زن را ” گل شبها ” و ” شبستان ” ، مسا ز
بیگا نه ز د نیای درخشان ، مسا ز
ای طا لب ظلم و زند ه گی بد وی
مهر و مه ما ، به ابر ، پنهان ، مسا ز
” فروغ هستی ”
خشونت واژه ی عربی است . درفرهنگهای زبان فارسی ، و اژه های درشتی ، ناهمواری و تند
خویی بجای واژه خشونت ) 1( بکار رفته است قبایل واقوام ، خراسا نزمین وافغا نستا ن
مستقل غیر منسلک ، دموکراتیک واسامی ، از با ستان زمان تا دوران سیطره استعمار کهنه نو
وامپریالزم ، پیوسته در برابر خشونتهای کور طبیعت ، تهاجم جهانکشایان ، استعما ر بریتانیای
کبیر ،استبداد استعماری و تجاوز مثلث القاعده طالبان و نظامیگران پا کستان ، از آزادی میهن ،
واز دست آوردهای دانش فرهنگ وسنن پسندیده ی نیاکان با تیر وکما ن و ” تیغ حق ” وعد الت
دفاع دادخواهانه کرده اند
ازدیدگاه موانا ی بلخی ” تیغ حق ” : تیغ راستی درستی ، داد عدل وانصاف وازتیغ آهن تیز
تر واز صد لشکر ظفر انگیز تراست )2( –
” تیغ حق از تیغ آهن تیز تر – بل زصد لشکر ظفر انگیز تر ”
و حافظ شیراز نیز آسایش دو گیتی را د ر ” مروت ” ) 3( و” مدارا ” )4(
ودرین دو واژه ، با چی زیبایی وروشن بینی تفسیر کرده است :
” آسایش دوگیتی تفسیر این دو حرف است با دوستان مروت با دشمنان مدارا ” میهن بی سقف ودر ودیوا ر ما ، در اوضاع وشرایط کنونی نیز ، به گرهگاه تضادهای
حاد بین المللی منطقه یی ملی قومی نژادی مذهبی به میدان جنگ ، خشونت ، کشتار
بیرحمانه بی گناهان وبستر کشت تجارت وقاچاق مواد مخدر ، فقرسیا ه ، بیماریها ی
روانی آزمایشگاه ساحهای کشتار خونین توده ها ، به مرکز زورآزما یی کشورهای
عضو پیمان همکاری شانگهای ، ناتو ، امریکا، ،کشورهای عربی خاور میانه ، به
ویژه عربستان سعودی ، طالبان مرگ و لشکر “جنگلی !”. پاکستان مبدل شده است
د رچنین احوال واوضاع پیچیده وخشونت بار تاریخی ملی منطقه یی وبین المللی همه قبایل
اقوام به ویژه معیوبان معلوان مبتایان مواد مخدر ، کهنساان زنان وکودکان مردم
افغانستان ، نه تنها از ابتدایی ترین حقوق وآزادیهای دموکراتیک خود محروم شده وظلم
اجتماعی ملی قومی قبیله یی تبعیض مذهبی ، زبانی و خشونتها ی گونه گون را،
درگوشت وپوست وتا مغز استخوان احساس میکنند ؛ بل این سیاستهای تمامیت خواهانه ،
ظا لمانه و آزادی کش ،مانع بزرگی در راه رشد مستقل ملی وتآء مین برابری حقوقی
شهروندان ، صلح وترقی جامعه باکش ما نیز گردیده است
بنابرین مبارزه در راه اتحاد وهمبسته گی نیرومند همه گروههای قومی طبقات اقشار
وایه های محروم و تحقیر شده کشور واحد وتجزیه ناپذیر ما و پیکار داد خواهانه علیه
هر گونه تجاوز و خشونت قومی ملی واجتماعی ،برتری جویی نژاد ی، قبیله یی
وگرایشهای تنگ نظرانه محلی عمده ترین رسالت تاریخی وملی مردمان آزادی دوست
کشور، به مقیا س ملی وبین المللی میباشد
بازتاب روشن اندیشه های پیشرو اجتماعی سیاسی فرهنگی ، در پلتفورم ) اعامیه یا مرام
حزبی ( احزاب سیاسی ملی ودموکراتیک وسیکوار افغانستان معاصر نیز به کاهش
خشونت ، سردمهری درشتی وتند خویی و افزایش احساس همبسته گی ودوستی
درجامعه مساعدت میکند
راه آزادی دموکراسی ،ترقی اجتماعی ، صلح وبرابری حقوقی همه گروههای ملی ،مذهبی
وتساوی حقوقی زنان با مردان را روشن وهموار مینماید ،
پیروزی درین پیکار داد خواها نه زنده گی اجتماعی وملی امری دشوا ر ولی ممکن
است . راهها و و سایلی که جامعه مستعد به تکامل مارا میتواند از مرداب خشونتهای
مرگبار اجتماعی و ملی رهایی بخشد هما نا شناخت بسترها ، انگیزه ها وعوامل خشونت
و ستمهای گونه گون اجتماعی ملی سیاسی ، تبعیضهای قومی قبیله یی و مذهبی و پیکار
آگاهانه علیه این ستمهای گونه گون اجتماعی ملی و نا برابری حقوقی و عوامل تحقیر مردم
محروم کشور میباشد
با شناخت بستر وعوامل تاریخی اجتماعی – ملی وبین ا لمللی خشونت ، اینک راهها
ی ووسایل مبارزه ی دادخواهانه را به پیشگاه نسل جوان و خشونت ستیز جامعه
باکش ما به ایجاز کامل مطرح میکنیم
وباور نیرومند دارم که توده های بپا خاسته ی میهن مستعد به تکامل ما ،در آینده ی نی
چندان دور ، علیه افراط کاریها مستبدان تاریخ معاصر، بپا خواهند خاست و
سرانجام عوامل خشونت وستمهای گونه گون اجتماعی ملی ، سیاسی تبعیضهای قومی قبیله یی مسلط کنونی را به گورستان تاریخ خواهند سپرد وقادربه انجام وظایف
مبرم تاریخی زیرین خواهند شد
1 ( – به تشکیات ا ساسی کشور تجدید نظر شود
با بیان پیشینه ی مبارزات پرافتخار آزادیخوانه ی ملی توده های مردم وشناخت ماهیت نظامات
ستمگستر وخشونت بار فیودالی قبیله سااری ، استبداد ا ستعماری ، امپریالزم جهانی وشناخت
دردهای استخوانسوز زحمتکشان ورنجها ی بیکران همه گروههای رنجدیده ی قومی افغانستان
دروضع مشخص دشوار وپیچیده ی کنونی : به منظور ایجاد اتحاد واقعی ملی بین شهروندان
برابر حقوق افغانستان وکاهش خشونت وسرد مهری میان توده های مردم بایستی – از
راههای قانونی مطا بق به موازین واصول دموکراسی بر تشکیات اساسی افغانستان تجدید نظر
شود ودر تقسیمات ملکی نوین کشور ، ساحه ، تعداد نفوس رابطه های اقتصادی زبانی وفرهنگی
شهروندان افغانستان مد نظر قرار گیرد .
– شورا های روستاها ،ولسوالیها شهرداریها وواحد های تشکیاتی وایات کشور بر اساس موازین
دموکراسی و برابری حقوقی شهروندان بیدرنگ تشکیل شود وبه مقصد غلبه بر بیروکراسی
وکاهش سرگردانی توده های فقیر دهقانان وزحمتکشان روستاها ، از سوی پارلمان ودولت
مرکزی به واحدهای محلی وایتی وشهرداریها صاحیت بیشتر قانونی انتقال یابد باید دانست که
اشتراک دموکراتیک توده های مردم در قدرت سیاسی جامعه نه تنها تجزیه طلبی نمی باشد
بل پایه های اتحاد و همبسته گی ملی جامعه چندین قومی مارا تحکیم و تقویت بیشتر می بخشد
2( – قانونی اساسی دولت جمهوری اسامی افغانستان به ترمیم ضرورت دارد
تمرکز دولت جمهوری اسامی ، به دست نماینده گان یک شخص قوم وقبیله درشرایط
افغانستان چندین قومی وقبیله سااری، مانع جوشش و رشد شتابنده جامعه ی مستعد به
تکامل ما میشود
پاسداری ازنظامات کهن قبیله سااری ، زمینداری اربابی و بهره کشی ظا لمانه از دهقانان
کارگران وزحمتکشان ، تجاوز آشکار به حاکمیت ملی ی ، شهروندان برابر حقوق
مردمان کشور چندین قومی وقبیله یی افغانستان است
با الهام از راه ورسمهای زنده گی نوین و دموکراتیک بشریت ترقیخواه ،همانگونه که
دانایان جهان آموخته اند ” بایستی نی حکومتها ، در موعظه های دینی ومذهبی شهروندان
کشور ، دخالت کند ” ونی ” عالمان دین ومذاهب ، به بودجه وسیاست دولت کاری
داشته باشد ”
– در روشنی این ضرورت تاریخی وارزشهای اعامیه ی حقوق بشر ، قانون اساسی کنونی
افغانستان بایستی بیدرنگ ترمیم شود
3 ( – مسا ءله زبانهای افغانستان به حل اساسی ودادخواهانه نیازدارد
به حل اساسی مسآله ی زبانها ی همه اقوام افغانستان بر مبنای اصول دموکراتیک اقدامات-
تآ خیر نا پذیر به عمل آید . – تشکیل شورای فرهنگستان زبانهای ملی افغانستان ، وضع مصطلحات علمی وتخنیکی جهان ؛
درچها رچوب اکادمی علوم جمهوری افغانستان , به غنامندی زبانهای ملی ورشد زبانها ی همه
اقوام وملیتهای افغانستان تکانه نیرومند می بخشد بنابرین اقوام و قبایل حاکم کشور نباید بیش
ازین دربرابر آزادی ورشد شتابنده زبانهای کشور کثیرالمله ی افغانستان بیهوده سنگ
اندازی وزبا نهای دیگر اقلیتهای ملی را مسخ کنند
4 ( – تشکیل دموکراتیک شوراهای محلی ،وایتی ملی و شهرداریها ضرورت زمان
وزنده گی معاصراست
– سنگ اندازی در برابر حق اشتراک فعال وشفاف همه شهروندان برابر حقوق جامعه ، در
شوراهای محلی ، وایتی شهرداریها وشورای ملی به هر بهانه ای که باشد فقط به دوام
مردابهای خشونت -ستم ملی ، فربه شدن سر برآورده گان قبایل حاکم ، سرمایه داران دال ،
بیروکراسی فاسد ، افزایش قربانیان خاشخاش سااری و ساطین بی تاج ) مافیای مواد
مخدر ( منجر میشود باید علیه این میراثهای دوران قبیله سااری کوچنده گی وزمینداری –
اربا بی ، یورش نوینی آغاز شود
وتشکیل شوراهای محلی وایتی ملی وشهرداریها در مرکز توجه وشعار جبهه متحد
نیروهای سیکوار افغانستان قرارگیرد
5 ( – ضرورت تغییر ساختار دولت ریاستی به “نظام پارلمانی ”
وبا درک ارزشهای دموکراتیک اعامیه ی حقوق بشر تساوی حقوق شهروندان وهمبسته گی
پایدار اقلیتهای ملی ومذهبی دروطن واحد وتجزیه ناپذیرما ؛ ساختار اداره ی کنونی افغانستان
به ” نظام پارلمانی ” تبدیل شود
وحاکمیت ملی ازطریق انتخابات آزاد سری مستقیم مساوی به نماینده گان منتخب مردم افغانستان
با همه شفافیت انتقال یابد
سنگ اندازی در برابر این خواست دادخواهانه ودموکراتیک توده ها د شمنی با ارزشهای
دموکراتیک قانون اساسی وگردنکشی از ارزشهای اعامیه حقوق بشر وسر فرود آوردن به
پاسداران نظامات کهن قبیله سااری زمینداری اربابی واربابا ن خشونت میباشد
6( – ضرورت ترمیم قانون احزاب سیاسی
– تشکیل دهها حزب سیاسی اییک ) دموکراتیک ومردمی ( د ارای برنامه ها وآیین نامه های
نی چندان ناهمگون کشور، به اتحاد خلل ناپذیر وهمبسته گی نیرومند نیروهای ملی ودموکراتیک
جامعه باکش قبیله یی وچندین قومی ما لطمه های ) سیلی ها ( نیرومند زده است
فرایند انتخابات ریاست جمهوری شورای ملی شوراهای وایات ولسوالیها وشهرداریهای ودیگر
نهادهای دموکراتیک جامعه چندین قومی افغانستان ، به اشتراک فعال احزاب سیاسی با نفوذ پرعدد
ملی دموکراتیک واییک ) مردمی – ملی ( ضرورت ترقی آفرین دارد
– تشکیل چنین احزاب ملی ومردمی ) با سازمانهای اجتماعی ، فرهنگی وصنفی آن ( ، درین
برهه ی تکامل تاریخ به حل وفصل داغ ترین مسایل عمومی ملی جامعه ی چندین قومی وقبایلی ما
وبه کاهش تنشهای قبیله یی قومی ، منطقه یی و جوشش شتابنده ی فرایند ) پروسه( ملت – دولت
ملی وبه صلح وامنیت پایدار افغانستان واحد وتجزیه ناپذیرما پاسخ ازم گفته میتواند – ولی شوربختانه جناب حامد کرزی رییس دولت اسامی با تیم کاری امریکاییان افغان تبار
خود ازهمان آغاز هجوم حضور و نفوذ امریکا وناتو بر مثلث القاعده طالبان وتحریکهای وهابیی
پا کستا ن ، بجای تقویت مواضع جبهه متحدملی و نیروهای اییک ) ملی –مردمی ( وترقیخواه
کشور وسرکوب القاعده طالبان و تحریکهای وهابی پاکستان و امارات عربی ، دانه های اختاف
قومی زبانی وپراگنده گی ملی و سیاسی را در صفوف نیروهای ملی دموکراتیک وتحول طلب
جامعه بذر کرد
و سوگمندانه بیش از صد حزب سیاسی بی نفوذ و ناتوان را با چهل نامزد و08 معاون ریاست
جمهوری و با مصارف هنگفت جامعه جهانی وارد صحنه پیکار انتخاباتی ریاست جمهوری
ساخت وبا چنین پالیسی نفاق افگنانه آب به آسیاب نظامیگران پاکستا ن وکشورهای عربی
خاورمیانه ، القاعده وطالبان ظلمت ریخت و به این نیرنگها ، از تقویت پایه های ملی وسیاسی
جبهه متحد ملی و اشتراک نماینده گان عاقل وآگاه همه قبایل واقوام وپیروان مذاهب افغانستان ،
درحیات سیاسی جامعه ی استبداد کوفته ی ما جلو گیری کرد
و مانع غلبه نیروهای دارای برنامه های روشن سیاسی اقتصادی فرهنگی و اجتماعی دموکراتیک
وملی ومانع پایه گذاری یک نظام پارلمانی وانتقال دموکراتیک قدرت به شوراهای محلی وایتی
ملی وفعالیتهای دموکراتیک شهرداریها و اداره های محلی و دیگر نهاد های دموکراتیک
جامعه مستعد به تکامل ما گردید
7( – درپشت شعار ضد جنگسااری کیان خزیده اند ؟
درآغا ز تشکیل و تمویل تنظیمهای بنیادگرا ازسوی نظامیگران پاکستان عربستان سعودی ،
تاچر صدراعظم محافظه کاران انگلیس، در دره ی خیبر رفت ، مها جران و جنگجویان
این تنظیمها ی بنیادگرا را بنام “رزمنده گان مقدس! ” یاد کرد
پس از تراژیدی 11سپتمبر ولشکر کشی حضور ونفوذ امریکا و کشورهای عضو ناتو و جامعه
جهانی وسرکوب مثلث القاعده طالبان وملیشه های پاکستا ن از سوی رزمنده گان جبهه ی متحد
ملی – اسامی ونیروهای هوایی امریکا ، دولت سست بنیاد مواءقت ،انتقالی وبه اصطاح
انتخابی حامد کرزی امریکایی افغان تبار استقراریافت
وسی هزار “افسر رزمنده ی ” جبهه متحد ملی – اسامی به امر ونهی پشت پرده ی جنرال
مشرف حمیدگل نصیرهللا بابر ودیگر جنراان وگرگان باران دیده پا کستا ن ومحافظه کاران کهنه
ونو انگلیس ، امریکا ییان افغان تبار ولخضر ابراهیمی ، خلع ساح وبی نقش گردید
وآب به آسیاب طالبان خودکش ، بخش ترورستی حزب اسامی ، تنظیمهای تندرو ساخت
پاکستان امارات عربی خاورمیانه ، عظمت طلبان قومی ، قبایلی وسلطنت طلبان دوسوی مرز
دیورند ریخته شد ودرنهایت رییس جمهور حامد کرزی ، در مبارزات انتخاباتی دوره ی دوم
ریاست جمهوری ، باردگر به ” تقلب گسترده ” متوسل گردید وشوربختانه بیش ازپیش، نزد
عام وخاص کشور منطقه وجهان ، متهم به جعلکاری گردید
وفرایند اتحاد و وحدت ملی مردم افغانستان بیش از پیش کند ، کند تر ، لرزان ولرزان تر شد و
ثروتهای باد آورده ء ناتو و ” جامعه جهانی ” بیهوده درجیب دزدان کار وزحمت مردم بی آب
ونان فقیر یتیم بیمار بیوه بیچاره وبیکار افغانستان در اینجا و آ نجا ریخت 8( – شعار پر حرارت جنگسااری
در دوران رهبری رییس دولت اسامی حامد کرزی ، شعار ضد جنگساار ی برای نخستین بار
در مطبوعات ورادیو تلویژ یون دولت ازسوی هوادارا ن دولت متمرکز تک قومی وقبیله سااری
وتمامیت خواه تبلیغ پر حرارت و گسترده شد سپس به شماری از برنامه سازان رادیوهای درون
مرزی و بیرون مرزی افغانا ن این بیماری سرایت کرد
با تعجب باید گفت شعار جنگ سااری ، بیش از هر مبلغ دیگر از عناصری با آب وتاب شنیده
شد که به اساس رسم ورواجها ی ریشه دار قبیله ها ی خویش ، از روز تولد با صدای تیر و
وکمان آ شنا یی یافته ، رفته رفته به مبارزه ی مسلحانه روی آورده اند .
این ” کمانکشان ما در زاد ” با الها م از سنن پدران ونیاکان سلحشور خویش، در دوسوی مرز
دیورند ازدم شمشیر آب می نوشیده اند ، اجیر و ملیشه میشده اند ولی نی برده ی دشمنان آب
وخاک خو یش … ” این سنن دوران استعمار بریتانیای کبیر ،بادریغ ودرد ، هنوز هم
دردوسوی مرز دیورند بیداد میکند وخشونت می آفریند
به هرحال های وهوی تبلیغاتی و شعار ضد جنگسااری حلقه حاکمه فقط به خاطر خلع ساح شدن
پلنگینه پوشان دل ودامان دره های هندوکش بیدار، کرانه های آمو ، هر یرود ، هزارستان ، مسلح
ساختن وآزادکردن دوباره طالبان آزادی کش وخشونت آفرین از طریق ” کمیته ی تحکیم صلح ”
به رهبری حضرت صبغت هللا مجددی وکمک مالی انگلیس بوده است
به یک سخن شعار جنگسااری ، نیرنگ تبلیغاتی سر براورده گان قبایل تنظیمهای تندرو وابسته
به نظامیگران پاکستان ،و میراثخواران باوفای استعمار بریتا ی کبیر به خاطر بی اعتبار کردن
جبهه متحدملی ودرنهایت یک توطیه ی ریشه دار تبلیعاتی علیه تشکیل اردوی منظم ملی ، در
وطن واحد وتجزیه ناپذیر ومستقل ما افغانستان میباشد
9( – غیر نظامی شدن ونا وابسته گی دا یمی افغانستان
درنهایت به باورم ؛ یکی ازگزینه های غلبه بر خشونت ریشه دار و تاءمین صلح درمیهن
آتشدل ما؛ همانا ، ” غیر نظامی شدن ونا وا بسته گی دایمی کشورما و به رسمیت شناختن
حق ترانزیت آزاد افغانستان محاط به خشکه از قلمرو پاکستان ” توسط ایاات متحده ی
امریکا ،کشورهای عضو ناتو ،روسیه فدراتیو ،جمهوری خلق چین ، پیمان همکاری
شانگهای ، ، هند کبیر ، ایران عربستان سعودی ، مصر و سازمان اقتصادی ایکو میباشد .
این گزینه بدون ترس از اشتباه ، فرایند رشد مستقل ملی سیاست صلح دوستی وهمکاری
برابر حقوق کشورما را با کشور های همسایه منطقه وجهان تضمین میکند
و در دراز مدت ، افغانستان را ، از تشکیل ا ردوی پرمصرف ملی وافزایش خشونت
وجنگهای غیر عادانه ونامردمی بی نیاز می سازد
این طرح در میان کارشناسان ملل متحد ، ایاات امریکا وپژوهشگران روسیه فدرا تیو –
جمهوری خلق چین و منطقه هوادارانی نیز داشته ودارد و شاید در سازمان ملل متحد از
پشتیبانی حامعه جهانی برخوردار گردد و افغانستان باردیگر پس از 55 سال تنش وجنگهای
خونین ، درجنبش صلح جهانی و عدم انساک نقش فعال خودرا بین پیمانهای همکاری شانگهای ،
امریکا وناتو بازیابد و با شایسته گی ایفا ء کند 01 ( :- قوای سرحدی جدیدی درتشکیل وزارت داخله یا وزارت امنیت تشکیل
شود-
با آ غاز تجاوز حضور ونفوذ استعمار بریتانیای کبیر درکشورما ، بخشهای از پیکر امپراتوری
دوران احمد شاه درانی به اساس موافقتنامه ها ومعاهدات استعماری اهور ، گندمک ،دیورند ،
راولپندی و کابل قهرا درسالهای 1111 ، 1015 ،1081 ، 1050 و 1121م و 1125 از
پیکرخراسان جداگردید وخط استعماری دیورند ازسوی امیر عبدالرحمان خان با ” سردار دیورند”
امضاء وبه رسمیت شناخته شد به برپایه مطالعات احمد شایق قاسم پژوهشگر جوان کشور
دردانشگاه ملی استرلیا ” دردوران سلطنت محمد نادر شاه معاهده های تجارتی ازطریق مبا دله
یک یادداشت دیپلوماتیک بین شاه ولیخان؛ وزیر مختار نادرخان و ” هار تر هندرسن” وزیر
خارجه ی بریتانیا بتاریخ 6 جوای 1158 م دارای اعتبار تام وکاما مرعی ااجرا خوانده شد ه
است ”
تا آغاز تجزیه نیم قاره ء هند ، هیچ امیری ، شاهی وجنبش ملی ای به استثنای امیر حبیب هللا
کلکانی درمقابل این اسناد وتوافقات قبول شده ی بین المللی چون وچرایی نتوانست به شمول شاه
امان هللا همه امیران وشاهان بر خط استعماری دیورند مهر وصحه ی نهاده اند
با ذ کر این سخنان معترضه ، این رویدادهای تاریخی را بیاد باید آورد که در سال 1198م هند
برتانوی به دوکشور هندوستان و پاکستان قهرا تجزیه گردید
درچنین شرایط واوضاع ملی وبین المللی وکیان دوره ی هفتم شورای ملی ، ازجمله فرکسیون
پارلمانی جوانان بیدار ) ویش زلمیان ( و دکتور عبد ا لرحمان محمودی میر غام محمد غبار استاد
عبدالحی حبیبی عبدالروءوف بینوا سید محمد دهقان ، مولوی خال محمد خسته ودیگر
وکیان آزادی دوست کشوردرین بسترپر تنش و خشونت بار منطقه برضد سیاست بیطرفی خنثا
وسازش کارانه حکومت سردارمحمد هاشم ، کاکای محمد ظاهرشاه ، صدای اعتراض خودرا
بصورت آشکار در شورای ملی و در مطبوعات آزاد بلند کرد
با افتخار باید یاد کرد که الغای همه قراردادهای نا برا بر وتجاوزکارانه دوران استعمار کهنه ونو
از دست آوردهای تاریخی شورای ملی دوره ی هفتم افغانستان بوده است
در روشنی این همه اسناد تاریخی معضله جنجال برانگیز مرز استعماری دیورند با پا کستا ن باید
براساس تعهد نامه های بین المللی با آهنگی شتابنده حل وفصل عادانه شود وزارت پر مصرف
مهاجرین ومبارزه علیه مواد مخدر بیدرنگ لغو گردد وبجای این ا داره های ناکار آمد ،
در چهارچوب وزارت امنیت ملی یا وزارت داخله قوای مرزی با انضباطی تشکیل گردد
مرزهای شمال جنوب شرق وغرب کشور بی سقف و در و دروازه ما؛ ازسوی نیروهای نوین
مرزی افغا نستان زیر پوشش قرار گیرد وآسیب ناپذیر گردد
فقط درچنین شرایطی افغانستان مستقل و پا کستا ن ودیگر همسایه گان بر اساس موازین وراه
ورسمهای بین المللی ازحقوق برابر ترانزیتی درکشورهای همدیگربرخوردارخواهند شد و
درفضای دوستی صلح همکاری متقابا سودمند کار ، زنده گی دوستانه و عاری ازنفرت و
خشونت خواهند کرد ودرنهایت افغانستان دیگر بازار پر رونق ومنطقه امنی برای خاشخاش
سااران ومافیای مواد مخدر ومرداب پرورش القاعده طالبان وتند روان پاکستا ن عربستان
سعودی و جهان نخواهد شد 00( – فرمانهای خشونت برانگیز امیران وشاهان افغان درزمینه ی استفاده
– از علفچرها ی مردم بومی کشور بیدرنگ منسوخ گردد
فرمانهای جنجال برانگیز وخشونت آفرین شاهان ، امیران وساطین ستمگستر دوران سلطه ی
استعما ر بریتانیا ومیراثخوا ران استعمار بریتانیای کبیر ، در زمینه ی استفاده از چراگا ههای
مردم بومی هزارستان ،غور ،بدخشان ، پنجشیر، کاپیسا ، غزنی ننگرهار و باد غیس بیدرنگ لغو
و منسوخ شود و بر مناسبات کهن کوچنده گی بادیه نشینی مغاره نشینی وجنگهای خشونت بار و
غیر عا دانه قبایل واقوام برای کسب وحفظ علفچر ها ، یکبار وبرای همیشه نقطه ی پایان
گذاشته شود زیرا از دوام نظام کوچنده گی وبستر طبیعی خشونت درافغانستان بیش از هر قبیله ،
قوم وکشوری ،نظامیگران پنجاب القاعده محافظه کاران کهنه کار انگلیس ، قاچاقبران مواد مخدر
، صاحبان صنایع اسلحه سازی ابر قدرتها تاجران دال دوسوی مرز دیورند سود های هنگفتی
به چنگ می آورده اند ” کشت وجنگ تریاک! ” و این میراث زهر آگین وعاری از افتخار دوران
استعمار بریتانیا کبیر ازسوی جان بو لتن سفیر کبیر ایاات متحده امریکا درپاکستان ، یکبار
دیگر در وادی هیلمند ترویج شد اینک ملیونها دهقان زحمتکش هیلمند قندهار ، پاکستان
روسیه ایران و قاره ی اروپا به بیماریهای روانی جسمانی ومرگ تدریجی گرفتار و با دریغ
ودرد فراوان ، قربانی منافع ” مافیا ی مواد مخدر ” وشرکای افغانی وبین المللی آنان
میشوند
بنابرین باید طبق احکام صریح قانون اساسی همه فرمانهای خصومت برانگیز و خشونت آفرین
شاهان وامیران افغانستان بیدرنگ منسوخ لغووباطل اعان شود
01( – شنا سنا مه ) شناخت کارت ( به همه شهروندان افغانستان توزیع شود
توزیع شناسنامه ) شناخت کارت ( به همه شهروندان افغانستان از جمله به کوچنده گان وچادر
نشینان وطن فرا یند تشکل ملی دوستی وهمبسته گی اقوام وقبایل افغانستان را تحرک نوین می
بخشد . سهل انگاری یا کوتاهی آگاهانه درین امر تاریخی وعادانه ی ملی ،جز به سنگ اندازی
دربرابر فرایند جوشش آگاهانه و همبسته گی نیرومند ملی قبایل واقوام افغانستان واحد وتجزیه
ناپذیر، تداوم نابرا بری حقوقی شهروندان و ادامه ی خشونت کشت ، تجارت وقاچاق تریاک در
دوسوی مرز استعماری دیورند هیچگونه توجیهه منطقی دیگری شده نمی تواند
13( – مهاجران افغانستان چرا به گروگا نان نظامیگران و تنظیمهای تندرو
پا کستا ن ، ایران وامارات عربی و به خمیر مایه وبستر خشونت
خودسوزی وخود کشی منطقه وجهان مبدل شده اند ؟
زمینه ی بازگشت آبرو مندانه مهاجران اجباری افغانستان ، ازکشورهای پاکستا ن وایران
آخوندی به همکاری سازمان مهاجران ملل متحد ، بدون هرگونه بهانه تراشی آشکار و
پنهان بیدرنگ فراهم شود تا این برده گان و گروگا نا ن تاریخ معاصر افغانستان ازوابسته
گی تحقیر وخشونت وحشیانه وازگزند استعمال مواد مخدر نظامیگران پا کستا ن ،ایران
آخوندی وامارات عربی ودیگر کشورهای منطقه وجهان نجات یابند ودر بازسازی
ونوسازی افغانستان مستقل به مثابه شهروندان برابر حقوق میهن عزیز خویش نقش فعال و
آفریننده ی خودرا فعاانه وباسرافرازی ایفا نمایند هرگونه تاء خیر در بازگشت ملیونها انسان مستعد به کار میهن ، ریختن آب به آسیاب
نظامیگران پا کستا ن ایران آخوندی و مایه خجلت وشرمساری تاریخی برای رهبران
دولت اسامی تک قومی ، ” غیر مسوء ل وواجب ااحترام ” کشور ، به ویژه برای
سازمان ملل متحد و ” جامعه جهانی ” خواهد بود
14( – واکنش عادانه علیه ا جاره دادن ملیونها هکتار زمین بکر وبایر افغانستان
— به کمپنیهای خارجی
با هزاران دریغ و درد ، در روند های وهوی تبلیغاتی مبارزات انتخاباتی خبر تلخ
” به اجاره دادن ملیونها هکتارزمین دولت به یک کمپنی خارجی ” ازرادیو افغانستان با
طمطراق ) شکوه و خودنمایی ( ویژه ای نشرشد
این تاش نواستعماری برای مدت 18 سال ونزدیک به یک قرن بایک کمپنی خارجی امضاء
میشود ولی دربرابر این قراردادها ی نواستعماری وگوشخراش دولت بیگانه پرورما، نی
پارلمان ، نی “ا حزا ب سیاسی اییک ” ، نی استادا ن ودانش آموزان دانشگاهها وکارمندان
نهادهای حقوق بشر ومدنی ، نی ر سانه ها ی گروهی یک سر وملیونها زبان درون مرزی
وبیرون مرزی ، نی مطبوعات به اصطاح آزاد وسرکاری ، نی سرمایه داران متوسط ملی
عالمان دین وپیشوایان طریقه ها ونی خورده مالکان روستاها ی کشور ، هیچیکی درباره عواقب
این معامله آزادی کش فریاد اعتراض خودرا آگاهانه یا غیر آگاهانه بلند نکرد ند
اگرکه من کارشناس اقتصاد کشاورزی نمی باشم ولی با همه خوشبینی میتوانم بگویم که هرگاه سه
ملیون هکتار زمین به همین ” نرخ کاه ماش” وزمان طوانی به وطنداران بی خانه وباغ وزمین
ما به ویژه به مهاجران اجباری وگروگا نا ن نظامیگران ووهابیان پاکستا ن ،ایران اخوندی،
وکشورهای امارات عربی به شرایط مساعد برای مدت 18 سال به اجاره داده شود ودریاهای
خروشان میهن ما به زور بازوی این ملیونها انسان مستعد به کار مهار شود وسمت وسوی خاق
وسازنده یابد اکثریت قریب به اتفاق زحمتکشان به ویژه دهقانان خانه ویران وبی زمین دوراز
میهن ما ، درملکهای بیگانه با حقارت ملی کار و با قبول انواع خشونت روانی وجسمی چون برده
گان زنده گی نخواهند کرد وبدون تردید پس از 55 سال رنج دوری وجدایی راه وطن را درپیش
خواهند گرفت
با همه شور شوق و امید به آینده روشن ، به گونه سربازان سرفراز آب وخاک خویش ، از
تمامیت ارضی حاکمیت ملی وصلح وامنیت پایدار وطن دوست داشتنی خویش با همه شهامت و
شور میهنپرستی دفاع و کار زنده گی ومبارزه آگاهانه وداوطلبانه خواهند کرد
این قرارداد غیر از قراردادهای زمینهای دولتی دانشگاه ننگرهار است که چندماه پیش
هیاهوی آن گوش فلک را کر کرده بود
این واقعیت تلخ تاریخ نیز ازم به تذکر است که دهقانان کم زمین بی زمین وزحمتکشان
بدخشان غور هرات فراه چخانسور هزارستان فاریاب وجوزجان غالبا درقحط سالیهای اخرین
روزهای سلطنت و نخستین ما ههای جمهوریت سردارمحمد داود وسالهای آغاز فرآیند زوال
فیودالزم در افغانستان ، به کشور ایران شاهنشاهی وامارات عربی مها جر شده بود ه اند ولی
باشگفتی باید افشاءگری کرد که این مهاحران اجباری وقربانیان قحط سالی ، ازسوی دستگاههای
تبلیغاتی یک سروهزاران زبان تنظیمهای واپسگرای پاکستا ن منطقه وسرمایه سااری جهانی به
عنوان شهیدان راه آزادی به توده های خوشباور افغانستان معرفی میشدند وبه این نیرنگ انقاب –
-ضد فیودالی کشور را نقب گذاری و دهقانان وزحمتکشان شهرهارا به ترک وطن ودرعمل به
سربازگیری برای مقاصد تجاوزکارانه ی خود تشویق میکرد ه ا ند
بهترین دلیل این واقعیت تلخ تاریخ، احصاییه های ضد ونقیضی میباشد که در دوبرهه تاریخی از
رسانه های گروهی کشورهای عضو ناتوبه ویژه از دستگاه پرشاخه وبرگ بی.بی.سی.انتشار
یافته است
به گونه مثال شهیدان و قربانیان دهه ی حضور ونفوذ اتحاد شوروی بصورت مبالغه آمیز ی
نزدیک به 28 چند ، دوران حضور ونفوذ چهل کشور ” جامعه جهانی ” وناتو تبلیغ میشود
بنابرین نباید به نظر سنجیها و احصاییه های تبلیغاتی جعلکاران تاریخ معاصر و به خاشخاش
ساار ان هیلمند ، وقندهار ارزگان فراه ورسانه های گروهی سمارق گونه جامعه ی جهانی
ومنطقه بسیار باورکرد و خود ومردم خودرا فریفت
16( – ضرورت مبرم حل مسا له کوچنده گان
نفوس افغانستان طی سی واند سال دوچندان شده است تا پایان این قرن شاید به 58 ملیون و به
تصاعد هندسی افزایش می یابد با پیشبینی این دیگرگونیهای زنده گی باید کوچنده گان
چادرنشینان ومغا ره نشینان بامیان واین سرگردانان تاریخ معاصر تا پایان قرن 19 خورشیدی ،
در فرایند بازسازی ونوسازی افغانستان نوین ، درخدمت داوطلبانه زیر بیرق ودر جبهه ی
فرهنگ آموزش وپرورش تا سطح د ا نشگاهها ، شانه به شانه شهروندان همه اقوام وقبایل
کشور اشتراک ونقش فعال ایفا نمایند .
مسا له توزیع شناسنامه به کوچنده گان و چادرنشینان افغانستان نیز بایستی بدون هرگونه تبعیض
وامتیاز قبیله یی قومی زبانی مذهبی حل وفصل دادخواهانه شود تا این سرگردانان تاریخ برای
نخستین بار ، از رنج کوبیدن میخهای خیمه ها وآمد وشد های یکنواخت تاریخی رهایی یابند
،درمیهن خویش صاحب آب زمین خانه وکاشانه شوند ونقش آفریننده ی خودرا در دیگرگونیها ی
اقتصادی ، اجتماعی فرهنگی وسیاسی جامعه نوین ودرمها ر کردن دریا های سرکش افغانستان
با سربلندی ایفا ء نمایند و به برکت کار وزحمت داوطلبانه و آگاهانه ، از قهرکور وخشن طبیعت
وستم قبیله سااری ، رنج بادیه نشینی ،چادر نشینی فقر سیاه ، درد استخوانسوز بیسوادی ،
قاچاق مواد مخدر و اسلحه به یک سخن از خودکشی بیگانه پروری جنگهای غیر عادانه
خشونت مرگ بار ، ووابسته گی به کشورهای همسایه ، برای نخستین بار وجاودانه نجات یابند و
در فرایند تولید ،توزیع نعمات مادی وآفرینش ارزشهای فرهنگ مادی ومعنوی جامعه به تعهد
های خاق شهروندی خویش وفا کنند
11( – لویه جرگه ها ی افغا نستان ماهیت دموکراتیک نداشته اند
لویه جرگه ها درگذشته ازسوی شاهان وامیران افغان دعوت میگردیده است نماینده گان لویه جرگه
ها نیز از سوی شاه ،امیر وعالیترین مقام رهبری کنند ه ی لشکری .وکشوری دولت انتصاب
میشده اند واین نهاد غالبا منافع خاندان سلطنت ودولت را با سر برآورده گان قبایل “اشرافیت
فیودالی” زمینداران بزرگ ، پیشوایان طریقه های قادری ، نقشبندی ) حضرات شوربازار ( وبا
تکنوکراتان و بیروکراسی فاسد ، هما هنگی می بخشیده است
در نخستین لویه جرگه ی قانون -اساسی کنونی بازهم این سنن تمامیت خواهانه تاریخ تکرار شد
رهبران انتصابی تنظیمهای کندرو تندرو و سلطنت طلبان یکجا با امریکاییان افغان تبار ولخضر ابراهیمی طرح این قانون اساسی را از جوهر دموکراسی وبرابری حقوق زن ومرد .ارزشهای
دموکراتیک حقوق بشر برابری حقوقی اقلیتهای ملی ومذهبی واحزاب سیاسی اییک ) مرد می
ودموکراتیک ( بیک سخن از موازین دموکراسی ) آزادی سریت مستقیم بودن مخفی بودن مساوی
بودن ( تهی کرد . وبه این نیرنگ شوربختانه خاف موازین انتخابات دموکراتیک همه امتیازات
سیاسی ورهبری جامعه ، به امریکاییان افغان تبار ، امیران تنظیمهای طرفدار طالبان ، حزب
اسامی وپیشوایان طریقه های نقشبندی قا دری وبه سلطنت طلبان تعلق گرفت
با درک این ظلم صریح ملی وتبعیض ملی در لویه جرگه های آینده ی مردم افغانستان به استثنای
نماینده گان منتخب شورا های ولسوالیها ،وایات و شهرداریها )شاروالیها ( ، اعضای شورای
عالی قوه ی قضاییه واعضای شورای وزیران هیچ شخص غیر مسوءل وواجب اا حترامی
سرداری ، پیری و پیشوایی باید پس ازین ، به شیوه ی انتصابی ، حق اشتراک وتصمیم گیری
نداشته باشد
همچنان طرح وتصویب شورای قانون اساسی وقانون انتخابات شورای ملی افغانستان باید درمرکز
توجه لویه جرگه آینده قانون اساسی قرارگیرد وبه گونه “کنفرانس بن” بازدر برابر حق تعیین
سرنوشت شهروندان تمام اقوام قبایل ، زنان ومردان برابر حقوق افغانستان ، از سوی عظمت
طلبان ملی وامریکاییان افغان تبار شباخون زده نشود و به ” استخاره گران ” مقامات بلند پایه
و آرایشگران این دولت ، امتیازات غیر قانونی “حاتم بخشی ” نگردد
11( – ضرورت تد وین وتصویب قانون مکلفیت عسکری
طرح تدوین وتصویب قانون مکلفیت سربازی ، قانون حمل وخلع ساح عمومی وتطبیق آن بر
فرزندان همه قبایل واقوام برابر حقوق افغانستان ،به پرورش روحیه عالی رزمی وطندوستانه
وهمبسته گی نیرومند ملی مردم آزادی دوست همه گروههای ملی قومی قبیله یی کشور نقش خاق
وفعالی بجا میگذارد ومرداب خشونتهای قومی ، قبیله یی وجنسی را خشک میکند
بگذار که هرفرزند شایسته ی این آب وخا ک بدون هیچگونه تبعیض وامتیا ز قبیله یی قومی نژادی
زبانی ملی طبقاتی جنسی منطقه یی ومحلی سرباز داوطلب اردوی منظم ملی ومدافع فعا ل آزادی
دموکراسی تمامیت ارضی حاکمیت ملی ترقی اجتماعی صلح وبرابر ی حقوقی زنان با مردان
وهمه شهر وندان وطن پرافتخارخود باشد بگذارکه اکثریتهای محروم افغانستان دیگر بدون احساس
رنج خشونت وظلم اقلیتهای ممتاز جامعه، از حقوق برابر ” شهروندی ” در آینده ی نه چندان
دور برخوردارشوند
01 – سرود ملی به ملت تعلق دارد
سرود ملی اسا سا به ملت تعلق دارد . باید بدون ذکر نام زبانهای گروههای قومی و ملی افغانستان
ساخته واجرا شود ولی سرود ملی تبعیض آمیز کنونی ، باهمه کیفیت عالی هنری آن ، به پیدایی و
پرورش آگاهی ملی ، همبسته گی ملی واحساس شهروند ی همه گروههای قومی و ملیتهای
برابر حقوق افغانستان ، نقش معرفتی وپرورشی، همگونی ایفا نمی تواند زیرا اکثریت
شهروندان افغانستان قادربه درک وفهم دقیق معانی این سرود ملی نمی باشند واز واژه واژه ی آن
جلوه های نا خوشایند عظمت طلبی ملی و انحصار طلبی اقوام وقبایل سیر فرزند میهن موج میزند
ولی نام بیش از 28اقلیت ملی ومذهبی کشور ، آگاهانه از قلم افتاده ودرین برهه ی تاریخ نیز
–قربانی تبعیض ملی وگرایشهای عظمت طلبانه ی ا قوا م تمامیت خواه کشور باستانی خویش
شده اند
بنابرین پیشنهاد میکنم که بجای ذکرنام اقوام سیر فرزند کشور ، سرود ملی ” دیارنازنین ”
“فرهاد دریا ” و دیگر سروده ها بدون ذکر نام اقلیتهای قومی افغانستان درمعرض راءی
پرسی قرار داده شود وبدون تعصب وتنگ نظری درنتیجه ی اکثریت آرای مردم افغانستان
فرمان ” سرودملی ” مردم از سوی رییس جمهور توشیح وصادرشود
02( – نام افغانستان باید پس ازمرا جعه به آرای عمومی همه اقوام وقبایل ساکن
افغانستان به ” جمهوری دموکراتیک خراسان ” تعدیل شود
نام کنونی افغانستان برای نخستین بار درقرارداد استعماری موءرخ 1050 میان شاه شجاع –
و ” ارد اوکلند ” نماینده دولت انگلیس بازتاب اسارت آو ر و آزادی کش یافته است
این نام به اساس روایت کتاب ” تحلیل واقعات سیاسی ” محترم عبدالحمید مبارز درسکه
های دوران امیر محمد افضل و پدر امیر عبدالرحمان نیز ضرب زده شده ، در موزیم ملی
افغانستان به این الفاظ وواژه ها محفوظ بوده است
” دوفوج مشرق ومغرب زهم مفصل شد امیر ملک خراسان ،محمد افضل شد ”
با درک این واقعیت تاریخی بهتر است تا نام افغانستان و این بستر خشونت بار
– دل خونین آسیا ، به نام ” جمهوری دموکراتیک خراسا ن ” ) جای طلوع آفتاب و خاور (
تبدیل واحیا شود .
بدون هرگونه تعصب ، عصبیت ملی و کوته نظری ملی وقومی میتوان گفت که :
نام ” جمهوری دموکراتیک خراسان ” واین نام پر درخشش وباعظمت تاریخی میهن ، فرایند
اتحاد ، وحدت ، همبسته گی وجوشش ملی همه گروههای قومی برابر حقوق میهن واحد وتجزیه
ناپذیرمارا شتاب می بخشد وبه خصومت ملی قومی وقبیله یی ، به عظمت طلبی ملی استثنا ء
طلبی ملی وجدایی ملی ، تعصب و تاریک اندیشی ، به نابرابر ی حقوقی تبعیض نژادی وخشونت
های ریشه دار کشور چندین قومی افغانستان نقطه پایان میگذارد
01( – سرشماری نفوس افغانستان
بدون سرشماری ، احصاییه وشناخت ترکیب اجتماعی نفوس جامعه هیچ دولتی قا در به طرح پان
توسعه وانکشاف اجتماعی – اقتصادی ،فرهنگی ورشد شتابناک کشور شده نمی تواند بنابر ین
سرشماری واحصاییه نفوس افغانستان، بایستی بدون هرگونه تقلب آغاز وزیر نظر کارشناسان ملل
متحد با شفافیت کامل انجام شود ودر ترکیب واقعی نفوس قبایل اقوام وملیتها ی افغانستان
جعلکاری صورت نگیرد وسنت نا پسند برجسته کردن رقم کوچنده گان به گونه سرشماری سال
1558 خورشیدی از 888صد هزار کوچنده به دوملیون و پنجصد ، هزار جعل وتکرار
نشود
به امید پیروزی اندیشه های آزادی دموکراسی ترقی صلح و تآمین برابری حقوقی همه شهر وندان
افغانستان مستقل واحد وتجزیه ناپذیرما ، و به امید غلبه بر خشونتهای کور طبیعت تاریخ وستمهای اجتماعی وملی .،
شاد و از جعلکا را ن تاریخ وتقلب کاران سوگند خورده معاصر نیرومند تر باشید
با عرض حرمت
اکادمیسین دستگیر پنجشیری
واشنگتن – ایالت امریکا
11 جدی خورشیدی 1311
اول جنوری – 1013 م