خونسردی پوتین و برآشفتگی اوباما : میرعبدالرحیم عزیز

بعد از فروپاشی شوروی، زعامت امریکا پیوسته روسیه را تحقیر نموده که دیگر آن قدرت را گذشته ندارد و به هیچ وجه قادر نیست که قدرت اول جهان یعنی  امریکا را در هیچ ساحه به مبارزه بطلبد. زعامت امریکا همیشه به طعنه گفته اند که “چیزی ساخت روسیه را می بینید”. از نگاه امریکا، روسیه توان نظامی واقتصادی خود را از دست داده و کدام تکنولوژی پیشرفته ندارد که امریکا را بترساند. لاکن روسیۀ پوتین ثابت ساخت که امریکا و غرب در محاسبۀ خود آنقدر دقیق نیستند و روسیه قادر است که غرب را هم  درداخل امریکا وهم در صحنۀ سیاست جهانی در تنگنا و حتا شکست قرار دهد. اگر تصور کنیم که دخالت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبر 2016 امریکا از طریق حملۀ “سایبر” واقعیت داشته باشد، این بزرگترین سرشکستگی برای امریکا و یک موفقیت خارق العاده برای روسیۀ عقب مانده تلقی می گردد. 

شکست امریکا در بحران سوریه و مداخلۀ مسکو به نفع اسد ثابت ساخت که روسیه خلاف توقع و ارزیابی امریکا، هر گونه توان نظامی را در دفاع ازمنافعش دارد. روسیۀ پوتین همچنان به امریکا فهماند، وقتیکه شما به خود حق میدهید در امور داخلی ما مداخله نمائید، روسیه هم توان این را دارد که در امور داخلی امریکا مداخله کند. وقتیکه امریکا در به قدرت رساندن یالشتین نقش خود را بازی کرد، روسیۀ پوتین هم توان این را یافت که به دونالد ترمپ یاری برساند. بنابران ارزیابی امریکا در مورد ناتوانی روسیه غلط از آب برآمده است. امریکا با عصبانیت به پیش میرود و روسیه با خونسردی می تازد.

مقامات استخباراتی امریکا با  اطمینان به اطلاع دولت و مردم امریکا رسانیدند که دستگاه های استخباراتی روسیه به امر مستقیم پوتین  در انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبر 2016 از طریق حملۀ “سایبر” مداخله نموده تا هلری کلنتن را صدمه بزند و به موفقیت دونالد ترمپ کمک نماید. باوجودیکه تا حال دستگاه های استخباراتی امریکا دقیقاً نگفته اند که آیا باخت هلری کلنتن نتیجۀ قطعی مداخلۀ روسیه در انتخابات بوده است، لاکن ادارۀ اوباما که از نتایج انتخابات ناراضی شده، در صدد انتقام گیری برآمد. ادارۀ اوباما در روز های اخیرش تصمیم گرفت که 35  تن از کارکنان روسیه را که شامل دو دیپلمات هم میشود، به تاریخ 2 جنوری از امریکا اخراج نماید و دو منزل کارکنان روسیه را در ایالات مریلند و نیویارک مسدود سازد. سناتور های دست راستی امریکا ازین عمل اوباما استقبال کردند و تعهد نمودند که اقدامات جدی تری علیه روسیۀ پوتین انجام دهند. واشنگتن با خوشی معتقد شد که پوتین بدون کمترین  تردید به اقدام مشابه دست خواهد زد و تعدادی از دیپلمات ها و کارکنان امریکائی را از روسیه اخراج خواهد کرد تا زمینه برای برخورد های بیشتر با روسیه آماده شود. اما چرا پوتین دست به چنین اقدام نزد؟

در جریان جنگ سرد، بین امریکا وشوروی سابق دندان به دندان و چشم به چشم معامله میشد. از تصور دور بود که امریکا و شوروی به تحریکات یک دیگر جواب باالمثل ندهند و اقدامات  تحریک آمیز یک دیگر را اغماض نمایند. پوتین این رسم “دیپلماسی کلاسیک” را  بین امریکا و روسیه شکستاند و با خونسردی کامل اقدام اوباما را در اخراج اتباع روسی پذیرفت. لاروف وزیر خارجۀ روسیه پینشهاد کرد که “ما باید هم 35 تن از دیپلمات های امریکائی را اخراج نموده و به آنها  72 ساعت وقت بدهیم  تا به دلیل غیر مطلوب  بودن شان خاک روسیه را ترک بگویند”. پوتین نه تنها  به پیشنهاد وزیر خارجۀ خود وقعی قایل نشد، بلکه عکس آن هم عمل نمود. پوتین دستور داد که از فامیل های دیپلمات های امریکائی دعوت شود تا در محافل سال نو اشتراک نمایند. این اقدام “هشیارانۀ” پوتین جهان را به حیرت انداخت و ادارۀ اوباما را بیشتر عصبانی ساخت. پوتین به این عقیده رسید که   هدف اوباما ازین اقدام تحریک آمیز  تخریب روابط رو به تزاید  ترمپ رئیس جمهور آینده امریکا و  پوتین بوده است. پوتین اظهار داشت که “ما به دیپلماسی غیر مسؤولانه متشبث نمی گردیم. البته ما حق این را داریم که به عین عمل تلافی جویانه اقدام نمائیم، لاکن طرحی داریم و قدم هائی بر میداریم تا روابط روسیه و امریکا را بر مبنای روش ادارۀ ترمپ برگردانیم”.

در محافل سیاسی امریکا گفته میشود که جواب خونسردانۀ پوتین برای ادارۀ اوباما و کانگرس بسیار گران تمام شده است. اوباما و کانگرس سعی نمودند که ترمپ را در لحاف بیمار پوتین بپیچانند، اما موفق نشدند. پوتین اقدام اوباما را پیش پا افتاده جلوه داد و حق جواب را به آینده موکول کرد. بدین معنی که او تا تاریخ 20 جنوری یعنی روز حلف واداری ترمپ منتظر می ماند تا از نیات رئیس جمهور جدید امریکا نسبت به روسیه آگاه شود و با  سیاست های وی در قبال  سایر مناطق بحرانی مانند سوریه، اوکراین و جنوب شرق آسیا آشنا گردد تا در پرتو آن بتواند تصامیم لازم را بگیرد. یکی از دیپلمات های امریکائی خونسردی پوتین را در جواب ندادن مشابه “اعجاز دیپلماتیک” خواند. پس ببینیم که چرا پوتین از اقدام تلافی جویانه علیه ادارۀ اوباما خوداری نمود، چیزیکه در روابط خصمانۀ این دو کشور چه در جریان جنگ سرد و چه بعد از آن به ندرت به مشاهده میرسد. پوتین خواست که :

  1. ارزش سیاسی رو به کاهش ادارۀ اوباما را در روز های اخیرش نادیده بگیرد و اوباما را بیشتر غضب آلود سازد.
  2. اوباما را بیشتر بی اهمیت جلوه دهد. 
  3. شخصیت سیاسی و جهانی اوباما را تقلیل بخشد.
  4. در میان ارگان ها و مقامات دولت امریکا در رویاروئی با روسیه درز ایجاد نماید.
  5. خود را عاقل تر و زیرک تر نسبت به اوبامای زیرک به جهان معرفی کند.
  6. شیوۀ خود را در تجلیل ایام سال نو نسبت به اوباما انسانی جلوه دهد.
  7. برای ترمپ فضای فعالیت را وسیع تر سازد و دست و پای او را آزاد تر بگذارد.

اقدام عجولانۀ اوباما که بیشتر به منظور انتقام گیری از روسیه و بی اعتبار ساختن ترمپ صورت گرفت، “بزرگمنشی” پوتین را سبب شد.  پوتین در روز های اخیر این اداره به اوباما فهماند که بیش ازین در سیاست امریکا نقشی بارزی نخواهد داشت. پوتین با حفظ خونسردی اش توانست که خود را از دام اوباما برهاند و فضای سیاسی بهتری را برای ترمپ مهیا گرداند. پوتین با زرنگی به جهان نشان داد که در دفاع از منافع روسیه به هر اقدامی متوصل خواهد شد:

زمانی با قوای نظامی به پیشتاز حوادث میرود و زمانی هم با دیپلماسی عملکرد جانب مقابل را خنثی می سازد،  اما در نهایت منافع روسیه را حفظ می نماید.