از الم نشرح بخوان ای دل! و غم ها را ز سر وا کن
اگر دردیست در جانت به لبخندش مداوا کن
تمام عمر درد دل از آن دلبر طلب کردی
از آن درمانگر جان ها کنون درمان تمنا کن
اگر از غفلت ره دارالشفا رفتست از یادت
سحر برخیز و در نور شفق ان راه پیدا کن
چو مار از پوست بیرون رو که جانت را جلا بخشی
سپس راز دو عالم را به چشم جان تماشا کن
نهنگی در تو پنهان است خود را گر تو در یابی
از این مرداب ها بگذر، شنا در قلب دریا کن
به حکم شهر یار عشق جان در پای یار افشان
به قول خواجه ی شیراز با دشمن مدارا کن
اگر تلخ است جام آخرین زنده گی فانی
ز ساقی بوسه ی بستان و آن تلخی گوارا کن
رازق فانی
سوم فبروری ۲۰۰۷