******
بهار می رسد و وصل یار نزدیک است
صدای آمــــــــدن آبـــــشار نزدیک است
گذشت فصل خنک ؛ گرچه بیوفایی کرد
هوای با طرب خوشگوار نزدیک است
مرنج ای دل بیــچاره بیش ازین از هجر
اگر چه تلـــــخ بود انتظار نزدیک است
صبا ز روی رواداری گو به مرغ چمن
که سر ز بال کشد؛ نو بهار نزدیک است
به پای مژه قــــــدم می زنم به شهر خیال
چو سیر عشق کنی هر کنار نزدیک است
مگو که ما به کجا ییم و یار جان به کجا
به عصر ما و تو سیر سیار نزدیک است
شکوفه ها به سر شــــاخ عمر پیچیده ست
نوید آمــــــــدن برگ و بار نزدیک است