درد دل : م- اسحاق ثنا

بسیار شد محبتت از من بریدنت 

هرگز گمان نبود ز من دل بریدنت 

تا کی سکوت سوختماز درد بی کسی 

پیش که درد دل برم از نا شنیدنت 

میساختمز لعل لبت مطلع غزل 

میداد گر زمانه مجالم بر دیدنت 

بلبل چینسبتی به تو دارد در این چمن

بی خود ز خود شود که بیند به گلشنت 

خورشید از حضور تو شرمنده میشود 

هر صبحدم کهدیده گشاید به دیدنت 

ایبهترین قناری خوش نغمه ای ثنا

بگشای پر که باز ببینم پریدنت 

محمد اسحاق ثنا 

ونکوور کانادا 

09/07/2019