شورای حراست وثبات به ابتکارسران جهادی که ازاعضای سابق کابینه کرزی اند ودردولت وحدت ملی رسمیت ندارند بنام مردم ونمایندگی ازمردم زنگهای خطررابه صدا درآوردند وخودرا ازمدافعین قانون ،امنیت ورفاه عمومی اعلام نمودند. شاید اکثرمردم معمولی معنای کلمه حراست را نداند چون تعدادی از گویندگان مسلکی رسانه های صوتی استعمال این کلمه را دقیق ودرست تلفظ نمی نمایند. حراست معنای پاسبانی، نگهبانی ونگهداری را میدهد.سعدی میگوید حراست رعیت برپادشاه واجب ولازم است. مفهوم ومعنای حراست به ادبیات وزبان مدرن امروز به زمامدارانی اطلاق میگردد که با استفاده ازمشروعیت قانون ازحقوق طبیعی افراد ،امنیت ورفاه عمومی ازتجاوزتفنگداران و کلاه برداران زورگو دفاع نمایند، یعنی رییس جمهورپاسداراست ونه بادار اگرپاسدارنتواند وظیفه خودرا انجام بدهد
مردم می توانند اورا برکنارو پاسدارجدید راانتخاب نمایند. شورای جدیدالتاسیس حراست وثبات میگویند قصد کوتاه راندارد و هدف غایی آن اشتراک در مسابقات بزرگ درشوراهای ولسوالی،ولایتی ومجلس نمایندگان وانتخابات ریاست جمهوری است اما هوشداردادند تا لویه جرگه وتعدیل قانون اساسی به موفع برگزارگردد، ظواهراین تیاترنمایشی بیانگرآنست که درپشت پرده این شورا مار به ظاهرآرام وفریبنده خفته است تادوباره نیش های زهرآلود خودرامجددا تا استخوان مردم بی دفاع فروبرد تا بازارپردرآمد دین فروشی وقوم فروشی ورشکست نگردد وراه بروی اشخاص وافرادبیسواد وپررو بااندیشه های جاه طلبانه مجددا هموارگردد. حراست طلبان درحسرت دوری ازقدرت بیمارگردیده اند واین بیماری آنان رادچار ضعف حافظه نیز گردانیده است ونمی دانند که فساد وبی امنیتی وتفرقه های مذهبی ودینی میراث ننگین آنان میباشد مردم درمقابل کلمه مقدس جهاد ومجاهد که ازمقوله های آسمانی است حساسیت نشان میدهند وتظاهرننگ آور آدم کشان تجمل پرست مردم را به دین که عالی ترین عامل وحدت مردم مادرطول تاریخ بوده وباقی خواهد ماند بدبین گردانیده است، به باور اکثریت الگوی زندگی تجمل پرستانه، فخرفروشانه وافزون طلبی های حریصانه سران جهادی به مال واولاد مخالف قران ودین وخیانت به خون میلونها مردم بیچاره وبی سرپرست ماست. مردم میگویند اگرآنها سرازسراچه وجدان بیرون آورند بخود اجازه نه خواهند داد تادرباره عدالت اجتماعی دادبزنند، بزرگان دین می گویند «عدالت ترازوی عدل خداوند درزمین است به آن میشود حق ضعیف راازقوی ستانیدوحق راازباطل تفکیک کرد.» غاصبان زمین های مردم بی دفاع ومخصوصا شیخ الحدیث سیاف می داند که دردوران حکمروایی مجاهدین مردم ازحق حیات،آرامش ومسکن محروم گردیده اند وازگرسنگی وبیماری میمیرند وسران مجاهدین باموترهای ضدگلوله مغروانه گرد وخاک رابرسروصورت انها می پاشند .عمرابن عبدالعزیز درخشکسالی که عاید مسلمانان گردیده بود یگانه نگین انگشتر قیمت بهای خودرا رافروخت وپول آنرا به خانواده های فقیرداد تا دراثرخشکسالی ازگرسنگی نمیرند. مردم ازظلم وستم دوران مافیای کرزی خسته گردیده اند، تمام بدبختی که امروزنصیب مردم وکشورگردیده است میراث همان دوره است، جای تاسف است که سران جهادی از حس طبیعی بی نصیب گردیده اند، مردم ودنیا به آنها حساسیت دارند ولی آنها بازهم با دیده درایی خاص هوس چسپیدن به کرسی قدرت را درسر می پرورانند وبه دنیا وشرایط واوضاع آنطوریکه هست نمی نگرند،مانع جهاد اکبرجوانان وزنان درسازندگی وافغانستان آباد میگردند،تکه داران قوم فروش اگربه مردم وکشوررحم نمی نمایید لااقل دین را ازاین بیشتربدنام نگردانند. دردموکراسی مخالفت بامشارکت های سیاسی ستوده نیست ودموکراسی بدون مشارکت های سیاسی بی مفهوم است ولی متاسفانه درسینه تکه داران قوم فروش ودین فروش باد شگفت انگیزی می وزد که درزبان ازحراست وثبات دادمی زنند ولی درعمل بخاطر ریاست هرنوع فساد وجنایت رامرتکب میگردندتابانفوذ دوباره به قدرت سرمایه های به غارت رفته خودرا رابیمه نمایند ومانع دیگرگونسازی درجامعه گردند . آیاسران جهادی نمیدانند که دردوره زمامداری کرزی جامعه مادچارسقوطاخلاقی شدید گردیده است وهمه به فرهنگ بی تفاوتی ومسوولیت ناپذیری عادت نموده اند، آدمهای صادق، دانا حاشیه نشین وقاچاقبران،قانون گریزان و دزدان خزانه های دولت را «هوشیار وفهمیده » می نامند واین بحران فساد اخلاقی جامعه رابیمار وکشوررابه تباهی می کشاند. فقدان تقوی سیاسی وبحران اخلاقی ازعوامل روبه افزایش هرج ومرج درزندگی امروزماست که مانع شکل گیری دولتمداری خوب وسیاستمداران نسل جدید گردیده است ،بحران اخلاقی راه ورسم قوم فروشی را درتقرراشخاص درادرات دولتی مشروعیت بخشید وپست های حساس کشوربه افرادی واگذارگردید که ازانجام آن ناتوانند واین میراث کرزی مهلک ترازحملات ددمنشانه تروریست هاست . افلاطون دریونان باستان بحران اخلاقی را به موریانه مقایسه مینماید که ریشه های افتخارات فرهنگی وتاریخی جوامع را می خورد«برای جامعه فضیلت واخلاق ازنان شب واجب تراست اگرجامعه شکست اخلاقی بخورد باهیچ نیرویی نمیتوان شکست راجبران نمود.» علاقمندان برای معلومات بیشتر می توانندبه مقاله نویسنده این سطور «وظایف دولت جدیدبعد ازکرزی » درانترنیت استفاده نمایند. هوشدارشتابزده وعصبی شورای حراست وثبات درروزاول تاسیس آن قابل تامل خاص است. همه میدانند که دولت وحدت ملی سست وپژمرده عمل مینماید وازصلاحیت های قانونی خودمطابق اراده مردم استفاده نه نموده است وبخاطراینکه شرایط رابرای خزش های پشت پرده و قهرآمیزمساعد گردانده است باید سرزنش گردد. دولت وحدت ملی بافرصت طلبی های بیهوده نه توانست درجنگ با دزدان سرکش ومتمرد اعتماد ومحبوبیت مردم را به دولت جلب نماید وبدتر ازهمه که با ظالم ومظلوم ودزد وپاسداربه دیده یکسان می نگرد وهمین امرباعث تشویش ونگرانی مردم وجسارت انتقام جویان تشنه به قدرت گردیده است واگراز فرصت سازی به جای فرصت طلبی استفاده نه نماید ابتکار عمل را بکلی ازدست خواهد داد و مسوول التهاب های سیاسی جدید وتازه خواهد گردید .« ماکس وبردولت را به عنوان یک اجتماع انسانی تعریف می نماید که استفاده مشروع اززوروفشارجسمانی را درسرزمین معینی منحصربه خود میداند.» درقانون اساسی ما، رییس جمهورحق استفاده مشروع ازقدرت رادارد ولی به درازا کشانیدن حاکمیت دوگانه قدرت مشروع رییس جمهوررابیشتر ضعیف خواهد گردانید وباعث فجایع غیرمترقبه خواهد گردید، همانطوریکه بزرگان مامیگویند «ده درویش درگلیمی بخسبند ودوپادشاه دراقلیمی نگنجند» قدرت ذاتا زورگو است ودوفرد زورگودریک کشور نمی توانند حکفرمایی نمایند.
دکتورعلی احمد کریمی– مسکو