نگاهی به سیر تاریخی زبان دری به استناد آثارخطی افغانستان و کشورهای همجوار – بخش پنجم و پایانی : حــامــد نـویـد

  ترجمه نکات عمده کتیبه رباطک از انگلیسی به دری:   سطر یکم تا سوم: فرمانروای بزرگ برحق، دادگر، یزدان پناه، و در خور ستایش که نسبش به ایزدان و نانه )الهه پیروزی( می رسد سال اول پادشاهی اش را چناچه خدایان خواسته اند، به نام سال اول آریا )آرین ( اعالم می   سطر سوم تا چهارم :                               و اوست کسی که لغو زبان آیونی )یونانی( را امر فرموده و گسترش زبان (آری) را فرمان میدهد. سطر چارم تا هفتم مربوط به قلمرو امپراتوری کوشانی و دیار تحت فرمان کانیشکا در سرزمین هند است که در آن اسم شهر های آتی آمده است: 

کوندینو Kaundinya شهری تحت نام کانیشکا کنار دریای وردا در نزدیکی عادل آباد و حیدر آباد، سکاتا Saketa ،

شهر مقدس و جایگاه سرایش سروده های اساطیری که شهر راما ایزد هندی بوده و در سانسکریت نیز به نام سکاتا

آمده است. کوزمبو یا کوشمبی Kausambi شهری در ایالت اوترا پردیش هند، »پتالی پتورا« Pataliputra یا پتنه

امروزی در جوار دریای گنگا، )اوزینو Ozeno( یعنی شهر یوجین Ujjain که از نگاه پیشرفت علم نجوم و ستاره

شناسی در جهان کهن از اهمیت فراوانی برخوردار بود و زیری تمبو ناحیه Champa–Janjgir امروزی در نواحی

شرقی هند در کتیبه رباطک آمده است.

سطر هفتم تا نهم: درین سطور کانیشکا فرمان اعمار معبد نانه را به شپا را Shapara ، یا Shaphar شاه فر متصدی

شهر میدهد و به او امر میکند تا آب روان را به پیشواز خدایانی مانند فره )فرعون(، زیری )زیوس( وامه )مادر( از

کاییپا Kaeypa جاری سازد.

از سطر نهم تا به تا به سطر یازدهم: اسمای ایزدان زیادی ذکر گردیده که مهمترین آنها اهورا مزدا، سروشارده

)سروش(، میرو یعنی میترا میباشد.

از سطر یازدهم تا چاردهم: اجداد کانیشکا، گوجاال کدفیزیس، سدیشکانا Saddashkana پدر کالنش و پدرش و یما

کدفیزیس با قدردانی یاد گردیده و نظر به فرمان کانیشکا تأکید به عمل آمده تا پیکره های آنها و به همانگونه پیکره خودش نیز در معبد نانه برافراشته گردد. همچنان شراب مقدس سوما )به اساس ترجمه جی مکرجی( در معبد نذر شود.

سطر پانزدهم تا بیستم: فرامین کانیشکا را به معتمدانش شپارا، نکونزوکو یا نکونزاکا بازگو میدارد، تا مراسم نیایش و عبادات را برپا سازند و برای صحت ، کامیابی و پیروزی فرمانروای بزرگ فرزند خدایان که به حکم ایزدان هند را فتح نموده دعا کنند، درین سطور همچنان از دوست گرامی امپراتور ابیمو Abimo یاد گردیده تا پایتخت را به (بوپیشو) Pophisho وا گزار کند.                سطر بیستم تا بیست و سوم فرمان کانیشکا باز هم آغاز سلطنت و فرمانروایی اش را بنا به خواست خدایان به نام « سال اول آریا» اعالم نموده و بر اعمار معبد نانه تأکید کرد.(متن کامل این کتیبه را مرحوم پوهاند سرور همایون استاد پوهنتون کابل به دری برگرانده اند) بنا بر محتویات این سنگ نبشته پی می بریم که معبد نانه قبل از آتشکده سرخ کوتل اعمار گردیده و، از این رو کتیبه رباطک قبل از سنگ نوشته سرخ کوتل نگاشته شده است. از روحیه عمومی این کتیبه معلوم می گردد که کانیشکا به زبان »آرین« یا به تفسیری زبان » آری « و سرزمین آریانا عالقمندی مفرطی داشته و خود را از آن سرزمین می دانسته است.               در مورد کتیب  این  رباطک دانشمندان رساله های علمی زیادی نوشته اند و در اینجا به طور نمونه نظر یکتن از محقق کشور همسایه ایران نقل می کنیم.    “سنگ بنشت ” ه رباطک پژوهش های ایرانی                                        ه: رضا مرادی غیاث آبادی نوشت

دوشنبه 2۵ دی 13۸۵

“کشف این کتیبه، مسألۀ نام واقعی زبان بلخی باختری را تا حد زیادی روشن کرد و از آن با نام زبان « اَریَئئو» یاد شده است. مصوت پایانی این واژه، حرف کوتاه  « ا » است که در زبان بلخی باختری )که اکنون شاید بتوانیم آنرا زبان دری کوشانی بنامیم( معادل با کارکرد کسره اضافه پایانی )یای نسبت( در زبان فارسی است. محل واژه مهم »اَریَئئو« درسطر چهارم این سنگ نبشته است.          اکنون این مسأله نیز روشن شده است که زبان رسمی و دولتداری کوشانیان، همانا اَریَئئو یا دری کوشانی بوده که از اشاراتی که به صورت منفصل در بخش های آسیب دیده کتیبه به آن رفته است؛ هویدا می شود. کنیشکه، توانسته است  پس از سده های متمادی که از رواج زبان یونانی به عنوان زبان رسمی حکومتی می گذشت؛ با فرمانی نافذ، حکم به رسمیت زبان اصلی مردم در دستگاه اداری دهد. از آن پس، تمامی اسناد و مکتوبات دولتی و سکه ها به همین زبان به نگارش در می آیند.”  امروز پس از گذشت سده ها گرچه فارسی مروج در ایران و دری رایج در افغانستان و تاجیکستان رویهمرفته یک زبان تلقی میگردند، ولی با آنهم اختالفات بارزی از نگاه تلفظ، اصطالحات، شیو ه ادای حروف صدا داروبی صدا و حتی دستور زبان میان این زبان ها وجود دارد. می آموزند، در زبان دری افغانستان بر عالو ه از آنجایی که انسان ها همواره از همدگر زبان عربی تأثیرات زبان های ایغوری، ترکی، پشتو و ازبکی مشهود است و به همین ترتیب در زبان فارسی معمول در ایران، تأثیرات زبان های ترکی، ارمنی، آزری و عبرانی را جست و جو کرده می توانیم که امریست طبیعی و زاد ه روابط گسترده انسانی.       بدیهی است که انسان منحیث یک موجود متفکر و ناطق باید به زبانی تکلم کند و حل مطلب نماید تا افکار و نیازمندی هایش را به انسان دیگری بازگو کند و این غایۀ نهائی تکلم و افهام و تفهیم (communication (در هر مدنیت و هر  فرهنگ انسانیست. فخر فروشی به یک زبان و زبان دیگری را به دیده تحقیر نگاه کردن، جز کوته نظری و حس تفوق طلبی که خود از مشکالت روانی منشأ می گیرد تفسیر موجه دیگری ندارد. اگر به تاریخ مدنیت های بشری نظری گذرا بیاندازیم متوجه می گردیم که در مسیر زمانه ها زبان هایی که در جهان معمول بوده اند عروج و نزولی داشته اند و این نشیب و فراز ها در تاریخ روابط انسانی یک امر طبیعی است. انسان ها منحیث موجودات اجتماعی آمیزش بسی مسایل بخصوص زبان را از هم می آموزند و این آموزش آمیزش فرهنگ ها را به بار می آورد و طبیعتاً فرهنگ ها باعث ارتقای سطح دانش جوامع بشری و مدنیت های انسانی میگردد.                                                                   امید است این بررسی مختصر بتواند روشنی بیشتری در مورد پسمنظر تاریخی زبان دری مروج در افغانستان در مقایسه با زبان های مشترک کشور های همجوار بیاندازد.

با ابراز حرمت،

پایان

مآخذ:

1 -احمد علی کهزاد تاریخ افغانستان درمجوعه سه جلد، بنیاد نشراتی میوند، سال 200۸میالدی، کابل

2 -عبد الحی حبیبی تاریخ مختصر افغانستان ، انتشارات سازمان مهاجرین افغانستان ، ویرجنیا ، 1۹۸۹

3 -محمد حیدر ژوبل، تاریخ ادبیات افغانستان، بنگاه نشراتی میوند،کابل ،چاپ چهارم، 13۸3 خورشیدی

4 -پروین شکیبا، نگاهی گذرا به ویژگی ها و دگرگونی های شعر فارسی، شرکت کتاب جهان با همکاری

انتشارات

ایرانزمین، 13۶۶خورشیدی

5 -ذبیح هللا صفا، گنج سخن،شاعران پارسی گوی ومنتخب آثارشان، مؤسسه نشرعلوم نوین، تهران،1۹7۴

6- Sen, Sukumar. (1۹۹5). Syntactic studies of Indo-Aryan languages. Tokyo: Institute for the

Study of Languages and Foreign Cultures of Asia and Africa, Tokyo University of Foreign Studies.

7- “The Zarathustrian Assembly.” n.d. Accessed from on March 2۸, 2012

۸- Vacek, Jaroslav. (1۹76). The sibilants in Old Indo-Aryan: A contribution to the history of a

linguistic area. Prague: Charles University

۹- Zaehner, Robert Charles. 1۹61. The Dawn and Twilight of Zoroastrianism. New York:

G.P. Putnam’s Sons.

10- “The Afghans – Language Use”. United States: Center for Applied Linguistics (CAL). 30 June

2002. Retrieved 24 October 2010.

11- Farhadi, Rawan A. G. (1۹75) The Spoken Dari of Afghanistan: A Grammar of Kaboli Dari

(Persian) Compared to the Literary Language, Peace Corps, Kabul,

12- “Parsi-Dari” Ethnologue”. Ethnologue.org. 1۹ February 1۹۹۹.

13- “Dari language, alphabet and pronunciation”. Omniglot.com. 2012

4از 4

14- Sims-Williams, Nicholas and Cribb, Joe 1۹۹6, “A New Bactrian Inscription of Kanishka the

Great”,

15- Silk Road Art and Archaeology, volume 4, 1۹۹5-6, Kamakura, pp. 75–142

16- M. Le Berre, and G. Fussman, Surkh Kotal en Bactriane I. Les temples, MDAFA 25, Paris,

1۹۸3