هرکی بوطن زمام دارد
آرامش دل مدام دارد
از غارت ودزدی و جنایت
در بانک بسی سهام دارد
هرگز خللی به کار او نیست
صد رشته ای با نظام دارد
از بهر مقام وثروت وجاه
حرص وهوس تمام دارد
هر گوشه ُشهر قصر زیبا
ایام خوشی بکام دارد
از ظلم وجنایتش چه پرسی؟
اعمال بد وحرام دارد
پیوسته خوراک مرغ بریان
بر سفره ُصبح وشام دارد
کارش همه حقه وفریب است
در فتنه گری او نام دارد
بس کینه تمام عمر در دل
اندیشهُ پوچ وخام دارد
عیش همه را فگنده بر خاک
پروای نه خاص وعام دارد
با دون صفتان پست وناکس
بوزینه صفت خرام دارد
در محفل شاد خوبرویان
صهبای طرب به جام دارد
گاهی چوریس ویا وکیل است
دور وبر خود غلام دارد
بربادی اهل این وطن را
پیوسته بدل مرام دارد
باین همه پستی وپلیدی
پیش همگی مقام دارد
فردا که دمد سحر زکویی
گویید که او چه نام دارد؟.
هالند-اپریل ۲۰۱۶
نورالدین همسنگر