من زنسل دیگرم :مسعود حداد

************

گرچه دورم از وطن، لیکن برایش سنگرم

 دوستان را خاک پا  و دشمنان را خنجرم

من نه آنم آنچه خواهی برشمارم وصف تو

تو زنسل جنگ  وچوری، من زنسل دیگرم

مثل پروانه بگردم شام  هاها در گرد شمع

هیچ باکی هم ندارم ،سوخت گر بال وپرم

پا منه بر روی فرشم ،ای ستمگر احتیاط  !

سوزمت پا تا سرت ،چون اخگر خاکسترم

بهرآزادیی میهن ، برمصاف دیــو وجهل

میروم هم می پذیرم ،هرچه آید بر سرم

 دوری از کاشانۀی اجداد را معنی کنید

دل جداازیار من ،روحم جدا از پیکرم

گر بمیرم در دیار هجرت و غربت سرا

برمزارم روضه خوانید یک دوبیت ازدفترم

  حوروغلمان رانخواهم درازای قتل نفس

نه شــراب انتهــورونیست میل کــوثرم

فاش گوئیداونمی خواست روضۀ رضوان را

تا که آزادی نیابد از جهالت کشورم

مسعود حداد

دنمارک23 می 2013