**********
آه در بزم طرب زمزمه پرداز نماند
شورو سرمستی آوازنی ساز نماند
خوبرویان کجایند و هوس ها خاموش
دگر آن مستی و آن دیده ی گلباز نماند
بسکه از هر طرفی تیر بلا میبارد
ذوق پرواز به مرغان خوش آواز نماند
بلبل از شاخ و قناری ز چمن شد بیرون
آه که در باغ دیگر محرم دمساز نماند
شعر بسیار شد و ارزش آن بیمقدار
مگر امروز دیگر شاعر ممتاز نماند
شد مگر ختم دیگر شیوه ای رندی و وفا
یا که در کوی وفا عاشق جانباز نماند
ای “ثنا” باغ ز جوش گل و بلبل خالیست
سیر در گلشن وان مستی و انداز نماند
محمد اسحاق “ثنا”“