ملتوی گذاشتن کمک های نظامی ناتو به دلیل عدم حمایت حکومت افغانستان از برخی ارزش های مدنی یک امر منطقی ومعقول به نظر میآید چه بسیاری ا ازپتانسیل های اثر گزار سیاسی وامنیتی در جامعه ارزش خودرا از نتیجه وپیامد میگیرند به همین دلیل سران ناتو در نشست روز دوم حوت برو کسل ضمن بحث روی مسائل نظامی ولوژستیکی ونحوه ایفای وظیفه در افغانستان به این مسئله نیز تأکید کرده اند که کمک های نظامی شان در آینده مشروط به
حمایت حکومت افغانستان از حقوق زنان در افغانستان خواهد بود. چنانچه سرمنشی ناتو می گويد، اگر حکومت افغانستان به حقوق زنان توجه نکند ، پس کمک هايش به افغانستان متوقف خواهد شد .که از نظر من کلیمه متوقف درشت ترین واژۀ است که در مورد حمایت وعدم حمایت مطرح شده.
اردو ملی در لایه لجاجت وسیاست: جناب رئیس جمهوری در سخنرانی عاطفی با سران اردوی ملی وافسران وزارت دفاع گفت دیگر از خارجی ها کمک هوائی نخواهید.مطلق بودن این صحبت نماد لجاجت است ورنه میشد این مسئله را منوط به شرائط اقلیمی ومحیطی میکرد چه حوادث پیبش بینی میشود که حمایت نیرو های هوای ناتو از نیرو های امنیتی افغانستان خیلی ضروری است ودر صورت ضرورت شاید این فر مان رئیس جمهور که طور تحریری نیز به ادارات دولتی ارسال گردیده نقض شود.این لایه لجاجت بدون تحلیل است واما رمز وراز های سیاسی نیز مارا دچار مشکل میسازد .اگر اردوی ملی ما به آموزش وکمک نیاز داشته باشد بهتر است رابطه بین افغانستان وکشور های حامی وکمک کننده بطور منطقی بروال عادی بر گردد ونباید با شعار وترانه هفت میوه بهاری فرزندان این میهن را در اردوی ملی طور ساده به قربانگاه فرستاد وهیچ حمایت هم از ایشان نکرد. یکطرف لجاجت رئیس جمهور وطرف دیگر سیاست جامعه جهانی که از ناز ونخره های بی مناسبت حامد کرزی نهایت خسته شده اند .
اردوی ملی در کابوس استراتیژی معکوس: سیاست خود کفائی وبی نیازی از دیگران ودویدن صبح وشام در دهلی واسلام آبداد بخاطر آموزش نیرو های اردوی ملی حکا یت از آن دارد که ما تا هنوز از کمک وحمایت دیگران بی نیاز نشده ایم. ونداشتن استراتیژی مشخص بدون شک تأثیر منفی بر سر نوشت اردوی ملی افغانستان دارد.از آنجائیکه تا هنوز مأموریت نیرو های ناتو در افغانستان به پایان نرسیده فرمان أخیر رئیس جمهور که تفسیر از مزاج وعاطفه است با عث ایجاد حس بی إعتنای وبی باوری بین اردوی افغانستان ونیرو های حمایت کننده شده و میتواند پروسه آموزش وتر بیت نیرو های امنیتی افغانستان را ضربه زند وبه همین دلیل سر منشی ناتو کمک ها وحکایت های نظامی خویش را مشروط به ارزش های میسازد که حکومت افغانستان قادر به تعمیل آن نیست مثلا مبارزه با فساد وقاچاق وحمایت از حقوق بشر وجلو گیری از خشونت علیه زنان که بار ها حکومت افغانستان به کوتاهی درین زمینه متهم شده است . راس موسن میگوید مأموریت جدید ما پس از سال ٢٠١٤ از ماموریت فعلی ما متفاوت خواهد بود،آموزش مشوره دهی وهمکاری با نیروهای افغان خواهد بود. واگر رویکرد سیاسی رئیس جمهور کرزی تا پایان سال جاری چنین باشد این همکاری به نقطه صفری خود میرسد.
فاصله تا ملی شدن: من در نوشته قبلی خود نوشته بودم که تشویق نیرو های امنیتی وافتخار به دست آورد های شان وجیبه دینی وملیست واما این را هم نباید فراموش کرد که اردوی ملی افغانستان در شرائط فعلی از ملی شدن فاصله دارد وبسیاری از سر بازان در قطعات اردوی ملی شخص مشخصی را به پاس روابط سمتی وقومی حرمت میگذارند که میتواند بنیاد ملی بودن را متزلزل سازد. لذا تا وقتیکه کدر های عالی رتبه وزارت دفاع اندیشه قوم گرائی را کنار نگذارند وافراد نیز از قید کمک ها وحمایت های شخصی خارج نشوند دغدغه روابط قومی در اردوی ملی خیلی زیاد است. نظر من این است که رئیس جمهور بر خلاف شعار هایش که اردوی ما خود کفا شده باز هم در سفر های أخیر مسئله تر بیت وآموزش اردوی ملی افغانستان را درکشور های میز بان مطرح کرده است که باز هم نیاز مندی ووابستگی افغانستان را بخارجی ها نشان میدهد .هر گاه ما از حمایت وکمک نیرو های امریکا وناتو بی نیاز باشیم باید از کشور همسایه دور ونزدیک نیز بی نیاز باشیم والا رقابت این همسایه های حریض ومهار کسیخته مارا بدام دیگر می اندازد.
همزمان با شروع آمادگیهای غرب برای خروج از افغانستان، یکی از نگرانیهای عمده ناظران خارجی و داخلی این بوده که آیا نیروهای امنیتی افغانستان بعد از خروج نیروهای خارجی قادر به تامین و حفظ امنیت این کشور خواهند بود یا نه؟دلایل این نگرانیها اغلب به کمبود توانمندیهای دفاعی، هم در عرصه آموزش تخصصی و عملیاتی و هم از نظر تجهیزات و تسلیحات ارتش و پلیس افغان مربوط است که تا هنوز سوال بر انگیز است.در کنار آن تهدید مهم دیگری که متوجه قوای مسلح افغانستان است، وآن تعلقات و گرایشهای قومی و سیاسی در میان نفرات نیروهای امنیتی است که میتواند به طور بالقوه به گسست ساختار ارتش و پلیس بیانجامد و زمینه بازگشت طالبان و حتی بروز یک جنگ داخلی دیگر را فراهم کند. واین واقعیت را نباید فراموش کنیم که شناخت اسیب ها ومعرفی آن به رهبران کشور وظیفه هر سیاست مدار است واین نه به معنی دست کم گرفتن اردوی ملیست ونه هم تعمایل بیش از حد بخارجی ها بلکی ضرورت است که به سر نشت افغانها واینده کشور شان ارتباط دارد لذا نباید درین زمینه بی توجهی وبی إعتنائی شود. احمد سعیدید دوم دلو 1391