غم مخور آخر (کرونا) میرود
صبر کن گویی که فردا میرود
آه بیماری شبی گردد قبول
این بلا روزی ز دنیا میرود
کن توکل با خدا فکرش مکن
غصه کم کن فکر و سودا میرود
باش چندی تا قرنطین بگزرد
این مرض در کوه و صحرا میرود
ترسم از همشهری ام کم میشنود
گاه تا و گاه بالا میرود
شام تاریک میشود صبح سپید
این همه تاریک شبها میرود
شاد گردم طفل نازم روزکی
در تماشا باغ بالا میرود
محمد اسحاق ثنا
ونکوور کانادا
۲۳.۰۴.۲۰۲۰