به باور من تحولات در حال وقوع در منطقه جهتگیری های متنوع و متعددی دارد؛ از یک سو مردمان کشور های منطقه برای مطالبه حقوق خود، تحقق آزادی بیان، ایفای نقش در تصمیم گیری ها سیاسی اقتصادی و دعوت برای تحقق عدالت اجتماعی و مبارزه با فساد در حال عمل هستند. این چهارچوب کلی را اکثریت از مردمان آگاه و وطن دوست در شرایط موجود مطرح می کنند.
این مبانی از لحاظ انسانی، اخلاقی، اجتماعی و حتی سیاسی اموری هستند که مورد تایید و حمایت مردم با شرف افغانستان از هر نگاه قرار دارد. حکومت وحدت ملی افغانستان طبق قانون اساسی نیز مکلف است تا با تمام توان صادقانه از اینگونه مطالبات حمایت نموده و آنها را بدون قید و شرط مورد تایید قرار دهد.
از طرف دیگر جهت گیری حکومت های که در همسایه گی افغانستان از نگاه جغرافیوی قرار دارند مطرح است؛ برخی از حکومت های منطقه با مردم با مدارا و ملایمت بیشتر یا طور نسبی با خشونت کمتری برخورد میکنند در ضمن تلاش مینمایند تا زمینه را برای برخی تحولات و تغییرات بنیادی فراهم کنند. اما تعدادی از حکومت ها از شدت عمل استفاده نموده و علیه ملت های خود دست به اقدامات خشونتباری زده و میزنند که همه این اقدامات از نظر من با در نظرداشت معیار انسانی و اسلامی حتی مطابق به حقوق بین الملل و همه شاخص های اخلاقی محکوم است. درحال حاضر تعدادی از حکومت ها هم تلاش دارند، از حکومت های جبار و خشونت گر حمایت کنند. که این عمل از هر نگاه مردود شمرده می شود.
این زنجیره ای از اتفاقات و جهت گیری هاست که هرکدام از آنها نیازمند واکنش های مشخصی است. کشور عزیز ما افغانستان مردم این سرزمین علما و مجامع مختلف می توانند یا باید نسبت به آنچه که در ماحول و منطقه می گذرد علام موضع کنند.
از سوی دیگر قدرت های بزرگ جهان تلاش کرده اند از فضای ایجاد شده توسط ملت های منطقه سوء استفاده کرده و با منحرف کردن ماهیت تحولات فعلی، به نفع خود بهره برداری کنند.
جریان یا جهت گیری دیگر که باید مورد توجه قرار گیرد اوضاع پیچیده افغانستان و پاکستان است که در میانه تحولات فعلی منطقه عملا مورد غفلت واقع شده است. چنانچه رژیم مداخله گر پاکستان در اقدامات چندجانبه در حال سوء استفاده از شرایط موجود منطقه است. این سوء استفاده را در برخورد این رژیم با گزارش های دروغین و فریبنده بخاطر آوردن صلح در کشور ما ادامه میدهد ولی در برهم زدن پایگاه های تروریستی هیچ گام عملی بر نمیدارد جلو حملات انتحاری و انفجارات هرگز گرفته نشد .
این جریانی است که مورد غفلت بسیاری از کشورهای منطقه قرار گرفته است در حالیکه افغانستان در گذشته و حال یکی از مراکز مهم مورد توجه ملت ها در منطقه بوده و از عوامل اصلی تحولات و جنبش های منطقه بخاطر پایداری محسوب می شود.
این ترسیمی از نقشه تحولات سیاسی فعلی منطقه است و بی تردید وزارت امور خارجه افغانستان باید نسبت به هر یک از این جهت گیری ها حساسیت بالایی داشته باشد و ابتکارات گوناگونی را خرج دهد.
جریانی که اخیرا در حال اوج گیری است متهم کردن جمهوری اسلامی افغانستان به تحریک مردم منطقه در رشد جنبش پشتون ها و بلوچ هاست. این مساله از یک سو باعث افتخار مردم افغانستان است و از سوی دیگر باعث بسیج امکانات دولت های مساله دار در منطقه بر علیه مواضع دولت افغانستان خواهد شد .
وزارت امور خارجه با تحلیل روشن و دقیق از مسائل باید با متانت کامل نسبت به همه این امور موضع گیری کند و هر امری را در مکان زمان خود مورد توجه قرار دهد. و در پیگیری تحرکات منطقوی و فرا منطقوی گام های موثر بردارد .