کرونا- شعر از : م- اسحاق ثنا

غم مخور آخر (کرونا) میرود 

صبر کن گویی که فردا میرود 

آه بیماری شبی گردد قبول 

این بلا روزی ز دنیا میرود 

کن توکل با خدا فکرش مکن 

غصه کم کن فکر و سودا میرود

باش چندی تا قرنطین بگزرد 

این مرض در کوه و صحرا میرود

ترسم از همشهری ام کم میشنود

گاه تا و گاه بالا میرود 

شام تاریک میشود صبح سپید 

این همه تاریک شبها میرود 

شاد گردم طفل نازم روزکی 

در تماشا باغ بالا میرود  

محمد اسحاق ثنا 

ونکوور کانادا 

۲۳.۰۴.۲۰۲۰