اخیرآ در اشعار انتخابی سایت تان سروده پر نظم داکتر لطیف ناظمی عزیز را با عنوان آینه ها دروغ نمیګویند٬خواندم و محسوس شدم . اینک چند مصراع آزاد زیر عنوان آینه هارا شکستند ….به ستقبالشان. تقدیم میدارم : داکتر عبدالواسع لطیفی

آینه هارا شکستند تا دیګر راست نګویند

ز تصویریکه مظهر ستم نا رواست نګویند

ګرچه انسانند شهروندان مظلوم وطن 

                                روند فاجعه که درحقشان بر پاست نګویند

آینه هارا شکستند تا دیګر راست نګویند

جنګ پیشه زشت دژ خیما نست امروز

ویرانګر و بد منظر و آتش افروزانست امروز

نامی میبرند ز آشتی و رخنه مرګ باز میګردد

مردم در پنجه ترس ووحشت سرکردانند امروز

آینه هارا شکستند تا دیګر راست نګویند …

دژخیمان تفنګدر فاجعه در کوچه و بازار میکنند

طفل و پیر و برنا را پر از ناله و ګریه زار میکنند

ګه با جامه انتحاری ګه با موتر آتش افروز

قربانی بیګناهن از یک تا هزار میکنند

آینه هارا شکستند تا دیګر راست نګویند

زتصویریکه مطهر ستم نارواست نګویند

راست ګفتی ناظمی :

؛؛ ز هر طرف که روی چار راه فاجعه است ؛؛

بلی چار راه مرګ و هزاران حا دثه است

فر یاد مظلومان در ګلوی مجروح شان خون میشود

سر تا پایشان با آتش و دود آمیخته است

آینه هارا شکستند تا دیګر راست نګویند

ز تصویریکه مظهر ستم نا رواست نګویند

برادر تان

داکتز لطیفی