به جوانان عزیز کشورم! : داکتر ملک ستیز

این درس زندگی‌ام را از دنیای آموزش و فراگیری با شما شریک می‌سازم. شاید روزی به درد تان بخورد. این درس نتیجه سال‌های دراز درس‌خواندن و درس‌دادن من است و به خون جگر بدست آمده است. اما حالا این درس را برای سه دقیقه مرور کنید و اگر از آن چیزی آموختید با دیگران شریک سازید.

من سه نوع دانش‌جو را می‌شناسم.

۱. دانش‌جوی فعال

این دانش‌جو به مفاهیم یک درس و بحث‌های دانش‌گاهی توجه دارد. حتا قبل از آغاز بحث به ساختار و اجندا آن توجه کرده است. او در جریان بحث مفاهیم را با تحلیل آموزگار، متخصص و سخن‌ران به بررسی می‌گیرد. این دانش‌جو پرسش‌های در ذهن خود از جریان بحث می‌پرواند و تلاش دارد تا به آن پاسخ یابد. در بحث‌های حضوری دانش‌جوی فعال حتما پرسش‌های را مطرح می‌کند و در جریان بحث یادداشت می‌گیرد. او در ختم بحث عمل‌کرد آموزگار، سخن‌ران و نقش خود را در بحث به چالش می‌کشد و ارزیابی می‌کند.

۲. دانش‌جوی کم‌تر فعال

ادامه خواندن به جوانان عزیز کشورم! : داکتر ملک ستیز

بیا که گریه کنیم. : ملک ستیز

در ۲۸ سپتامبر سال ۲۰۲۰ در کابل جان بودم. وضعیت سیاسی نا به‌هنجار همه‌ی زندگی مردم را فرا گرفته بود. انتحاریون‌که برای رسیدن به حوریان بهشتی در تلاش و عجله‌ی عجیبی بودند، روزانه خود را در هر گوشه‌ی از کشور می‌کفاندند. خون، کشتار و بدبختی بر زندگی مردم سایه افکنده بود. دزدانی در قدرت و دزدانی در اپوزسیون جا عوض می‌کردند. گهی وزیر، گهی منتقد، گهی سفیر، گهی وکیل و اگر هیچ‌جایی باقی نمی‌ماند به لشکر مشاوران مزدبگیر بی‌کار و بی‌مایه می‌پیوستند. چور، چپاول و فرصت‌طلبی همه‌جا را درنوردیده بود. دزدان حرفه‌ای، دولت را به خزانه و وسیله غنیمت‌جویی تبدیل کرده بودند. آن‌ها از یک‌سو افغانستان را چور می‌کردند و از سویی‌دیگر به فکر برون‌کشیدن دارایی‌ها و خانواده های خود از کشور بودند. قدرت‌مندان با بکس‌های آماده برای سفر و فرار به دفاتر می‌رفتند و برنامه های زندگی را در برون از کشور فراهم ساخته بودند.

ادامه خواندن بیا که گریه کنیم. : ملک ستیز

●عاصی؛ کِچکِنی از شاعرانه‌گی مُفرط : جاوید فرهاد

•کم‌تر شاعری را در دهه‌ی شصت هجری-خورشیدی می‌توان سُراغ کرد که به‌پیمانه‌ی زنده‌یاد “قهار عاصی” حسِ لب‌ریز از شور و شاعرانه‌گی مُفرط داشته باشد:

“حرف از تو زدیم شعر بشنفتدش

خاموش نشستیم، گُهر سفتندش

نامِ تو گرفتیم، سرودش کردند

تصویرِ تو کردیم، غزل گفتندش” (قهار عاصی)

•ویژه‌گی دیگر عاصی این بود که در کنار زبانِ سرشار از غِنا و تغزّل، سیاستِ شاعرانه‌ و رگه‌های اندیشه‌ی حماسی و میهنی را یک‌جا در ظرفِ زبان می‌ریخت و هنرمندانه از این یک‌جا سازی، آمیزه‌ای به‌نام شعر تحویل می‌داد: 

“بيا كه گريه كنيم! 

ادامه خواندن ●عاصی؛ کِچکِنی از شاعرانه‌گی مُفرط : جاوید فرهاد

در سوگ رفتنت « عاصی »شعری سروده‌ام : ابوالپشم

ای قامتِ بلندِ نجابت!

آنروز ها که پرچمِ آزادی را 

در عرصه‌ی سکوتِ سیاه سخن‌وران

بی هیچ ترس و واهمه افراختی بلند

بسیار شاعرانِ جبونِ سخن‌فروش

از کارزارِ شعر و شهادت گریختند

آنروز ها

ادامه خواندن در سوگ رفتنت « عاصی »شعری سروده‌ام : ابوالپشم

یادی از« یادگار ابریشم» : نیلوفر راعون

جعبه ی نامه ها را که گشودم، چشمانم را “یادگار ابریشم” در پیله ی هیجان و شادمانی پیچاند. این کتاب شیوا را با دست نویس زیبای گردآورنده ی این اثر، استاد صبورالله سیاسنگ به دست آوردم. 

یادگار ابریشم دربرگیرنده ی تمام گفت گو ها و نوشته هاییست که از قلم بانو کامله حبیب در سال های ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۲ در مجله ی سباوون به نشر رسیده بودند. از مصاحبه ها با هنرمندان و آواز خوانان سرشناس آن زمان تا سرگذشت سیاه و تاریک دختران و زنانی که گل های زندگی شان با دستان آلوده ی یک عده  مردنما ها پر پر شده بود. 

ادامه خواندن یادی از« یادگار ابریشم» : نیلوفر راعون

تاریخچه ی ضرب المثلها و حکم : دوکتور فیض الله نهال ایماق


باید گفت که فولکلور – خزینه ی ملی یک کشور است ، باید خزینه ی ملی را تا حد توان  نگهداشت.اگر ثروت فولکلوریک درج و نشر نشود، در اثر گذشت زمان از دست میرود.     

بر شما معلوم است که ادب شفاهی پهناهی گسترده دارد. و مطابق نظریات دانشمندان به چهار دسته تقسیم شده است . 

۱ – داستانها؛

۲- اشعار و نشیده ها؛

۳- سرود ها  و بازیهای کودکان؛

۴ – أمثال و حکم.

ادامه خواندن تاریخچه ی ضرب المثلها و حکم : دوکتور فیض الله نهال ایماق

د جلا وطنه حکومت ټولنیزه- کلتوري خوا : نور محمد غفوری


د خبرونو او مطبوعاتو له مخې داسې ښکاري چې په افغانستان کې د جلاوطنه حکومت د جوړولو موضوع ورځ تر بلې مهمه بلل کيږي او دادي همدا اوس دریو نفرو ځانونه په تبعید کې د افغانستان د حکومت ولسمشران بللي دي. له دې کبله ګټوره ده چې زموږ وطنوال ددې موضوع په اړه کافي معلومات ولري، تر څو وکولای شي په ښه ډول  په دې اړوند د خپل وطن په ګټه موضع ونیسي. ما په مخکې دوو لیکنو کې د جلاوطنه حکومت د ماهیت او د هغو د اقتصادي اړخ په اړه توضیحی لیکنې وکړې او دادي اوس د هغه په ټولنیز- کلتوري اړخ باندې رڼا اچول غواړم.

ادامه خواندن د جلا وطنه حکومت ټولنیزه- کلتوري خوا : نور محمد غفوری

یک تصویر و هزاران هزار  سخنی : مهرالدین مشید

روزی خواستم، چیزی بنویسم و موضوع را انتخاب نکرده بودم. رخداد های افغانستان و جهان را مرور می کردم که ناگهان آرامگاۀ حیدری وجودی چشمانم را به خود خیره گردانید. یک باره دغدغه های سیاسی را از من ربود و حیرت زده گی های ادبی و عرفانی در من غلبه پیدا کردند و گویی در یک چشم زدن من را به خود مجذوب گردانیدند. یک باره متوجه شدم که تصویر ها بهتر از حرف ها و کلمه ها سخن می گویند. از همین رو بوده که اشکال برای انتقال مفاهیم قدامت بیشتری دارند. بر بنیاد تاریخ اختراع خط، انسان ها برای گفت و گو نخستین بار از سمبول ها استفاده کردند.

ادامه خواندن یک تصویر و هزاران هزار  سخنی : مهرالدین مشید

برای سیاسنگ مهربان و کار زیبایش: «یادگار ابریشم» : نوشته بانو نازی مظفری

ممکن است تصویر ‏‏۱ نفر‏ و ‏نوشتار‏‏ باشد

دو سال قبل با نوشتن «آتش در پائیز» با صبورالله سیاسنگ آشنا شدم. آدمی مهربان، پرکار، متواضع و بی‌ادعاست. از همان موقع علاقمند شدم که تمام کتاب‌هایش را داشته باشم و در وقت های آزادم از خواندنش لذت ببرم تا لحظاتم را زیبا کنم. برنامه این بود که وقتی هالند بروم با خانم منیژه نادری هماهنگی کرده کتاب‌ها را دریافت کنم. اما به‌خاطر تنبلی خودم و این‌که همیشه بدون برنامه‌ریزی قبلی هالند رفتیم، موفق نشدم کتاب‌های مورد نظر را تهیه کنم. بلاخره تصمیم گرفتم به خانم منیژه نادری زنگ بزنم و خواهش کنم که کتاب‌ها را برایم ارسال کند.

ادامه خواندن برای سیاسنگ مهربان و کار زیبایش: «یادگار ابریشم» : نوشته بانو نازی مظفری

ستیز خوب، قهرمان مهربانی و آشنایِ جان من! 

امروز پُست (فرهاد دریای من کی بود) ترا در فیسبوک خواندم. با خوانش‌ اولین‌ سطرها ناگهان زمان به عقب برگشت و در سراشیب رویایی سال‌های لغزیدم که درختان اکاسی پیره‌دار عشق‌های ساده‌ و کابلی بودند و ما احمدظاهر می‌شنیدیم و شبانه دور از نظر اهل خانه “پُتَکی پُتَکی” گریه می‌کردیم … واژه‌هایت مرا به سال‌های بُردند که تازه آواره شده بودم و ترانه‌های آوار‌گی را خسته خسته در گلو می‌شکستم اما مجال سرودن نبود، نه می‌توانستم بمانم، نه می‌توانستم برگردم …

ادامه خواندن ستیز خوب، قهرمان مهربانی و آشنایِ جان من! 

فرهاد دریای من کی بود؟ : نوشته پ ملک ستیز

 

فرهاد دریای من موهای حلقه‌ا‌ی خرمایی‌رنگ و چشمان دریایی داشت. ابرو ها و تار های تازه‌دمیده بر پشت لبش رنگ حنایی داشتند. در آن سال ها تازه دهه‌ی پنجاه خورشیدی آخرین روز ها و شب‌های شوم‌اش را به حافظه تاریخ پر آشوب سرزمینم می‌سپُرد. فرهاد دریای من چنان عاشقانه ظهور کرد که آوازش خیابان‌ها و  ‌پس‌کوچه های کابل، هرات، مزار و قندهار و بامیان گرفته تا دره های پنجشیر و خوست، کنر و نورستان را درنوردید. راستش من با واژه‌ی عشق از زبان و ترانه های احمد ظاهر جان آشنا شدم. احمد ظاهر یک تا دو دهه، بزرگ‌تر از من بود و صدا و ترانه هایش از نسل پیشین به گوشم آشنا، در دلم نشسته و در وجودم نهادینه شده بود. ناگهان حاثه‌ی دردناکی اتفاق افتاد و احمد ظاهر این بلبل خوش‌الحان نسل جوان را با صدای اطلسی‌اش از میان ما بُرد. مرگ احمد ظاهر درست زمانی اتفاق افتاد که من ۱۵ سال داشتم.

ادامه خواندن فرهاد دریای من کی بود؟ : نوشته پ ملک ستیز

جهان برای مهار نمودن طالبان فراتر از دادگاهی شدن آنان عمل کند : مهرالدین مشید

دین طالبان بن بست موجود شکسته می شود

پس از هشدار وزیران خارجه جرمنی، استرالیا، کانادا و هالند مبنی بر اینکه هرگاه وضعیت زنان و دختران افغانستان بهبود نیابد، طالبان را به محکمه بین‌المللی عدالت خواهند کشاند. بسیاری از کشور های جهان از این طرح حمایت کرده و از طالبان خواسته اند که نقض بر حقوق زنان و دختران در افغانستان پایان بدهند. در صورتیکه طالبان به این خواست جهانی پاسخ مثبت ندهند. در آنصورت کشور های یادشده از دادگاه ی بین المللی خواهند خواست تا تخطی ها و جنایت های بشری طالبان را مورد بررسی قرار بدهد‌.

ادامه خواندن جهان برای مهار نمودن طالبان فراتر از دادگاهی شدن آنان عمل کند : مهرالدین مشید

جلا وطنه حکومت څه شی دی؟ : نور محمد غفوری

«جلا وطنه حکومت» چې په انګلیسي کې (Exile Government)، په جرمنی کې  (Exilregierung) او په دری کې (حکومت در تبعید) ورته ویل کیږي، له هغه حکومت څخه عبارت دی چې د خپل اصلي هیواد له پولو څخه بهر، په یو بل هیواد کې جوړ او فعالیت وکړي. دا ډول حکومت عموماً هغه وخت منځته راځي چې د هیواد داخلي وضعیت خراب وي او په داخل کې ورته د واک د چلولوامکان نه وی. مثلا که د کوم هیواد خاوره د پردیو د یرغل په نتیجه کې نیول شوې وي، یا په هیواد کې انقلاب او یا کودتا رامنځته شي او د هیواد مشروع حکومت یا سیاسي مشران اړ شي چې له خپل هیواد څخه وتښتي او په جلاوطنۍ کې په یو بل هیواد کې خپل حکومت یا سیاسي فعالیتونه پر مخ یوسي. په داسې حالاتو کې طبعاً ددې اړتیا شته چې کوم خارجي ګاونډی دولت او یا د سیمې بل هېواد جلا وطنه حکومت ته ځای ورکړي، د تمویل چارې یې وسنجوي او په رسمیت یې وپیژني. 

ادامه خواندن جلا وطنه حکومت څه شی دی؟ : نور محمد غفوری

تذکر از چهل سال خدمات فرهنگی مرحوم آقا سعید نسیان : داکتر فیض الله ایماق

خواننده گان ارجمند !

به اجازه ی شما کارنامه های

 کاری یکی ازخدمتگزاران دیرینه رادیوی کشور را که دربین همکارانش به مغز کمپیوتری معروف بوده، بخوانش میگیریم و او کسی جز آقاسید نسیان نیست.  آقاسید نسیان بیش از چهل سال حیات خودرا وقف خدمت در رادیوی کشورنموده است.  او متولد شهرکابل است، و از نوجوانی درمطبوعات کشور مشغول به كارشد و پس ازچندسال خدمت در آنجا ، در سال ۱۳۳۰ خورشیدی که محترم شرعی جوزجانی بحیت مدیراعلانات و پروگرامهای رادیو ایفای وظیفه میکرد ، به عنوان عضو این مدیریت به كار پرداخت‌. و سپس سالهای زیادی بعنوان مدیر آرشیف موسیقی رادیو اجرای وظیفه کرد .

من حقیر نیز با آقای نسیان ، در  رادیو تلویزیون افغانستان   همکار بودم .

همکاران او میگویند :

ادامه خواندن تذکر از چهل سال خدمات فرهنگی مرحوم آقا سعید نسیان : داکتر فیض الله ایماق

تشکیل حکومت در تبعید؛ بخشی از راه حل و به چالش کشاندن طالبان: مهرالدین میشد

تشکیل حکومت در تبعید و دراز راه ی رنج های بی پایان مردم  افغانستان

در این روز ها از سوی شماری سیاستگران افغانستان تشکیل حکومت در تبعید مطرح گردیده و آنان بدین باور اند که این حکومت خلای نبود حکومت قانونی در کشور را برطرف گردانیده و این را یک گام به پیش برای گشودن بن بست سیاسی کنونی عنوان کرده اند. پس از آنکه طرح تشکیل حکومت در تبعید از سوی دوستم مطرح گردید، شماری گروه های سیاسی و نظامی مخالف طالبان از آن حمایت کردند.باور ها بر این است، این حکومت زمانی مشروعیت پیدا میکند که بر بنیاد اجماع ملی و عدالت اجتماعی شکل گرفته و حقوق شهروندی را  تضمین، مشارکت ملی را  تقویت و از اعتبار بین المللی برخوردار باشد.

ادامه خواندن تشکیل حکومت در تبعید؛ بخشی از راه حل و به چالش کشاندن طالبان: مهرالدین میشد

د جلا وطنه حکومت اقتصادي اړخ : نور محمد غفوری

په پرونۍ د «جلا وطنه حکومت څه شی دی؟» لیکنه کې مو د هغه عام تعریف، د جوړېدو اړتیا او شرایط، د حقوقي حیثیت او سیاسي مشروعیت او فعالیت په اړه خبرې وکړې. څرنګه چې د جلاوطنه حکومت موضوع په مطبوعاتو کې هنوز هم توده ده، غواړم چې په دې لیکنه کې د هغه د فعالیت اقتصادي او ټولنیز- کلتوري اړخونه چې په ملي او نړیواله کچه یې د حیثیت او اعتبار په لوړولو او د فعالیتونو په بریا او یا ماتې کې غوره رول لوبوي، رڼا واچوم؛ تر څو درانه لوستونکي پخپله پوه شي چې د افغانستان له پاره د داسې څه، د چا له خوا، په څه وخت کې او چیرته جوړول او په هغو پسې تلل، وطن او ولس ته څه او څومره ګټه رسولای شي او یا یوازې د ولسي ځواکونو د بې ګټې مشغولا، نفاق او تیتوالي سبب گرزي.  

ادامه خواندن د جلا وطنه حکومت اقتصادي اړخ : نور محمد غفوری

شعری از مولانا جلال‌الدین محمد بلخی که تصویر واقعی انسان ها را در قالب شعر به نمایش کشیده است.

شام گاهی در رهی بودم روان 

تن روان و دل به فکر آب و نان

من نمیدانم چنان شد یا چنین

پای من لغزید خوردم بر زمین

ادامه خواندن شعری از مولانا جلال‌الدین محمد بلخی که تصویر واقعی انسان ها را در قالب شعر به نمایش کشیده است.

مخالفت عده ی از علما و روحانیون با باور های رهبر طالبان: احمد سعیدی

احمد سعیدی

ااین نوشته و تحلیل ام را به تاریخ می‌سپارم تا قضاوت کند. تاریخ، با گذشت زمان و در بستر شرایط عینی و ذهنی جامعه، یاد خواهد کرد که من چه نگاشته‌ بودم و عواقب آن را چگونه پیش‌بینی میکردم.

طی سه سال گذشته، سیاستمداران و مردم عادی افغانستان با عملکرد طالبان به نحوی مخالف بودند. در آغاز، روحانیون و علمای دینی در حمایت از طالبان قرار داشتند، اما با گذشت زمان، به ویژه پس از سه سال، شمار زیادی از آنان به این نتیجه رسیدند که دستورات رهبری طالبان با اصول اسلام ناب و حقیقی تطابق ندارد.

ادامه خواندن مخالفت عده ی از علما و روحانیون با باور های رهبر طالبان: احمد سعیدی

اشکی در پای فراق و فریادی در برهوت تنهایی و غربت : مهرالدین مشید

صدایی که وجودم را تا ژرفنای استخوان لرزاند

در راه بودم که ناگهان زنگ موبایل من به صدا درآمد. از اینکه در حالت راندن موتر بودم، خواستم پاسخ ندهم و اما زمانیکه چشمانم بر نام تیلفون کننده خیره شد. دیدم شخص آشنایی است و شاید پیامی داشته باشد. من خلاف قوانین و اصول ترافیک گوشی را برداشتم و بلی گفتم. طرف مقابل پس از احوال پرسی مختصر، در حالیکه هیجان از صدایش پیدا بود، برایم گفت، تبریک باشد و من هم از او ابراز امتنان و تشکر کرده، پس از صحبت هایی شگفت زده با او خداحافظی کردم. هنوز لحظاتی سپری نشده بود که موجی از حیرت زده گی همراه با دلهره و یاس سر تا پایم را فراگرفت و ناگهان از چشم هایم اشک سرازیر شد؛ البته اشک در پای فراق سرزمینی که فراتر از بهشت هفتمین اش خوانند و عشق ورزیدن به آن مایه ی افتخار و جان نثاری در راه ی آن بزرگ ترین شرف و حماسه

ادامه خواندن اشکی در پای فراق و فریادی در برهوت تنهایی و غربت : مهرالدین مشید

آیا حکومت در تبعید میتواند مشکلات افغانستان را حل کند؟ : احمد سعیدی

روز گذشته در شهر مونیخ یا به عباره دیگر مونشن آلمان، در یک کنفرانس بزرگ که شخصیت‌های علمی از کشور های فرانسه، آلمان، هالند سویدن، و یک تعداد از کشور های دیگر یکجا با تعدادی از افغان‌ها حضور داشتند، من شخصاً نیز دعوت شده بودم و شرکت داشتم، هدف این کنفرانس جستجوی راه‌ های حل برای آینده افغانستان بود. در این نشست، هر کس دیدگاه‌ها و نظریات مختلفی را بخاطر آینده افغانستان مطرح کردند، اما یکی از دانشمندان مشهور فرانسه به نام(  پروفیسور دانیال سالوادور شیفر) موضوع حکومت در تبعید یا “حکومت سایه” در افغانستان را مطرح کرد و

ادامه خواندن آیا حکومت در تبعید میتواند مشکلات افغانستان را حل کند؟ : احمد سعیدی

جوان صد افغانیگی داستان کوتاه – نوشته : ماریا دارو

بازهم  طرف  پوهنتون  کابل  میرویم.

… . ﭘوھﻧﺗون ﮐﺎﺑل ﻋﺟب ﻓﺿﺎی دل آراﯾﺳت ﺑﺎآﻧ ﮑﮫ ﺟواﻧﺎن ﺑرای ﮐﺳب ﻋﻠم ی فلسفه؛ ریاضی ؛سانس: ادبیات و ﺗﺎرﯾﺦ ﻣﯾﺎﻣدﻧد و ﺑرﻋﻼوه اﯾﻧﮑﮫ ﺗﺎرﯾﺦ ﻗدﯾم و ﺟدﯾد می اموختنتد. از ﺧود ﻧﯾز ﺗﺎرﯾﺦ ﻋﺷﻘﯽ ﺑﺟﺎ ﻣﯾﮕذاﺳﺗﻧد ﮐﮫ ﺑﺎﻋث ﭘﯾوﻧد دو ﻗﻠب میشد.

درﭼﻧﯾن ﯾﮏ ﻓﺿﺎی زﯾﺑﺎ ﺑرﻋﻼوه رﻗﺎﺑﺗﮭﺎی درﺳﯽ ﺑﻌﺿﺎٌ رﻗﺎﺑﺗ ﮭﺎی ﻋﺷﻘﯽ ﻧﯾز دیده میشد. یکی را میدیدی  که سرگردان پیدا کردن عشقش بود.  

ﯾﮑﯽ ﻋﺎﺷق ﻣﯾﺷد وﯾﮑﯽ ﻋﺎﺷق ﺷده ﺑود ؛ﻋﺷﻘش اﻓﺷﺎ ﻣﯾﺷد . 

  همه این  اﺗﻔﺎﻗﺎت اکثراٌ  در ﮐﻔﯾﺗرﯾﺎ « صالون نان خوری»ﻣوﻗﻊ ﻧﺎن ﭼﺎﺷت رخ میداد. ﺟواﻧﺎن ﻋﻣوﻣﺎ ﺑﺎ ﮔروپ ھﺎی ﺳﮫ ﻧﻔری و ﯾﺎ ﭼﮭﺎر ﻧﻔری ﯾﮑﺟﺎ ﺑﮫ ﻧﺎ ن خوردن  میامدند.

ادامه خواندن جوان صد افغانیگی داستان کوتاه – نوشته : ماریا دارو

داستان خیلی زیبا : نوشته ؛ ماریا دارو

این داستان از فرهنگ پسندیده و برخورد جوانان در مقابل دختر خانم ها در دانشگاه کابل قبل از جنگهای داخلی بحث میکند برای شیندن داستان بالای لینگ کلیک بدارید. ناگفته نماندکه این داستان زیبا در دوقسمت ثبت شده است. هر دو لینک در ذیل موجود میباشد .

راهِ عملی ایجاد (اتاق فکر) : نور محمد  غفوری

در مقالهٔ قبلی تحت عنوان (اطاق فکر، د فکر خونه یا (Think Tank) یعنی چه؟) در مورد ماهیت، وضعیت حالیه و ضرورت ایجاد اطاق فکر بطور مختصر روشنی انداخته شد. بعد از بالاشدن این بحث در بین نهضت وحدت ملی و ترقی افغانستان، نهضت تفاهم برای صلح، بازسازی و دموکراسی درافغانستان و اجماع بزرگ ملی افغانستان و همچنان در صفحات انترنیتی و رسانه های جمعی علاقمندی های زیاد و نظریات شفاهی و تحریری مختلف ظهور کرد. در صفحهٔ انترنیتی واتسپ اجماع بزرگ ملی افغانستان، دانشمند ساعی و پشتکار- حامد نظری مسئول کمیسیون مطبوعات و رسانه ها موضوع را جدی گرفته و برای اتاق تفکر و اندیشه اجماع بزرگ ملی افغانستان لایحهٔ خوب وظایف را پیشنهاد نموده که با ابراز نظرها و تعدیلات می تواند مؤثریت عملی خویش را داشته باشد.

ادامه خواندن راهِ عملی ایجاد (اتاق فکر) : نور محمد  غفوری

ایستگاه آخر زنده‌گی : اسداله فهندژ سعدی (بلبل شیرازی )

رفته بودم سوی قبرستان شهر

هر که را دیدم سوا خوابیده بود

در کنار یکدگر ریز و درشت

هر کسی در زیر پا خوابیده بود

خاک بر سر بود در گل هر کسی

بی غذا و بی هوا خوابیده بود

ادامه خواندن ایستگاه آخر زنده‌گی : اسداله فهندژ سعدی (بلبل شیرازی )

اصلاحی در اسلام و جایگاه ی اسلام سیاسی «قسمت سوم» نویسنده: مهرالدین مشید

 اسلام سیاسی و بی پایگی آن در متون دینی 
در اندونزی متفکرانی مانند: نور خالص مجید، عبدالرحمن وحید، احمد واهب و منور سادزالی به شیوه‌های گوناگون میراث اسلامی را مورد بازاندیشی قرار داده و از این راه، تفکر حاکم بر اندیشه اسلامی در اندونزی را وارد مسیری تازه نمودند. نور خالص مجید در اندونیزیا (۱۹۳۹ ۲۰۰۵) جنبش نوسازی الهیات را در راستلی فکر سید جمال الدین و عبده آغاز کرد و انحطاط فکر اسلامی را به ناتوانی مردم در درک شایستۀ اسلام نسبت داد. وی می گفت که مردمان اندونیزی در تفکیک ارزش های برتر از ارزش های زمانمند عاجز اند. افزون بر مجید متفکرانی چون عبدالرحمن وحید( ۱۹۴۰ ۲۰۰۹)، احمد واهب (۱۹۴۲ ۱۹۷۴) و منور ساختنی (۱۹۲۵ ۲۰۰۴) نیز با گرایش های متنوع به اندیشه های اسلامی پرداختند.

ادامه خواندن اصلاحی در اسلام و جایگاه ی اسلام سیاسی «قسمت سوم» نویسنده: مهرالدین مشید