ای بــرادر،تــوپـنـداری آزدی امـا دربـنـدی : دکــتــور عــلــی احـمـدکـــریــمــی

                       krimi2-300x210

        بازآمدم چون  عید نوتا قفل زندان بشکنم

        وین چرخ مردم خواررا چنگال و دندان بشکنم

دراین شعرشخصی مانند مولانا سلطان العرفا تعبیر عید نورابرای خود استفاده می نماید. ازدیدگاه مولانا انسانها بفرموده قران کریم تاج کرمنا را برسروازصورت حق آفریده شده اند وجولانگاه انسان بالاتراز ملائیک است اما درسیاه چالهای ترس و خشم وشکنجه های روانی وفکری رژیم های مردم خوار زندانی گردیده اند.که درادبیات سیاسی معاصرازآن بنام «کانیبالیستها» یعنی آدم خوران یاد میگردد. مولانا میآید تامانند عید نوچنگال ودندان آدم خوران بشکند وانسان را ازقفس تاریک ترس وخرافات آنها آزاد بگرداند تاجرات پرسیدن،خواستن وتوانستن راپیدا نمایند. این شعرمولانا روزهای انتخابات جنجالی ریاست جمهوری سال 1393  را به خاطرمن زنده گردانید که مردم ما باوجود بی امنیتی وخطر مرگ ودادن انگشتان دست خود به پای صندوق های رای میرفتند چون ادامه وضع موجود را که عده قلیلی آدم خوران به آن قانع وراضی گردیده  بودند تغیر بدهند وحتی صداهای شنیده میشد که می گفتند جنگ بهترازاین صلح ذلیل ونارواست که مرگ تدریجی رابه همه تحمیل نموده است.

دولت وحدت ملی دراثرفشارخاریجی ها برای سرپوشی ازکثیف ترین انتخابات درتاریخ جهان  تاسیس گردید،مردم ازآن حمایت نمودند ودرواقع به جهانیان  نشان دادند که فکرمردم افغانستان آزاد گردیده است وقدرت های بزرگ باتمام امکانات خود باید به اراده عمومی احترام نمایند.

امروز مردم ما جرات گفتن وپرسیدن را دارند، مردم پرده ترس رادریده اند همه چیزآشکار گردیده است که دولت گذشته با وجود امکانات مساعد درباطلاق فساد غرق گردیده بود نگذاشت تا تخم تمدن درکشور بذرگردد وتنها بقای خودرا درنزاع ،دشمنی وتفرقه افگنی بین اقوام میدانست ودولت وحدت ملی با شکل ومحتوای ننگین ترجرایم گذشته را تکرارمی نماید بادروغ وریاکاری همه راابله تصورمینماید. مردم افغانستان تااندازه بیدار گردیده ان وازتظاهرات ننگ آوربدین متنفراند. مردم ما با قبول مشکلات فروان گرسنگی راتحمل می نمایند تافرزندان شان علم ودانش بیاموزند، مردم ما دینداران واقعی اند ومیدانند که دین بهترین وسیله برای تمدن پذیری است ونه ریاکاری وزهد فروشی، دین همه را ازوحشت خرافات به برادری وزندگی اجتماعی فرامی خواند ودین بهترین عامل وحدت دهنده برپیکردولت اسلامی میباشد. مردم ما میدانند که افغانستان سرزمین اقوام مختلف بازبانها ومذاهب مختلف است وتعلق داشتن بیک زبان ومذهب حرف بدون عمل است وایمان به خدای واحد وپیامبراساس کلی ملت مارا تشکیل میدهد.

افغانستان قوم تجزیه طلب ندارد.اقوام مختلف درمقابل بزرگترین قدرت های جهان بطورمشترک ازآزادی وطن دفاع نموده اند.اما بعد ازراندن بیگانگان آدم خوران داخلی باهراس افگنی ها وحیله ونیرنگ ازپاکی وصداقت آنها سوء استفاده نموده اند ومردم طی چهل سال اخیربا دادن قربانیان بیش ازحد ذات رژیم های مردم خوار را می دانند، به گفته رابرت رینجرفیلسوف ونویسنده معاصرامریکایی «درتمام دنیا آسمان همین رنگ است.تمام دنیا درچنگال هیولاهای ساخته دست بشر- دولت- که پیوسته بزرگترو نظارت برآنها مشکلترمیشوند،خفه میشود.حقوق مدنی رامرتبن زیرپامی گذارد.آزادی کلمه زیبا ومناسبی است که برای موجه دادن هزاران هزارمورد نقض آزادی به کاربرده میشود.»دولت های خود سرنظارت وکنترل دارند تامغزافراداز تفکرات منطقی آزادنگردد وبرده احساسات وافتخارات پوچ سنتی واوهام  خرافی باقی بماند.مهمترین عامل بردگی فکری ریشه به رژیم های تشنه به قدرت و امتیازطلب دارد که تنها راه تسلط یافتن رابه مردم خوب آموخته اند.خزانه رژیم های تشنه به قدرت برای جلب لشکریان فرهنگی که ذات بت پرستی دارند وهمیشه درحسرت تملق اشخاص معروف به سرمیبرند مملوازطلاوپول است.لشکریان فرهنگی باتحریف کلمات به ظاهرزیبا وعاطفی وذهنی مانند«آشتی ملی»«وحدت»«وطن دوستی» «قوم گرایی»  به دولت حقانیت وقداست می بخشند وبه شست وشوی مغزی وبردگی فکری مردم می پردازند که قانع وراضی به تداوم وبقای وضع موجود گردند  وبرای تحریک احساسات عامه روغن بروی آتش تفرقه های زبانی،مذهبی وقومی میپاشند تا افکارعامه را ازاندیشه های منطقی دوربگردانند که ازدسیسه های پشت پرده که برای بردگی مردم چیده شده است آگاه نگردند. مداحان وفضل فروشان مقام طلب وحقوق بگیربرای کسب امتیازات به کمک   قوانین دستوری وکلمات گمراه کنند افکارعمومی راازاندیشه های منطقی دورمیگردانند. آدلف هتلرولشکرتبلیغاتی اوبی رحمانه ترین جنایات ضد بشری رامرتکب گردیدند زیرا نبوغ سحرانگیز به گمراه گردانیدن حقایق  وتحریک احساسات و عواطف عامه داشتند.

هتلردرکتاب ماین کامف «نبردمن»  می نویسد«آلمانیها هیچ نمی دانند برای بدست آوردن پشتبانی مردم،تا چه حد بایدگمراه شوند.»

یک نفربه تنهایی نمیتواند میلیون هانفررا گمراه کند. کنترل ونظارت بریک ملت ارتباط به ماشین تبلیغاتی دولت دارد ودولت نیازبه تحصیل کرده های امتیازطلب وابن الوقت وآزموده وزهد فروشان ریاکار وبزرگان نفقه خور قومی داردکه هرکدام منافع خاص دربازی قدرت دارند. پس راه حل کجاست؟ برای آزادی وشکستن قفل زندان فکری یک راه وجود دارد وآن این است که مردم درتصمیم گیری های خود با منطق وعقل حکم نمایند وباصراحت وآزاد جرات دانستن،پرسیدن وانتقاد را داشته باشند .درتاریخ، مردم هیچ کشوری موفق به شکستن قفل زندان های فکری وآزادی نگردیده اند تازمانیکه جرات دانستن وانتقاد وپرسیدن رانیاموخته اند. جنگ های ویرانگرهمانطوریکه بی ثباتی واغتشاش رادرکشورما بارآورده است، خوشبختانه به مردم ما جرات دانستن وصراحت انتقاد وپرسیدن را نیزآموخته است.اکثریت مردم ما بیسواد میباشند،جمعیت بیسواد کمتربه حکم منطق وعقل رفتارمی نمایند،اما سه نسل میلیون ها آواره افغانی درکشورهای مختلف دنیا جهانبینی وتجارب علمی ونظری راکسب نموده اندورذالت های اخلاقی وبشری تجاوزبه حقوق مدنی را میدانند تجارب وجهانبینی آنها به آزادی افکارعمومی تاثیربه سزا خواهد داشت.مهاجرت به انسانها می آموزد تا مسایل دینی، سیاسی، اجتماعی واقتصادی برمبنای علم وعقل ارزیابی گردد. میلیون هاآوره افغان که دروطن خودازمحروم ترین وفقیرترین طبقه بودند ودردورترین نقاط کشورکه ازساده ترین دستآورد تمدن چون برق،مراکزتحصیل وپزشکی وحتی آب نوشیدنی درقرن بیست ویک محروم بودندوبقای حیات شان رابازندگی بخورونمیرادامه میدادند،امروزدرمراکزوشهرهای پیشرفته ترین کشورهای جهان کار،زندگی وتحصیل مینمایند که درمرزوبوم آبایی شان یک آرمان غیرواقعی بود.آنها ذات حکومت ها رامیدانند که اخلاقن آدم خواراند،اگرفکر اکثریت طبقه محروم افغانستان ازبردگی این آدم خوران آزادنگردند درآینده فقیرترمیگردیم وآنگاه جزءمردن تدریجی انتخاب دیگری نخواهیم داشت. مردم شریف افغانستان برای نجات ازمرگ تدریجی وزندگی بخورونمیرباید قفل زندان های فکری راشکست وبخاطر آزادی ازقید اسارت آدم خوران«کانیبالیستها» باید متحد گردید .ای برادر،توپنداری آزادی اما دربندی…. .

دکتورعلی احمد کریمی- مسکو