شما آقای کاظمی ، حیف به نام دانشمندی وکرامت نویسندگی ! آیا شما راستی و کرامت انسانی را در نظر دارید؟ اگر شاد روان غبار زنده میبودند به شما میگفتند که ” آقای کاظمی ، شما که خود را دانشمند میخوانید بروید کتاب خود تان را بنویسید با دستور و نکته سنجی خود تان با وسایل تخنیکی تان، ولی به شما حق نمیدهم که به کتاب من دست زنید و حتا یک حرف را تغیر بدهید. به کتاب من که به بهای حیاتم در مختنق ترین شرایط نوشتم حق ندارید که دست بزنید . اگر اشتباهات لغتی باشد از من است ، و من به شما یا هیچ کسی اجازه نمیدهم که آنرا تغیر دهد . بروید آثار خود را بنوسید و به نمایش بگذارید . کتاب من برای مردم مظلوم و بی پناه و جوانان راستکار و روشن فکر است که درک دارند . شاد روان غبار میدانست که اشخاصی مانند شما ها همیشه پیدا میشوند ، به این لحاظ او پسرش حشمت خلیل غبار را وظیفه ای محافظت حق چاپ را داد که کتاب ها ی او را از دست اشخاصی مانند شما محفوظ نگه دارد . حق ویراستاری را تنها شخص دارای حق تبع اجازه داده میتواند نه هر ناشر !
حشمت خلیل غبار تا کنون به چندین ناشر اجازه داده است که کتاب افغانستان در مسیر تاریخ را مطابق چاپ اول ، بدون هرگونه تغیر و اصلاحی و یا ویراستاری چاپ کنند . ولی به هیچ ناشری و شخص دیگری اجازه ای ویراستاری را نداده است و نخواهد داد !
من در جواب خاموشی اختیار میکنم زیرا من یقین دارم که روشنفکران واقعی که خود را و قلم خود را در خدمت مردم مظلوم افغانستان قرار میدهند ، از اصالت کتاب افغانستان در مسیر تاریخ دفاع و از آن محافظت خواهند کرد .
دنیا غبار ، دختر شاد روان غبار