی و شوراهای اسلامی مزدور با ملا ها و داملا های حلقه به گوش شان در دست های سیاه نوکران سلفی و وهابی آنان قرار دارد. و هرآنچه وطنپرستان و ملاهای متدین و عالم واقعی ای وجود دارد، فریاد های دادخواهانهء ایشان را در گلو خفه میکنند. باشد که صاحب قرآن که خود حفاظت آنرا تضمین کرده است؛ آخر الامر چه مجازاتی بر اینهمه منافقان و دینبازان و ریاکاران بدمست؛ نازل خواهد ساخت؟!