که تقدیرش بدست خویش بنوشت «علامه اقبال»
به جای مقدمه:
موارد مربوط به نتایج انتخابات و اینکه کدام کاندید در نتیجه شمارش شفاف آراء، از طرف کمیسیون انتخابات به حیث رییس جمهور اعلام میگردد؛ مطمح نظر این نبشته نمی باشد.
آماج اساسی این قلم، بررسی انتخابات (16) حمل 1393به حیث یک رویداد بزرگ تاریخی می باشد، که درین روز، بقول اعجوبه هنر موسیقی فرهاد دریا، مردم به افغانستان رای دادند و نتیجه نشان داد که پیروزی واقعی مردم افغانستان و طالبان و پاکستان می باشند .
بدینرو این موضوع را به بررسی میگیریم که چرا (16) حمل، ابعاد بزرگ تاریخی و اجتماعی داشته و به حیث نکتۀ عطف در راستای رستاخیز همگانی ملی و بیداری قلب آسیا بررسی گردد؛ البته انتقادات و نظریات هموطنان این بحث را تکمیل خواهند کرد.
قبل از همه به مثابه یک افغان ازین دهکده اروپا میخواهم به ارادۀ این ملت بزرگ ادای احترام نمایم و به منسوبان دلیرقوای مسلح مراتب ستایش خودرا تقدیم بدارم.
***
در آینده پژوهشگرانی که تاریخ حقوق شهروندی و تثبیت این حق را در مسیر ملت شدن در افغانستان رقم میزنند، بدون شک بر رویداد (16) حمل 1393 تمرکز خواهند کرد.
بسیاری اوقات طرح سوالات، چگونگی موضوع و جواب های آن را توضیح می دهد، پس بهتر خواهد بود تا نخست به طرح سوالات اساسی، در این رابطه بپردازیم:
از دید این قلم دو سوال و یا دو چالش اساسی قبل ازین روز وجود داشت:
یک : تهدید دشمنان تاریخی افغانستان :
طالبان وشرکای شرارت پیشه آن که در مجموع اجزای القاعده را تشکیل میدهند و آی اس آی پاکستان با راه اندازی حوادث خونبار و هولناک تلاش وسیع را بخرچ دادند تا ترسی را در افغانستان مستولی بسازند، تا به این طریق جلو تدویر انتخابات را بگیرند و یا اشتراک مردم را به حد اقل کاهش بدهند.
دو دیگر: طرح و دامن زدن به این ذهنیت استعماری انگریزی که:
“افغانستان قرون وسطایی و قبیلوی، استعداد رفتن به دیموکراسی و ترقی را ندارد .” و لابد سزاوار آن است تا در گرو ذهنیت طالبانی بر خاسته از دیوبند ـ قم و ارعابیون عرب باشد و در قیمومیت پاکستان و سیطره ایران قرار داشته باشد.
این سوال ها و چالش ها در گذشته و در بیشتر از یک قرن اخیر (از شمس النهار تا اکنون) عامل آن بود تا تمام تلاش ها به خاطر گذار از عقب ماندگی قرون و رفتن به شاهراه ترقی محکوم به شکست گردد .
اکنون جواب مردم را در رویداد (16) حمل پیرامون سوالات فوق بررسی مینمایم:
مردم آزاده و شجاع افغانستان با وجود تمام تهدیدات جدی امنیتی و فی الواقع در جریان تداوم تهدیدات در تمام شهرها وتا دورترین قریه ها، از واخان تا هرات و از خوست، کنر و نورستان تا کرانه های آمو و کوهپایه های هزاره جات و دشتهای فراه و نیمروز و … به ندای مادر وطن و نیاز زمان لبیک گفتند و آگاهانه در انتخاب تاریخی اشتراک نمودند.
بدینترتیب میتوان خاطر نشان ساخت که رویداد (16) حمل در عین حال، یک رفرندوم و اعلام نظر هموطنان نیز پنداشته می شود.
به ملاحظه میرسد که رویداد (16) حمل نه تنها انتخابات بلکه بنابر دلایلی که تذکار یافت به مثابه رویداد بزر گ عامل یک پیام روشن تاریخی می باشد که به بررسی جوانب مختلف آن میپردازیم:
ـ پاسخ تاریخی با رنگ انگشتان :
مردم آزاده افغانستان اعم از زن و مرد و پیر و جوان با رنگ انگشتان شان به خونریزی، دهشت، ترور و انتحار، نه گفتند و با طرد خشونت بر یگانه راه مشروع توسل به قدرت سیاسی، در میدان سیاست و میان مردم و رفتن به پای صندوق رای مهر تایید گذاشتند .
ـ طرد ذهنیت و ایدیولوژی طالبانی:
طالبان انتخابات را غیر شرعی می خوانند و به همین دلیل مصرانه به تحریم آن اقدام نمودند.
در رابطه به این ذهنیت غیر اسلامی و ضد مدنی، رفتن ملیونها افغان (بیشتر از شصت فی صد دارندگان شرایط رای دهی ) به پای صندوق رای دهی، این پیام آفتابی را اعلام میدارد که:
مردم آزاده افغان و اقوام با هم برابر و برادر ذهنیت طالبانی را مردود میدانند و همچو تحریمات را با خون خود باطل میسازند .
ـ پیام روشن به پاکستان :
مردم آزاده ما در ( 16 ) حمل به نظامیان پاکستان و بخصوص آی اس آی آنکشور یکبار دیگر پیام دادند که:
با وجود تداوم جنگ اعلام نا شده آنکشور در چهل ویک سال اخیر و تجاوز آشکار آن کشور در وجود طالبان وسایر شرارت پیشه گان و ترور و انتحار و تهدید، هیچگاهی به اهداف شوم شان بخاطر سیطره بر افغانستان و رسیدن به اهداف ستراتیژیک خویش کامیاب نخواهد گردید.
چنانچه (25) سال قبل نیز در همین شب وروز قوای مسلح افغانستان تجاوز و هجوم لشکر عرب وعجم به رهبری جرنیل های پاکستان را ناکام ساختند و با حماسه غرور آفرین ملی از دروازه شرقی کشور دفاع کردند (حمله بر جلال آباد و دفاع حماسه آفرین مدافعین وطن). در (16) حمل امسال نیز مردم آزاده افغان با حضور گسترده در میدان سیاست و انتخابات، حماسه آفریدند و با تبارز اراده متحدانه تمام اقوام و پیروان مذاهب مختلف، پلانهای شوم آن کشور را نقش بر آب کردند، همبستگی مردم با قوای مسلح، باعث گردید تا نیروهای امنیتی حدود (140) پلان دهشت افگنانه عمال پاکستان (طالبان) را دفع و خنثی نمایند .
وقت آن رسیده است تا جرنیل های انگریز مشرب پاکستان، با دقت دیوان علامه اقبال لاهوری و بخصوص مثنوی مسافر آنرا مطالعه نمایند، آن بزرگوار بعد از سفر به افغانستان گفته بود :
سرزمینی کبک او شاهین مزاج
آهوی او گیرد از شیران خراج
و چه بهتر که با درس عبرت، به صدای استاد استادان و آزاده مرد بزرگ وطن ما ، استاد قاسم افغان ، که به خالق پاکستان، انگریز گفته بود، تمکین نمایند :
همین جا صلح کن با ما
چه حاجت که در آخر زمان شرمنده باشی
ـ رویداد تاریخی بمثابه انتقام خون شهداء :
گوشۀ دگر پیام این رویداد تاریخی انتقام خون شهدای گلگون کفن ما می باشد .
در آموزه های دینی آمده است که یکی از نامهای خداوند منتقم می باشد. ملت افغان این بار از خون سردارها، نیلوفرها، قاسم ها و… و با رنگ انگشتان شان، انتقام مدنی خون آنانی را گرفتند، که در راستای پلانهای شوم پاکستان توسط جانیان طالب بیرحمانه بشهادت رسیدند .
زشتی و پلشتی و دنائت طالبان و آی اس آی حدود ندارد، چگونه در شب سال نو، بر خلاف تمام ارزشهای انسانی، اسلامی و آیین نوروزی اطفال معصوم را در مکان ملکی و در حال صرف طعام، به رگبار گلوله بستند و هوتل سرینا را به صبرا و شطیلا افغانان مبدل کردند.
رییس جمهورکذاب همین کشور کذایی، دو سه روز بعد در شهر عزاءدار کابل در چند صد متری محل آن حادثۀ هولناک، داد از دوستی میزند و هم قماش افغانی اش بر وی لبخند میزند … فاعتبرو یا اولابصار
سر کشید بیدل امروز از بنای اعتبار
آنقدر پستی که نتوان از دنائت عار کرد
و به نقل از ویکتورهوگو می خوانیم که در احوال کنونی پیام مردم ما را بازتاب میدهد:
کوشش پست تو آنجا پایان میآبد که واقعیت سر بر میکشد
و داد گری، حقیقت، فضلیت و خرد
و جان پاک و دل با صفا به جنگ خیانت بر می خیزد
تو چیزی جز فرو بلعنده ماده پست نیستی
زندگی فساد نا پذیر در قلمرو آزمندی های تو نیست.
ادامه دارد
آدرس ایمل :